گوناگون

۸ عمل قلب در یک روز؛ معجزه یا فاجعه پزشکی؟

۸ عمل قلب در یک روز؛ معجزه یا فاجعه پزشکی؟

سرویس اجتماعی، انصاف نیوز: کوروش خدابنده، پزشک عمومی، سهمیه‌های پزشکی و ضعف اخلاق حرفه‌ای را جزو مهم‌ترین مشکلات پزشکی امروز در ایران دانست. او گفت «پزشکانی هستند که باید معلم زیست می‌شدند اما حالا در اتاق‌های عمل جراحی‌ می‌کنند!»

دکتر خدابنده درباره‌ی ارجاع سریع بیماران برای آزمایش‌های تشخیصی (MRI و…) به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «بحث سواد پزشکی مطرح است. تشخیص پزشکی که رتبه‌ی برتر بوده با کسی که از طریق سهمیه راه پیدا کرده‌، کاملا متفاوت است. اشخاصی هستند که با نمرات پایین، صرفا چون زمانی در جبهه بودند راهی دانشگاه پزشکی شدند.»


خدابنده گفت «آماری غیررسمی منتشر شده است که نشان می‌دهد تعدادی از پزشکان از طریق سهمیه وارد شده‌اند. درواقع جلویشان منو گذاشتند و آنها راحت توانستند انتخاب کنند که می‌خواهند وارد چه حوزه‌ای شوند یا برای کدام کشور بورسیه داشته باشند. 

پزشکان سهمیه‌ای معمولا وارد رشته‌های مهارتی مثل چشم‌پزشکی، ارتوپدی و… شدند که جراحی‌ها را تکنسین و دستگاه انجام می‌دهند. آنها معمولا وارد رشته‌های وابسته به سواد مثل داخلی، اطفال و… نمی‌شوند. چطور می‌شود که یک پزشک ۵۵ عمل در یک روز داشته باشد؟»

 

«۸ عمل قلب در یک روز» | مگر یک روز چند ساعت است؟

او در پاسخ به این سوال که مگر به بیمار اعلام نمی‌شود جراح تغییر کرده است، گفت: «نه. یک عمل قلب حدود ۷-۸ ساعت طول می‌کشد. چطور یک پزشک می‌تواند روزی ۸ عمل قلب انجام دهد؟ مگر اینکه یک روز به‌جای ۲۴ ساعت ۸۹ ساعت شده باشد!

همین حالا بیمارانی هستند که نسخه‌ی پزشک را پیش من می‌آورند و می‌گویند درمان نشده‌اند؛ وقتی نسخه را می‌‌خوانم اصلا متوجه نمی‌شوم آن پزشک با توجه به شکایت بیمار چرا فلان نسخه را نوشته است!»

«باید معلم زیست می‌شده اما پزشک شده است»

خدابنده درباره‌ی تشخیص‌های اشتباه پزشکی گفت: «گاهی درست تشخیص نمی‌دهند. شخص باید معلم زیست‌شناسی می‌شده اما حالا پزشک ارتوپد است. رقابتی وجود دارد و براساس آن مرکز تشخیصی قراردادی با پزشک می‌بندد و پورسانت می‌دهد.»

این پزشک داخلی در پاسخ به ضرورت و اولویت MRI و سی‌تی اسکن گفت: «کسی بود که به درمانگاه ما آمده بود و می‌گفت آزمایشگاه زدیم و بیایید با هم همکاری کنیم، اما من قبول نکردم.

اگر پزشکی کارش خوب باشد، نیازی به تبلیغات و این کارها ندارد. سال ۸۰ پزشک کاروان حج بندرعباس بودم و در مکه MRI نبود و بیمار را به جده اعزام می‌کردند. ما ایرانی‌ها دوست داریم بگوییم اولین‌ و بزرگترین هستیم و بیمارستان زنجیره‌ای احداث می‌کنیم اما خیلی چیزها رعایت نمی‌شوند.

اینکه پزشکی در کار تشخیصی ذی نفع باشد اشتباه است؛ مثلا ممکن است روی هر نسخه چند درصد سود از مرکز تشخیصی دریافت کنند.»

یک پزشک: اخلاق پزشکی را حاج‌ آقا فلسفی تدریس می‌کرد!

او درباره‌ی جایگاه اخلاق حرفه‌ای در پزشکی گفت: «زمان ما اخلاق پزشکی را حاج‌ آقا فلسفی تدریس می‌کرد! آیا او چیزی درباره‌ی اخلاق پزشکی می‌دانست؟ حالا این ماجرا بدتر شده است. پزشکانی هستند که اصلا معاینه نمی‌کنند. یک ماه پیش مادری می‌گفت دختر ۸-۹ ساله‌اش ۹ روز تب داشته و متخصص کودکان برای او آزمایش‌های ۴-۵ میلیونی نوشته بود که حاضر شدنش هم زمان می‌برد.

مادر می‌گفت دکتر بدون معاینه آزمایش نوشت. درحالی‌که به نظرم ما در پزشکی باید اول معاینه کنیم و اگر چیزی پیدا نکردیم بعد آزمایش بنویسیم. وقتی گلوی دخترش را دیدم لوزه‌هایش پر از چرک بود. بعد از یک دارو خیلی زود بچه‌اش درمان شد.»

خدابنده درباره‌ی اینکه آیا پزشکان برای معاینه‌ی بیمار بی‌حوصله شده‌اند، یا چرا برخی پزشکان اصرار دارند آزمایش‌های تشخیصی مثل آندوسکوپی و… را خودشان انجام دهند و تشخیص پزشک دیگر را قبول ندارند گفت: «برخی پزشکان بی‌انگیزه و بی‌سواد شده‌اند. متخصص اطفالی می‌شناسم که مطبش را بسته و می‌گوید اجاره‌ی آن بیشتر از درآمد پزشکی است. 

تشخیص در کشورهای دیگر ممکن است این‌طور نباشد چون همه یک مراحل استانداردی را طی کردند ولی در ایران این‌طور نیست. به‌هرحال بعضی پزشکان هم این‌طور هستند. بحث اخلاق پزشکی هم مطرح است؛ آنطور که باید تدریس نشده و نمی‌شود. کسی که این واحد را تدریس می‌کند به آن اشراف ندارد.

از ۲۰۰ سوال امتحان رزیدنتی ۲ تا ۵ سوال مربوط به اخلاق پزشکی است. کتاب‌های این حوزه را هم کسانی نوشته‌اند که تخصصی ندارند. کسی که با دانشجوهایش مقاله می‌نویسد، صلاحیت کتاب نوشتن دارد؟ افرادی هستند که شاخص شده‌‌اند اما در مسابقه‌ای برنده شده‌اند که هیچ رقیبی نداشتند! بعضی‌هایشان از آسانسور رفتند بالا ولی ما از پله آمدیم.»

«با وجود تورم کیفیت قربانی می‌شود»

آقای خدابنده راجع به اعتماد بیماران به فرآیند تشخیص و درمان گفت: «باید به شناختشان و همین‌طور سابقه‌ی پزشک نگاه کنند. البته فقط بحث اعتماد به پزشک نیست و موضوع اعتماد به دارو را هم باید در نظر گرفت. بیماری داشتم که می‌گفت داخل کپسول ماده‌ای نبوده است.

دلار سه هزار تومانی ۱۰۰ هزار تومان شده است. ارز ترجیحی هم که قطع شده است. یا باید قیمت دارو ۳۰ برابر شود که نسخه‌ها چند میلیونی می‌شوند، یا وقتی نمی‌شود دارو وارد کرد باید تولید کرد، تولید هم که با چنین شرایطی سخت است. در چنین شرایطی ممکن است کیفیت قربانی شود.»

 

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار