شکستن تابوی فراموشی: پژوهشهای جدید دیدگاه ما درباره آلزایمر را تغییر میدهند

مطالعهای تازه ارتباط میان دو مدل رایج از بیماری آلزایمر را آشکار کرده است؛ یافتههایی که ممکن است نحوه برخورد دانشمندان با درمان این بیماری را دگرگون کند.
به گزارش پارسینه و به نقل از scitechdaily، اگر یک نکته درباره آلزایمر وجود داشته باشد که پژوهشگران بر سر آن توافق دارند، این است که این بیماری بهتدریج نورونها و ارتباطات میان آنها را تخریب میکند و در نهایت شبکههای عصبی پشتیبان حافظه را از هم میپاشد.
آنچه هنوز نامشخص باقی مانده، مکانیسم دقیق این آسیب است. یکی از فرضیههای اصلی میگوید که آمیلوئید بتا، یک قطعه پروتئینی، در مغز تجمع مییابد و به نورونها آسیب میزند. اما نظریههای دیگر عواملی مانند پروتئینهای تاو، اختلال عملکرد لیزوزومها، التهاب عصبی، و عملکرد سلولهای ایمنی مانند میکروگلیا را دخیل میدانند.
ظهور یک نظریه یکپارچه
پژوهشگران اکنون معتقدند راهی برای پیوند دو نظریه یافتهاند. در مطالعهای که ۱۸ سپتامبر در نشریه «مقالات آکادمی ملی علوم» منتشر شد، تیم تحقیقاتی شواهدی ارائه داد که نشان میدهد آمیلوئید بتا و التهاب هر دو بر یک هدف مشترک اثر میگذارند: گیرندهای که به نورونها علامت میدهد تا سیناپسها را—محل ارتباط بین نورونها—از بین ببرند.
این پژوهش دو مسیر تحقیقاتی جداگانه را به هم پیوند میدهد. پروژه تحت هدایت کارلا شاتز، استاد برجسته مؤسسه علوم اعصاب وو تسای و نویسنده اصلی باربارا بروت، دانشمند پژوهشی در آزمایشگاه شاتز، انجام شد. بخشی از بودجه این تحقیق از جایزه Catalyst از سوی ابتکار Knight برای تابآوری مغز تأمین شد؛ نهادی که هدفش بازنگری در پایههای زیستی بیماریهای نورودژنراتیو مانند آلزایمر است.
نقش گیرنده LilrB2
یکی از مسیرهای تحقیقاتی بر گیرندهای به نام LilrB2 متمرکز است که شاتز بهطور گستردهای آن را مطالعه کرده. در سال ۲۰۰۶، او و همکارانش نشان دادند که نسخه موشی این گیرنده در تنظیم «هرس سیناپسی» نقش دارد—فرایندی طبیعی در رشد مغز و یادگیری. سپس در سال ۲۰۱۳، همان تیم نشان داد که آمیلوئید بتا به این گیرنده متصل شده و فرایند هرس سیناپسی را فعال میکند. نکته مهم اینکه وقتی این گیرنده بهطور ژنتیکی از مدل موشی آلزایمر حذف شد، از دست دادن حافظه متوقف شد.
مسیر دوم تحقیقاتی بر فرایند ایمنی به نام «آبشار مکمل» تمرکز دارد. این سیستم معمولاً مولکولهایی تولید میکند که ویروسها، باکتریها و سلولهای آلوده را از بین میبرند. با این حال، التهاب بهعنوان یک عامل خطر شناختهشده برای آلزایمر مطرح است و شواهد فزایندهای آبشار مکمل را با هرس بیشازحد سیناپسها و پیشرفت بیماریهای عصبی مرتبط میدانند.
نقش غیرمنتظره C4d
این موضوع باعث شد شاتز به این فکر بیفتد که آیا آبشار مکمل، مانند آمیلوئید بتا، میتواند گیرنده LilrB2 را فعال کرده و باعث هرس سیناپسی شود؟
برای بررسی این فرضیه، تیم ابتدا آزمایشهایی انجام داد تا ببیند آیا مولکولهای آبشار مکمل به این گیرنده متصل میشوند یا نه. آنها فقط یک مولکول یافتند: C4d، که بهقدری محکم به گیرنده متصل شد که تیم تحقیقاتی احتمال داد این مولکول در از دست دادن سیناپسها نقش دارد.
برای آزمودن این فرضیه، آنها C4d را مستقیماً به مغز موشهای معمولی تزریق کردند. شاتز گفت: «و ناگهان دیدیم که سیناپسها را از نورونها جدا کرد»—اتفاقی شگفتانگیز برای مولکولی که پیشتر تصور میشد هیچ عملکردی ندارد.
پیامدها برای حافظه و درمان
نتیجه این تحقیقات آن است که آمیلوئید بتا و التهاب عصبی ممکن است از طریق یک مکانیسم مشترک باعث از دست دادن سیناپسها شوند—و این موضوع ممکن است نیازمند بازنگری در نحوه تخریب حافظه توسط آلزایمر باشد.
شاتز گفت: «مجموعهای کامل از مولکولها و مسیرها وجود دارد که از التهاب به سمت از دست دادن سیناپسها منتهی میشوند و شاید آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفتهاند.»
این نتایج همچنین دیدگاه رایج در این حوزه را به چالش میکشد که سلولهای گلیا—سلولهای ایمنی مغز—عامل اصلی از دست دادن سیناپسها در آلزایمر هستند. شاتز گفت: «نورونها تماشاگران بیگناه نیستند؛ آنها مشارکتکنندگان فعالاند.»
او افزود که این مشاهده ممکن است تأثیر مستقیمی بر درمان داشته باشد. در حال حاضر، تنها داروهای تأییدشده توسط FDA برای درمان آلزایمر تلاش میکنند پلاکهای آمیلوئید را در مغز از بین ببرند. اما شاتز گفت: «شکستن پلاکهای آمیلوئید چندان مؤثر نبوده و عوارض زیادی دارد، مثل سردرد و خونریزی مغزی. و حتی اگر مؤثر باشند، فقط بخشی از مشکل را حل میکنند.»
راهحل بهتر ممکن است هدفگیری گیرندههایی مانند LilrB2 باشد که مستقیماً مسئول از دست دادن سیناپسها هستند—و با محافظت از سیناپسها، میتوان از حافظه نیز محافظت کرد.
ارسال نظر