ماه تولد واقعا روی شخصیت ما تاثیر دارد؟
یک روانپزشک میگوید: وقتی شما اصرار دارید در ۵ فرد متولد یک ماه، خصوصیات مشترکی پیدا کنید، درنهایت موفق میشوید. چون شما فقط دنبال نقطه اشتراک در آنها میگردید و بالاخره آنها را پیدا میکنید.
این روزها وارد هر پلتفرمی میشوید، امکان ندارد با ویدئوها، استوریها و پستهایی درباره "ویژگیهای ماه تولد افراد" مواجه نشوید. در این میان موجی هم در این خصوص راه افتاده که متولدین این ماهها سَمی و به درد نخورند و به درد دوستی و رابطه و ازدواج نمیخورند و متولدین این ماهها عالی و مهربان و اصطلاحا "همه چیز تمام" هستند. گاهی تعداد بازدید از این گونه پستها میلیونی میشود و کامنتها و نظرات افراد نیز نشان میدهد که به این موضوع علاقه و حتی عمیقا باور دارند.
بعضی از افراد برای انجام هر کاری به طالعبینی ها مراجعه میکنند تا نظر آنها را بدانند. برای انخاب دوست، وارد شدن به رابطه، ازدواج و ... . بعضیها تا حدی به تاثیرات ماه تولد بر ویژگیهای فردی و شخصیتی اعتقاد دارند که برای بارداری خود طوری برنامهریزی میکنند که فرزندشان در فلان ماه سال متولد نشود یا حتما در فلان ماه سال به دنیا بیاید.
اما آیا تاثیر ماه تولد بر شخصیت افراد مبنای علمی دارد یا خرافهای بیش نیست؟ چرا بسیاری از افراد تحصیلکرده نیز مجذوب این موضوع هستند و آن را مبنای تصمیمگیریهای مهم خود قرار میدهند؟ اگر این موضوع خرافه است، چرا کتابهای زیادی به زبانهای مختلف درباره آن نوشته شده است؛ کتابهایی بسیار پرفروش که طرفداران و هواخواهان زیادی دارند.
ماه تولد و شخصیتشناسی با هم ارتباط دارند؟
همشهری در این رابطه با دکتر مریم حجازی، روانپزشک و متخصص اعصاب و روان گفتگو کرده و او میگوید: هنوز سند، پشتوانه علمی و شواهدی برای تاثیر ماه تولد بر شخصیت افراد وجود ندارد. از این اعتقادات زیاد رایج است؛ مثل این که گفته میشود چیدمان خانه ازجمله عناصر خاص یا رنگهای خاص روی اتفاقاتی که برای ما رخ میدهد، تاثیر دارد. این گونه موضوعات یک سری طرفدار پر و پا قرص دارد که برایش هزینه زیادی هم میکنند. در حالی که ما در روانشناسی دنبال مستنداتی هستیم که بتوان آن را آزمایش کرد و پس از آزمایش بتوان با عنوان متغیر، تاثیرش را دید.
دکتر حجازی میگوید: خیلیها در حالی بر تاثیر ماه تولد بر ویژگیهای فردی و شخصیتی افراد اصرار دارند که افراد در خانوادههای مختلف تربیت میشوند و رشد میکنند؛ تربیتها، امکانات رفاهی و سطح و وضعیت اجتماعی و فرهنگی هر خانواده با خانواده دیگر فرق میکند. اگر ما بتوانیم همه این متغیرها را حذف کنیم و همه در شرایط یکسان تحت تاثیر ماه تولد، ویژگیهای یکسانی را از خود بروز بدهند، آن وقت میتوانیم بگوییم فرد تحت تاثیر این متغیر (متغیر تاثیر ماه تولد) هست.
وجود خصوصیات مشترک در افراد متولد یک ماه!
این روانپزشک موضوع را بازتر میکند و توضیح میدهد: انسان مجموعهای از رفتارها است و یک سری از رفتارها ممکن است در افراد مشترک باشد. مثلا شما میتوانید در ۵ فرد متولد ماه تیر یا مرداد یا هر ماه دیگری، خصوصیات مشترکی پیدا کنید. چرا؟ چون شما دنبال نقطه اشتراک در آنها میگردید و بالاخره آنها را پیدا میکنید.
دکتر حجازی میگوید: به نظرم چیزی را که خارج از اراده ما باشد، نباید جدی بگیریم و به آن بها دهیم. تمرکز روی ماه تولد خود و دیگران چه تاثیری دارد جز این که از ما سلب مسئولیت میکند یا باعث میشود دیگران را قضاوت بد کنیم، یا موجب شود که تصور خیلی از افراد را درباره متولدین یک سری از ماهها خراب کنیم؟
چرا طالعبینی برای مردم جذابیت دارد؟
اما چرا افراد زیادی به موضوع طالعبینی و تاثیرات ماه تولد علاقه زیادی نشان میدهند و حتی با این محک، دیگران را مورد قضاوت قرار میدهند، آنها را برای دوستی انتخاب، یا آنها را از دایره دوستان خود حذف میکنند؟
دکتر حجازی در این خصوص میگوید: ما اگر بخواهیم در یک جمعیت نمونهگیری انجام دهیم، در یک جامعه معمولی و نرمال حدود ۵۰ درصد افراد - در معیارهای مختلف - در سطح متوسط قرار میگیرند. از این ۵۰ درصد، بیش از ۲۰ درصد افراد، متوسطِ رو به بالا و بیش از ۲۰ درصد متوسط رو به پایین هستند. درواقع فقط افراد متوسط جامعه هستند که دنبال موضوعاتی میروند که جذابیت عمومی یا حالت سرگرمی دارد. وگرنه تعدادشان خیلی هم زیاد نیست.
با متولدین این ماه وارد رابطه نشوید!
این روانپزشک ادامه میدهد: نکته مهم بعدی این است که در جامعه ما هیجان و احساس خیلی پررنگتر از تفکر شده است. یعنی مبنای تصمیمگیری و عمل خیلیها احساس است. همین و بس. و نتیجه این میشود که فرد به جای یادگیری مهارتهای رابطه یا مهارتهای قبل از ازدواج، برای شناخت شریک عاطفی خود از کتابهای طالعبینی کمک میگیرد و بر اساس آن تصمیم میگیرد که با او در رابطه بماند یا نه؟ با او ازدواج بکند یا نه؟ وقتی هم با او به جایی نمیرسد یا به اختلاف میخورد، ماه تولد او را به سخره میگیرد و به طرف مقابل خود برچسب میزند و رابطه را با او تمام میکند.
دکتر حجازی تاکید دارد که برای داشتن رابطه درست و سالم یا ازدواج موفق، ابتدا باید خودمان مورد مناسب باشیم، معیارهای ما نباید سطحی و موقت باشد، معیارها باید اصیل و ماندگار باشند. مثلا خیلیها به جای این که ببینند در بحرانهای مالی بعد از ازدواج و اختلافات زناشویی تابآوری دارند یا نه، روی معیارهای سطحی و دم دستی تمرکز میکنند. مثلا میرود سرچ میکند ببیند آیا طالع فرد متولد آبان و بهمن به هم میخورد یا نه. یعنی واقعا ملاک انتخابها و تصمیمگیریهایشان همین اندازه سطحی است. و خب طبیعی است که بعد از چند ماه اختلافات زیادی با هم پیدا کنند. بعد از کات کردن رابطه هم به بقیه هم میگویند با متولدین فلان ماه وارد رابطه نشوید، چون آنها سمی هستند!
به سلامت روان خود اهمیت دهیم
ممکن است ماه تولد در ویژگیهای افراد تاثیر داشته باشد و ما نمیگوییم میزانش صفر است اما بسیار کمرنگ است و چون از اراده و کنترل انسان خارج است، منطقی نیست که آن را در زندگی تبدیل به ملاک و الگو کنیم. این را دکتر حجازی میگوید و تاکید میکند: درضمن اگر من به عنوان انسان، خودم را موجودی آزاد بدانم، منصفانه نیست که سعادتم را تحت تاثیر چیزی بدانم که خارج از انتخاب من است.
این روانپزشک میگوید: یک سری افراد میگویند "پس با این اوصاف، مواردی مثل افسردگی پاییزی و زمستانی و سندروم پیش از قاعدگی هم از کنترل ما خارج است." اما من میگویم اتفاقا شاید بروز آنها در کنترل ما نباشد، اما حل و اصلاح و کنترل آنها در دستان خودمان است. مثلا علائم سندروم پیش از قاعدگی (pms) را میتوان با تغذیه مناسب و انجام برخی تکنیکها مدیریت کرد.
دکتر حجازی میگوید: ما انسان هستیم و باید بدانیم و بپذیریم که محدودیتهای زیادی داریم. مثلا فقط ۲۴ ساعت زمان داریم و در این ۲۴ ساعت به استراحت هم نیاز داریم. یا مثلا نمیتوانیم بار ۱۰۰ کیلویی را بلند کنیم. اما یک چیزهایی در حیطه کنترل ما است و نمیتوانیم از خودمان سلب مسئولیت کنیم و هر طور دلمان خواست با بقیه رفتار کنیم. ماه تولد در اختیار ما نیست، اما بقیهاش که در کنترل ما است. درست است که من به وسطه ماه تولدم یک خلق و خویی دارم. مثلا شدت عصبانیتم بالا است اما من نمیتوانم مسئولیتپذیر نباشم و بگویم خب این تاثیر ماه تولد من است.
این روانپزشک میگوید: گروههایی هستند که تاثیر ماه تولد را تایید میکنند، نظریههایی هم وجود دارد، کتابهای زیادی هم دربارهاش نوشته شده اما این طور نیست که فرد بیاختیار باشد. اگر خود را بیاختیار بدانیم، برای تامین و ارتقای سلامت روان خود هم اقدامی انجام نمیدهیم.
ارسال نظر