با اضطراب و افسردگي ناشي از سرطان چه باید کرد؟
پارسینه: تشخيص سرطان يك رخداد بزرگ در زندگي است و فرد را در معرض استرس و تغييرات ناخواسته قرار ميدهد.
اريك ليندمان اولين كسي بود كه تغييرات رواني ناشي از شرايط بد جسمي را توضيح داد. او افرادي را كه در آتشسوزي يك جنگل آسيب ديده بودند بررسي كرد و متوجه شد كه علاوه بر شكايت از مشكلات جسمي در اين افراد عصبانيت، اضطراب، تغييرات فكر و عدم توانايي در انجام كارهاي روزمره نيز رخ ميدهد. چنين علايمي در افراد مبتلا به سرطان نيز ديده ميشود البته ميزان افسردگي و اضطراب در بيماران سرطاني بيشتر است. در كل، ميزان اختلالات رواني به عواملي چون سن تشخيص، شروع درمان، عود سرطان وشكست درمان و در نهايت به پايان دوره درمان بستگي دارد.
نخست، ممكن است تشخيص و اطلاعات آن براي شما مبهم باشد و در نتيجه شما دچار عصبانيت، تحريك پذيري، اختلال خواب و افسردگي خواهيد شد. اين علايم ممكن است هفتهها طول بكشد و همچنين شدت علايم در هر فرد متفاوت خواهد بود شدت و طول مدت علايم به عواملي چون بيماري زمينهاي، مرحله بيماري در زمان تشخيص، قابل درمان بودن سرطان و پيشرفت و شدت علايم آن بستگي دارد. شخصيت فرد و شيوه رويارويي او با مشكلات، بلوغ ذهني فرد، سبك زندگي و روابط عاطفي و خانوادگي نيز در آن سهيم هستند.
چه چيزي كمك ميكند كه بهتر در مقابل سرطان مقاومت كنم؟
اگر پيش از تشخيص سرطان با مشكلات ديگري نيز مواجه بودهايد، چگونگي رويارويي با آن مشكلات بيان كننده تكنيك شما در برخورد با شرايط سخت است متأسفانه، بعضي شيوههاي مواجهه با مشكلات كه در جريان زندگي كارساز هستند، در برخورد با سرطان كارآيي ندارد به بيان ديگر شما بايد مهارتهاي جديدي براي مقابله با سرطان بياموزيد.
يك شيوه خوب، فكر كردن به راهحل مشكلات است و نه فكر كردن به مشكلاتي كه ممكن است براي شما پيش بيايد. در اين روش شما بايد راههاي مختلفي براي حل مشكل بيابيد تا اگر لازم شد بتوانيد از هر يك استفاده نماييد. خود را براي ايجاد نتايج بهتر آماده كنيد تا در هر لحظه بتوانيد تصميم جديدي براي مراقبت بيشتر از خود بگيريد. در نهايت، بايد از احساسات بيش از حد پرهيز كنيد يك مقابله كننده خوب، هرگز به خاطر احساسات تصميم خود را عوض نميكند.
بر عكس يك مقابله كننده بد، تصوير آينده خود را بر اساس بيماري ميسنجد اين افراد انتظارات زيادي از خود و ديگران دارند. چنين افرادي از كسي كمك نميخواهند و خود را نابود شده فرض ميكنند. اين افراد بر اساس تفكر تصميم نميگيرند بلكه آني و لحظهاي تصميم خود را گرفته و به همان سرعت نيز آن را عوض ميكنند. اين بيماران از پيگيري منظم بيماري سرباز ميزنند و ارتباط خوبي با تيم درماني برقرار نميكنند. ممكن است بيماري را انكار كرده و به توصيههاي پزشك گوش ندهند.
مهارت مقابله با بيماري اكتسابي است. شما ميتوانيد با مشورت با پزشك و روانشناس جنبههاي مثبت مقابله را تقويت كرده و جنبههاي منفي آن را حذف كنيد و پس از اين كار در مييابيد كه رويارويي با سرطان خيلي دشوار نيست. در اين بخش دو اختلال رواني شايع افسردگي و اضطراب توضيح داده خواهند شد. اين اختلالات ممكن است حتي در كساني كه به خوبي با سرطان مقابله ميكنند ايجاد شود.
چطور متوجه شوم كه اضطراب و افسردگي من نياز به درمان دارد؟
زماني كه افسردگي و اضطراب زندگي روزمره شما را تغيير دهد بايد براي درمان اقدام كنيد (جدول 2- 25 و 3- 25) اختلال افسردگي اساسي به صورت داشتن حداقل 5 علامت كه يكي از آنها خلق افسرده باشد به مدت دو هفته تعريف ميشود. اين علايم عبارتند از: خلق افسرده در اكثر روزها، تقريباً هر روز. خلق افسرده ممكن است توسط خود فرد و يا اطرافيان اظهار شود. كاهش توانايي لذت بردن از زندگي، تغيير اشتها و تغيير وزن، حركات آهسته يا حركات اضافي كه توسط ديگران گفته شود، خستگي و كاهش انرژي، بيخوابي يا پرخوابي، كاهش قدرت تمركز و تصميمگيري، فكر كردن در مورد مرگ يا افكار خودكشي.
اضطراب زماني نياز به درمان پيدا ميكند كه عملكرد طبيعي فرد را مختل كند. اختلال اضطرابي منتشر به صورت اضطراب زياد و نگراني به مدت حداقل 6 ماه تعريف ميشود و فرد نميتواند نگراني خود را كنترل كند و حداقل 3 علامت از شش علامت زير را دارد:
بيقراري، خستگي، دشواري در تمركز، تحريك پذيري، گرفتگي عضلاني و اختلالات خواب و اضطراب ممكن است خود را به صورت اختلال پانيك نشان دهد.
افرادي كه مبتلا به سرطان هستند به طور شايع مخلوطي از اضطراب و افسردگي را تجربه ميكنند. اگر علايم گفته شده را دارا هستيد بايد فوراً پزشك را مطلع نماييد.
جدول2- 25 علايم افسردگي اساسي
خلق افسرده (در اكثر ساعات روز تقريباً همه روز كه توسط فرد يا اطرافيان او گفته شود)
كاهش توانايي لذت بردن از زندگي
تغييرات اشتها و تغييرات وزن
بيخوابي يا پرخوابي
حركات آهسته ياحركات اضافي كه توسط ديگران گفته شود
خستگي و كاهش انرژي
احساس گناه
اختلال تمركز و تصميمگيري
افكار مرگ و خودكشي
فرد بايد حداقل 5 علامت را كه يكي از آنها خلق افسرده باشد را به مدت 3 هفته داشته باشد.
جدول3- 25 اختلال اضطرابي منتشر
اضطراب زياد و نگراني حداقل به مدت 6 ماه
عدم توانايي كنترل نگراني
اختلال در كاركرد روزمره
حداقل 3 علامت از 6 علامت زير وجود داشته باشد:
بيقراري
خستگي
دشواري تمركز
تحريكپذيري
گرفتگي عضلاني
اختلال خواب
تشخيص افسردگي و اضطراب در بيماران سرطاني به چند دليل دشوار است: علايم اضطراب و افسردگي با علايم سرطان و درمان آن هم پوشاني دارد. به عنوان مثال، خستگي، اختلال خواب و تغيير اشتها ممكن است ناشي از خود سرطان، عوارض شيمي درماني و يا اختلال اضطرابي و افسردگي باشد. در نتيجه براي تشخيص اختلالات خلقي در بيمار سرطاني احتياج به تعداد بيشتري از علايم فيزيكي است.
تشخيص غالباً داده نميشود زيرا هم بيمار و هم پزشك به اشتباه فكر ميكنند كه اين علايم ناتوان كننده يا عوارض داروهاست و يا يك واكنش طبيعي نسبت به تشخيص سرطان است. در بعضي شرايط فرد اصلاً به پزشك مراجعه نميكند و يا پزشك براي درمان چنين علايمي اقدام نمينمايد يادآوري ميكنم اگر علايم اختلالات خلقي در زندگي روزمره شما تغييري ايجاد كرد حتماً بايد با متخصص روانپزشك مشورت نماييد.
جدول 4- 25 عواملي كه با افزايش خطر بروز اضطراب و افسردگي همراه است
سابقه بيماري رواني قبلي
عدم توانايي در سازگار شدن با تشخيص سرطان
كمبود حمايت اجتماعي
شرايط اقتصادي نامناسب
چه عواملي فرد را مستعد افسردگي و اضطراب ميكند؟
عواملي كه باعث ميشود فرد مستعد اختلالات خلقي شود در جدول 4- 25 آمده است: از سابقه بيماري رواني قبلي، عدم توانايي در سازگارشدن با تشخيص سرطان، كمبود حمايت اجتماعي و شرايط اقتصادي بد، البته مطالعات در اين زمينه هنوز كامل نيست.
يكي از علل افسردگي در بيماران سرطاني درد است. بنابراين، پيش از تشخيص افسردگي بايد درد بيمار درمان شود. سپس اگر باز هم اختلال خلقي وجود داشت تحت درمان قرار ميگيرد. اختلالات خلقي ممكن است در زمينه يك بيماري طبي مثل مشكلات تنفسي، بيماري قلبي- عروقي، اختلالات غدد، بيماريهاي عصبي، عدم تعادل متابوليك، عفونت، عوارض جانبي دارو، اختلال روماتولوژي و يا محروميت از مواد يا الكل ايجاد شود. بنابراين ابتدا بايد وجود بيماريهاي طبي قابل درمان رد شود و سپس بيمار از جهت اختلال روانشناسي مورد بررسي قرار گيرد.
اختلال خلقي در بين بيماران سرطاني شايع است. تقريباً 25 درصد از بيماران سرطاني دورهاي از افسردگي اساسي را در جريان بيماري تجربه ميكنند. اين ميزان در بيماراني كه دچار درگيري عصبي مركزي (مغز) هستند بيشتر است. افراد مسن بيشتر در معرض خطر افسردگي و حتي خودكشي هستند. بنابراين، در بيماران مبتلا به سرطان بايد احتمال ايجاد افسردگي در سنين و در فواصل مشخص توسط پزشك بررسي شود.
چرا درمان افسردگي و اضطراب اهميت دارد؟
اساس درمان بيماران سرطاني كاهش درد و رنج و بهبود كيفيت زندگي است زماني كه اختلالات خلقي بروز ميكند زندگي روزمره فرد مختل ميشود بنابراين ميبايست در مراحل اوليه جهت درمان آن اقدام كرد.
درمانهاي زيادي از قبيل دارويي و روان درماني براي اضطراب و افسردگي وجود دارد. اضافه كردن يك داروي خوابآور براي از بين بردن بيخوابي و يا يك ضد افسردگي براي درمان اضطراب و يا افسردگي ميتواند بهبود چشمگيري در كيفيت زندگي فرد ايجاد كند دركل، پيگيري علايم اختلالات خلقي در درمان سرطان بسيار مهم است. افرادي كه دچار علايم اختلالات خلقي هستند براي گرفتن شيمي درماني و يا راديوتراپي اقدام نميكنند و كمتر مراقب سلامتي خود هستند و اين احساس نااميدي را به اطرافيان نيز القا ميكنند. حتي ممكن است درمان را تحمل نكرده و آن را قطع كنند. از جهت ديگر، درمان اختلالات خلقي از پيشرفت علايم مربوط به بيماري جلوگيري ميكند. با بهبود علايم اختلالات خلقي فرد ميتواند تصميمبگيرد و مهمتر از همه، بيشتر از خود مراقبت كند.
آيا افكار مرگ و خودكشي طبيعي است؟
ترس از يك مرگ دردناك، در بين بيماران سرطاني شايع است. ترس از دست دادن اعضاي بدن و يا كسي كه دوستش دارند ممكن است وجود داشته باشد. يك گروه از متخصصين سرطان كه ارتباط خوبي با بيماران برقرار كردند متوجه شدند كه اين بيماران غالباً به خاطر ترس، دورهاي از افكار خودكشي را تجربه ميكنند. برعكس اين موضوع، در چندين مطالعه ثابت شد كه ميزان شيوع افكار خودكشي در بين بيماران سرطاني كم است البته اين مطالعات در بيماراني انجام شده كه سرطان پيشرفته داشتند و در بيمارستان بستري بودند و درمانهاي تسكيني براي آنها انجام ميشد. بنابراين ميتوان گفت افكار مرگ و خودكشي در ميان بيماران سرپايي شايعتر است. زماني كه فرد دوره طولاني افسردگي و اضطراب را تجربه ميكند احتمال ايجاد افكار خودكشي افزايش مييابد.
آيا بايد در مورد افكار خودكشي نگران باشم؟
با اين كه افكار خودكشي در ميان افراد سرطاني دو برابر بيشتر از بيماريهاي ديگر است ولي تعداد افرادي كه خودكشي ميكنند كم است. عواملي كه خطر خودكشي را افزايش ميدهد عبارت است از بيماري پيشرفته، پيشآگهي بد، افسردگي، نا اميدي، دليريوم، از دست دادن كنترل، بيكمكي، خستگي، درد كنترل نشده، بيماري رواني زمينهاي وسابقه خودكشي در خانواده و يا اطرافيان (جدول 5- 25) مشاوره با روانپزشك صورت گيرد.
چطور ميتوانيم درمان افسردگي يا اضطراب را دريافت نمايم؟
پزشك يا تيم درماني شما بهترين منبع براي بررسي علايم اختلالت خلقي هستند. ممكن است پزشك خود اقدام به درمان علايم شما كند و يا از يك متخصص روانپزشك براي بررسي بيشتر كمك گيرد داروهاي مورد استفاده و چگونگي انجام مشاوره در فصل 17 و 19 توضيح داده شده است.
منبع : رودر رو با سرطان، ترجمه دكتر آرش بدايت و همكاران، انتشارات تيمورزاده،
ارسال نظر