نفت، "طلای سیاه" امروز ماست یا "بلای سیاه"؟

پارسینه: باید به روزهایی فکر می کردیم که چنین توانایی داشته باشیم که شیر نفت را ببندیم و بگوییم که نیازی به آن نداریم و حالا می بینیم که دیگران ...
پارسینه - گروه سیاسی: 29 اسفند یک روز ملی و غرورآفرین برای ایرانی ها است و یادآور بزرگانی چون دکتر مصدق که برای باز پس گرفتن این داشته ملی از انگلیس تلاش فراوانی کردند و با همراهی مردم موفق به ملی کردن نفت ایران شدند. اما پس از گذشت 62 سال از چنین روزی باید پرسید که وجود نفت آیا به نفع آینده ایران بوده یا به ضرر؟
یعنی این سوال همیشه در ذهن ها وجود دارد که آیا این نعمت خدادادی جلوی پیشرفت کشورهای خاورمیانه را گرفته است؟ زیرا اگر نبود هم این منطقه تا این حد استراتژیک نمی شد و استعمار به آن چشم نمی دوخت و هم مردمان این منطقه بیشتر به فکر پیشرفت بودند؟ شاید این یک تفکر افراطی است که نبود نفت بهتر از بودنش است ولی شاید از جنبه ای هم بتوان آن را درست دانست چون اتکای دولت های منطقه به نفت و پول فروش آن باعث شده که این کشورها هم در رسیدن به دموکراسی و هم پیشرفت واقعی خود پیشقدم نباشند. هر چند برخی از این کشورها به لحاظ جغرافیایی هیچ چیزی جز نفت ندارند.

ایران اما شاید داستان متفاوتی داشته باشد که نفت در آن تنها داشته نیست اما باز هم بعد از گذشت این همه سال همچنان اقتصاد ما به نفت تکیه دارد.
دور شدن از اقتصاد نفتی، آرزویی بوده که طی چندین دهه گذشته، اقتصاددان ها درباره آرزوی آن حرف زده اند و راه خیزش اقتصادی بدون نفت را همیشه خواسته اند.
به اعتقاد کارشناسان تحصیل ثروت از راه فروش منابع تمامشدنى ای مثل نفت و امثال نفت، رونق و پیشرفت نیست؛ چون این منابع همیشگی نیستند و روزگاری نه چندان دور تمام خواهند شد . به نحوی می توان گفت تکیه بیش از اندازه یک اقتصاد بر روی نفت، خودفریبی است. مخصوصا اگر این پول صرف اموری عادی شود و نه صنعت و سازندگی. این یعنی خودفریبی ای دو چندان.
متاسفانه اقتصاد ما به نفت اعتیاد پیدا کرده و ترک این عادت هم چون سخت است دولت ها از آن دوری می کنند در حالی که می توان با این شیوه رشد کشور را واقعی و همیشگی کرد.
رشد بخش های مختلف صنعت و تجارت در گرو همین نوع نگاه است وگرنه باید اقرار کرد که این فروختن نفت خام و صرف آن در کشور راه به جایی نخواهد برد. برای همین است که برخی به اعتقاد می رسند که نبود نفت شاید مبارک تر از بودنش باشد.
شاید اگر این نعمت نبود ما کشاورزی را مهم می دانستیم، به صنایع دیگر توجه بیشتری می کردیم. می فهمیدیم گردشگری یک صنعت پولساز است و حتی یاد می گرفتیم که صنایع دستی و سنتی هم خود یک منبع بزرگ برای کسب درآمد است و دائم دنبال راه های کسب سرمایه جدید بودیم نه اینکه چشم به قیمت نفت در بازارهای جهانی داشته باشیم که ببینیم امسال پول تو جیبی اقتصاد ایران چقدر خواهد بود.
ما باید به روزهایی فکر می کردیم که چنین توانایی داشته باشیم که شیر نفت را ببندیم و بگوییم که نیازی به آن نداریم و حالا می بینیم که دیگران شیر نفت را می بندد و با تحریم نفت بر کشور فشار وارد می کنند و اقتصاد را تحت شعاع قرار می دهند. حالا پس از گذشت 62 سال از ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ روز ملی شدن صنعت نفت باید این سوال را از خود بپرسیم که این نفت "طلای سیاه" امروز ما است یا "بلای سیاه". بلایی که چنان روی اقتصاد چنبره زده که ما سختی هیچ راه دیگری را به تن نپذیریم.
ارسال نظر