سندباد واقعی چه کسی بود؟+عکس

پارسینه: سپهبد پیروز معروف به سندباد یکی از اسپهبدان خاندان بزرگ کارن بود که در سال 755 میلادی برضد عباسیان و نجات ایرانیان از یوغ اعراب به پاخواست و خلیفه را نیز در جنگی شکست داد ولی سرانجام توسط خیانت اسپهبد طبرستان کشته می شود و قیام وی نیز فروکش می کند.
به گزارش پارسینه؛ سندباد(سنباد) از قيام کنندگان بر عليه حکوتهاي غارتگر اعراب در ايران که به جان و مال و ناموس ايرانيان تجاوز ميکردند . او اهل نيشابور بود و پس از اينکه منصور خليفه عباسي - ابومسلم خراساني را کشت وي در نيشابور به خونخواهي از ابومسلم که فردي ايراني و وطن پرست بود برخواست و قيام کرد که در نهايت با شصت هزار نفر از يارانش توسط اعراب بيابانگرد و کشتارگرکشته شد .
سندباد،یا سندباد مجوس-مشهور به"اسپهبد فیروز"از توانگران و بزرگان نیشابور،در زمان خلافت منصور عباسی و قیام ابومسلم خراسانی بود.
سندباد از مجوسان یا پیروان آیین مزدک بود،بشدت با تازیان در ستیز بود و دل خوشی از آنها نداشت،تا اینکه یکی از تازیان آن دیار،فرزند او را پنهانی کُشت و از گوشتش کبابی ساخت و در ضیافتی به سندباد داد.
سندباد به سبب انتقام فرزندش از ابومسلم یاری خواست و ابومسلم عده ای از یاران خویش را با او همراه ساخت و او به انتقام فرزندش،تمام اعراب آن دیار را کُشت.پس از این ماجرا سندباد به سپاه ابومسلم پیوست و ابومسلم به سبب شجاعت و درایتی که داشت،وی را به سپهسالاری منصوب نمود.
خیزش اسپهبد پیروز(سندباد)
نخستین خیزش که به خونخواهی ابومسلم خراسانی بود خروش اسپهبد پیروز می باشد که او را با نام سنباد می شناختند.
ابومسلم و سنباد دوستی دیرینه ای داشتند و ابومسلم به شوند این دوستی او را به مقام سپهسالاری رساند. روزی که ابومسلم از نیشابور به مرو می رفت میهمان سنباد بود هنگامی که دوستش انگیزه کار او را پرسید چیزی نگفت و خاموش ماند سنباد با زیرکی گفت تو جهان را زیرو رو می کنی ابومسلم شادو خرسند از نیشابور بیرون رفت. پس از چندی درگیری بین سنباد و تازیان نیشابور روی داد ابومسلم دو هزار سرباز برای او فرستاد که پیروز شد. پس از این سنباد و برادرش جامه سیاه پوشیدند و سپهسالار ارتش ابومسلم شدند.
پس از کشته شدن ابومسلم سنباد زرتشتیان ری و تبرستان را فرا خواند و از مسلمانان شیعه یاری گرفت نخست ابوعبیده حنفی را که از سوی منصور مأمور گردآوری مالیات شهر ری بود کشت پس از آنکه بر کوه های باختری ایران،ری ، نیشابور، قومس و تبرستان چیره شد به گرداوری سپاهی از دشمنان عرب پرداخت سنباد همواره خود را خونخواه ابومسلم معرفی می کرد. او همراه با سپاهش در اندیشه گرفتن قزوین بود فرمانروای قزوین او را دربند کرد و نزد ابوعبیده حاکم ری فرستاد ابوعبیده که می اندیشین سنباد خوارزمی است او را به آنجا فرستاد سنباد بار دیگر سپاهی گرد آورد و به ری بازگشت ابوعبیده گریخت و کشته شدو خلیفه عباسی سپاهی به جنگ سنباد فرستاد دو سپاه در ساوه رودرو شدند. اسبهای سپاه سنباد از بوی شتران دشمن رم کردند و آرایش سپاه را بر هم ریختند گرده زیادی از یاران سندباد کشته شدند.
جنگ با سنباد سه روز تمام طول کشید ابن اسفندیار میدان جنگ را بین تهران و ری دانسته است. سپهبد از میدان جنگ به در رفت چون مردم غیر نظامی به یاری وی شتافتند که از شگردهای نظامی چیزی نمی دانستند شکست می خورد.
سنباد از اسپهبد خورشید فرمانروای خراسان یاری خواست توس به پیشواز سنباد رفت و از اسب به زیر آمد اما سنباد همچنان که سوار بر اسب بود پاسخ او داد توس با خود گفت امروز که سنباد نیازمند یاری ماست این گونه رفتار می کند وای به روزی که خراسانیان به او بپیوندند با این اندیشه سوار اسب شد و در دم تیری بر گردن سنباد زد و او را کشت.
پایان کار سندباد
دکتر غلامحسین صدیقی در خصوص پایان کار سندباد نوشت: سندباد شکسته شد و به ری باز آمد به هزیمت، و از ری به گرگان شد و اسپهبد گرگان هرمز بن الفرخان صحیح ونداد، هرمز بن الفرخان، ولی اسپهبد طبرستان درین سال تا سال 142 خورشید نام داشت او را بگرفت و بکشت به فرمان منصور ».
وی همچنین از محل قتل سندباد به نقل از تاریخ طبری آورده است «قتل سندباد در بین طبرستان و کومش واقع شد.
امروز هم ایران نیاز به یک سبهبد پیروز دارد