تکلیف برجام چه میشود با این مجلس نمایندگان و مجلس سنای امریکا
پارسینه: برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا و تغییر آرایش دموکراتها و جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و مجلس سنا تحلیلهای مختلفی را در مورد نتیجه نهایی این رویداد و تاثیرات آن بر سیاستها و رویههای دولت آمریکا در دو عرصه داخلی و خارجی مطرح کرده است.
دنیای اقتصاد نوشت: برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا و تغییر آرایش دموکراتها و جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و مجلس سنا تحلیلهای مختلفی را در مورد نتیجه نهایی این رویداد و تاثیرات آن بر سیاستها و رویههای دولت آمریکا در دو عرصه داخلی و خارجی مطرح کرده است.
اگرچه این انتخابات انتظار جمهوریخواهان و ایجاد موج قرمز را برآورده نکرد و همزمان نیز به ترسی که بایدن و دموکراتها پیش از شمارش آرا داشتند منجر نشد و یک وضعیت شکننده را درکنگره حکمفرما کرد، اما تاثیرات تغییر آرایش کنگره بر نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا همواره عنصری کلیدی و مهم بوده است. با فرض باقی ماندن سنا در دست دموکراتها که از زمان دولت کندی به این سو، حزب حاکم نتوانسته در اولین انتخابات میاندورهای موفق به کنترل آن شود، فراغبال بیشتری به رئیسجمهور مستقر برای پیشبرد دستورکارها و اولویتهای سیاست خارجی خواهد داد.
این مساله در واقع رای به حزبی است که رئیسجمهور آن در نظرسنجیها محبوبیت بسیار پایینی دارد. همچنین قدرت دوباره و اعتبار سیاسیای به کاخ سفید برای پیش بردن برنامههایش از جمله در برابر ایران میدهد. هرچند احتمال توقف این مسیر به دلیل شکنندگیهای آن هم گزینه محتملی است و میتواند پروندههای سیاست خارجی از جمله اوکراین را با اختلالهایی مواجه کند. بااینحال اگر جمهوریخواهان بتوانند آرای دو ایالت باقیمانده را به سبد رای خود در سنا واریز کنند، کنگره یکدست و کار برای جو بایدن از جمله در قبال برجام سختتر خواهد شد. در واقع قدرتگیری جمهوریخواهان در کنگره آمریکا، سیاست دووجهی دولت بایدن در رابطه با ایران را که هم بر دستیابی به توافق با تهران و هم اعمال فشار بر آن تاکید دارد کاملا تحتتاثیر قرار میدهد.
در این راستا، جمهوریخواهان از قدرت خود در مجلس نمایندگان و مجلس سنا و اثرگذاری این نهاد قانونی بر سیاست خارجی دولت مستقر استفاده خواهند کرد و زمینه را جهت تقویت آن بُعد از سیاست خارجی دولت بایدن در قبال ایران که بر تشدید فشارها علیه این کشور تاکید دارد، بیش از پیش فراهم میکنند و البته در مسیر تعامل با ایران نیز چالشهای گستردهای را ایجاد خواهند کرد. در این میان زمانبندی مقوله مهمی است. آنگونه که روزنامه هاآرتص در تحلیلی نوشته است، اگر جمهوریخواهان اکثریت را در مجلس نمایندگان به دست آورند، تنها یک فرصت محدود و شاید نهایی برای تصویب توافق باز خواهد شد و این ممکن است به طرفین شتاب تازهای برای حرکت رو به جلو بدهد. بر اساس این برآوردها، انتظار میرود این پنجره فرصت تا آغاز دوره کنگره منتخب جدید در ۳ ژانویه، کمتر از دو ماه دیگر، باز باشد و بعد از ژانویه وارد دستانداز خواهد شد. از مسائل داخلی همچون تورم و گرانی بنزین گرفته تا بروز مخالفتهای نتانیاهو و بازیگران عرب منطقه با احیای برجام به عنوان یک توافق ضعیف که زمینههای محدودسازی رئیسجمهور و تیم سیاسی - امنیتی او برای مانور دادن در پروندههای سیاست خارجی را فراهم میکند.
اگرچه تغییر فضا ملهم از انتخابات میاندورهای کنگره تلنگری به تصمیمگیران قوه مجریه ایالات متحده است، اما این وضعیت نباید موجب خوشبینی شود. با توجه به تغییر خطمشی بایدن و اروپاییها در طول دو سهماه گذشته، یعنی پس از پاسخ مبهم ایران به بسته پیشنهادی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای احیای برجام که با دو رخداد دیگر یعنی مساله ارسال پهپادهای ایران به روسیه و استفاده در جنگ اوکراین و ناآرامیهای هفتههای گذشته در ایران همراه شد، مطلوبیتهای توافق هستهای برای غرب در قالب مذاکرات برجامی دو سال گذشته تا حد قابلتوجهی کمتر شده است.
اعمال تحریمهای حقوق بشری، طرح مباحثی در خصوص نقض قطعنامه ۲۲۳۱ و احتمال صدور قطعنامه انتقادی در نشست روز چهارشنبه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی روندی است که از دید کارشناسان موضع غربیها را تقویت کرده است. تقویت این وضعیت و بازگشت طرفین به فضای تنش، میتواند پیش از آنکه دولت بایدن بخواهد شتاب بیشتری به رویکرد خود در قبال مذاکرات هستهای بدهد، در عمل زمینه را برای شکست مذاکرات فراهم کند. ترسیم چنین الگویی یادآور سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ است که ایران و غرب را در وضعیت تنش فراگیر و اعمال تحریمهای گسترده و قرار گرفتن تهران ذیل فصل هفتم منشور قرار داد. در چنین فضایی طبیعتا نوع رویکرد جمهوری اسلامی در مذاکرات احیای برجام هم عنصری مهم در ورود طرفین به این وضعیت است؛ به این معنی که تصمیمگیرندگان در تهران چه ابتکاری برای ممانعت از شکلگیری فضای اجماع علیه ایران دارند.
مسائل پادمانی با آژانس و سه مکان ادعایی یکی از اصلیترین موضوعاتی است که میتواند در ورود یا عدمورود به این وضعیت موثر باشد. ایران هفته گذشته اعلام کرد قرار است کارشناسان دو طرف در خصوص توافقاتی که از قبل صورت گرفته در مورد مسائل پادمانی بحث و تبادلنظر کنند. مقامات وزارت خارجه همچنین اعلام کردند ایران ابتکاراتی را برای احیای برجام به مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا داده است.
با این حال به نظر میرسد با توجه به رویکرد اروپاییها و همراه شدن آنها با آمریکا که خود را بهخوبی در حمایت از اعتراضات و ناآرامیها در ایران نشان داد، رسیدن دو طرف به توافق بر سر مسائل پادمانی به عنوان یکی از اصلیترین گرههای برجام، اندکی دشوار باشد؛ بهویژه که صدور قطعنامه در نشست فصلی شورای حکام آژانس در عمل میتواند این ابتکارات و خوشبینیهای کمرنگ را تحتالشعاع قرار داده و حتی با چالش مواجه کند و زمینهساز بازگشت طرفین به فضای تنشهای تصاعدیابنده باشد. در چنین وضعیتی رویکرد بایدن در فضای انتخابات مجلس نمایندگان و مجلس سنا میتواند به سمت فشار بیشتر و تلاش برای اجماعسازی علیه ایران متمایل شود و در عمل در مسیری گام بگذارد که از جمهوریخواهان و رئیسجمهوری مانند ترامپ انتظار میرود.
بنابراین فضای کنونی انتخابات و تغییر آرایش جمهوریخواهان و دموکراتها در مجلسین نمایندگان و سنا میتواند ارزیابی جدیدی را از نوع مواجهه با دستورکارهای سیاست خارجی بهویژه در قبال ایران و موضوع برجام به دنبال داشته باشد و آن را در دوگانه احیا یا شکست قرار دهد.
تاریخ نگاشته می شود تا نشان دهد که افسانه بی پایه است اما افسانه خیلی زود جای تاریخ را می گیرد چون دلفریب تر است
برجام یک موضوع واقعی نیست که بخواهیم برای ان تکلیف معین کنیم.
برجام در واقع ادامه پروژه باوردهی سلاح هسته ای به ملتها( برده ها ) و ایجاد رعب و وحشت در دل انها می باشد.
گلوبالیستها برای باور دادن سلاح خیالی هسته ای به ملتها حدود هفتاد سال با پروژه جنگ سرد دنیا را هدایت و مهندسی کردند و حدود 10 سال است که با پروژه برجام ان را ادامه دادند.
برجام هیچگاه یک موضوع واقعی نبوده است و فقط یک بازی کثیف سیاسی برای فریب ملتها و باور دادن سلاح هسته ای و ایجاد ترس در انها بوده است.
دلیل کش امدن مذاکرات برجام هم همین است که پایان برجام یعنی افشای دروغ بودن سلاح هسته ای. و نباید این مذاکرات پایان یابد.
گره برجام فقط حیثیت ابرقدرتهاست .
برجام یک بازی سیاسیست و تا ابرقدرتها نخواهند خاتمه نخواهد یافت.
9 ماه از جنگ اوکراین می گذرد و روسیه هیچ دست اوردی نداشته و در حد یک کشور افریقایی ظاهر شده و در گیر جنگ فرسایشی شده و دیگر وجهه یک ابرقدرت را ندارد. مگر روسیه نمی گفت که 24 ساعته اوکراین را اشغال می کند.
اگر سلاح هسته ای واقعا وجود داشت روسیه یک عدد از ان را به کار می برد تا ترس و وحشت از روسیه را به جهانیان القا کند.
تمام تهدیدات هسته ای روسیه ، لفاظیهای بیهوده و بی اعتبار می باشد.
به نطر می رسد روسیه به بن بست رسیده و چه بسا ولادیمیر پوتین و مدودوف دست به خودکشی بزنند.
شکست یا حتی اتش بس در این جنگ برای پوتین و تیمش حکم پایان حیاتشان را دارد.
این مشکل مردم ایران است که با چنین سوژه هایی فریب می خورند. چنین سوژه هایی در نهایت تبدیل به یک تراژدی خواهند شد.
بدترین تراژدی واقعی در زندگی ایرانیان این است که از نور می ترسند نه تاریکی.
داشتن عقل و فهمیدن واقعا چیزهای دردناکی هستند.
برای بیشتر مردم دانستن و فهمیدن به معنای زندگی سخت تر و مشکل تر است و ترجیح می دهند در نادانی و نفهمی به سر برند. و بی تفاوت باشند.
نمیدانم شما اصحاب رسانه چرا متوجه این بازی نمی شوید.
دیگه باید چه چیزی رخ بده تاشما اصحاب رسانه متوجه بشین سلاح هسته ای سلاحی واقعی نیست بلکه یک سلاح دروغین است که فقط در داستانهای تخیلی وجود دارد.