وقتي "هابرماس" از عوامل فتنه مي شود

به گزارش پارسینه ، "محمدسعید احدیان" (سردبیر روزنامه خراسان) در یادداشتی در روزنامه خراسان مورخ شنبه 1391/10/16 نوشت:

کتاب را بست البته به گونه اي که دوباره بتواند سريع ادامه مطلب را بخواند با خود گفت:«اگر تا آخر مطلب به همين روال باشد پسرم را چگونه توجيه کنم» دوباره به خواندن کتاب ادامه داد ولي از چهره اش پيدا بود که اين بار کمي نگران است. نويسنده درباره عقايد و نظرات "يورگن هابرماس" توضيح داده بود آنچه باعث شده بود او را نگران کند اين بود که ظاهرا هابرماس جزو مکتب مارکسيسم انتقادي که به آن ها مکتب فرانکفورت مي گفتند محسوب مي شود او مي دانست وقتي کسي به هرنسبتي جزو طبقه مارکسيست ها محسوب شود جزو منتقدان سرمايه داري و ليبراليسم قرار مي گيرد حداقل چنين شخصي نمي تواند جزو کساني باشد که براي نظام هاي غربي پادويي کند و مثلا براي راه انداختن فتنه در کشوري مثل ايران به کشور ما سفر کند و توجيه کننده فعالان سياسي باشد. او به خواندن ادامه داد.

برايش خيلي جالب بود چرا که نظرات و انديشه هايي که از هابرماس مي خواند چنان در نقد مکتب اثبات گرايي قوي بود که تاکنون به اين قوت چنين نقدهايي را براين مکتب که روح حاکم بر علوم انساني مسلط محسوب مي شود،نديده بود با خواندن بيشتر برمي آمد که باورهاي هابرماس هرچه باشد نسبتي با تفکر ليبرالي و نظام سرمايه داري ندارد مخصوصا وقتي ديد که هابرماس در نقد "عقلانيت ابزاري" مدعي "بحران مشروعيت" در جوامع غربي مي شود و مي گويد:« جوامع غربي سعي کرده اند با استفاده از عقلانيت ابزاري، نوسانات اقتصادي را به کنترل خود در آورند ولي اين اقدام سبب گسترش بحران به ديگر شاخه هاي حيات اجتماعي شد» و آن هنگام که ديد که وي از شيء شدگي و تسلط عقلانيت ابزاري به ضرر عقلانيت ارتباطي(فرهنگي) سخن مي گويد مطمئن شد چنين شخصيت علمي آن هم با اين نگاه نقادانه به مدرنيته و محصول آن يعني جوامع غربي هرگز براي پادويي به ايران سفر نکرده است لذا در حالي که غرولند مي کرد زير لب گفت: «آخر چطور مي شد که مديرمسئول يکي از روزنامه هاي مهم کشور در گفتگوي ويژه خبري شبکه دو سيما سفر اين انديشمند به ايران و نشست با برخي افراد و فعالان سياسي را جزو يا حداقل مرتبط با پروژه فتنه 88 تصوير کند؟ آخر اين ها با خود نمي گويند اگر کسي دو واحد انديشه هاي سياسي گذرانده باشد يا جستجويي کوتاه در اينترنت کند نه فقط اين نکته بلکه زيرآب کل استدلال ها درباره فتنه را مي زند.»

به عنوان کسي که سه سال است با فرزندش با اينکه از نيت و باورهاي عمده معترضان دفاع مي کرد در تبيين ضدانقلابي و ضد ديني بودن ماهيت خيابان کشي ادامه دار اعتراض هاي انتخابات 88 در حال بحث بود، او سال هاي قبل نيز از جلسات و سخنراني ها و برنامه هاي تلويزيوني که به مناسبت 9دي برگزار مي شد و در آن در فضايي يک طرفه با الفاظي تحريک آميز تنها ابهام هاي باقيمانده را پررنگ تر مي کرد عصباني شده بود حالا مي ديد که در يک برنامه جدي، فردي که اطلاعاتش مورد وثوق خيلي ها است، استنادي مي آورد که به ظاهر بي مبنا مي رسيد حال که اتفاقا در اين مدت بسياري از ابهامات فرزندش حل شده بود هنگام مراجعه او براي بازپس گرفتن کتابش چه پاسخي براي اعتراض همراه با تمسخر فرزندش به عنوان يک دانشجوي علوم سياسي بدهد.

دوباره به خواندن ادامه داد تا در انتهاي اين بخش کتاب به آنجا رسيد که فهميد هابرماس از لحاظ نظري به عنوان يکي از موثرين و حاميان جنبشهاي اعتراضي دانشجويي دهه شصت جوامع غربي بوده است شايد تنها نکته اشتراکي که مي توانست پيدا کند همين اعتراضات بود اما آن اعتراضاتي که ضد نظام سرمايه داري و دولت هاي غربي ايجاد شده بود کجا و اين اعتراضات که در جهت منافع دولت هاي غربي بود کجا.امسال هم مثل سال قبل بايد خودخوري مي کرد او نگران فرزندش نبود هرچند خيلي از زحماتش را از دست رفته مي ديد اما چون توانسته بود به روشي در گفتگوي دوطرفه در فهم بهتر موضوعات دست پيدا کند مي دانست که نظرات اشتباه يک فرد نمي تواند به اين روند لطمه مبنايي بزند اما در حالي که کتاب را مي بست و ديد که ناشر کتاب انتشارات"سمت" يعني «سازمان تدوين کتب علوم انساني دانشگاه ها» است با خود گفت با اين روش هاي تبييني که مسئولان و تريبون داران در پيش گرفته اند خدا به داد آن هايي برسد که کسي را ندارند در فضايي مفاهمه اي به سوالات و ابهاماتشان پاسخ دهد کاش اگر قرار نيست اين نگاه ها تغيير کند، از سال ديگر هيچ برنامه اي براي بزرگداشت 9 دي برگزار نشود.

منبع: انديشه هاي سياسي درقرن بيستم- حاتم قادري صفحات ۱۲۰ الي ۱۲۴