گوناگون

مقياس مهريه در ازدواج حضرت موسي(ع)

پارسینه: در ازدواج حضرت موسي (ع) با دختر حضرت شعيب (عليه السلام) پيشنهاد اجير شدن به مدت هشت يا ده سال به عنوان مهريه، توسط پدر دختر مطرح شد. حضرت موسي (ع) نيز - بر اساس خصلت فضل و كرامت انبياء- مقدار بيشتر يعني 10 سال خدمت را برگزيد.

اما همانطور كه در آيه مباركه ملاحظه مي شود، واحد شمارش موضوع مهريه - يعني خدمت- با كلمه «حجج» بيان شده است. واژه «حِجَج» جمع «حَجّة» است، كه مراد از آن همان يك سال است و اينكه سال را «حجة» خوانده اند به اين عنايت است كه در هر سال يك بار حج بيت الحرام انجام مى ‏شود. و از همين جا روشن مى‏ گردد كه مساله حج خانه خدا جزو شريعت ابراهيم (ع) بوده، و در نزد مردم دوره حضرت شعيب (ع) نيز معمول بوده است. در تفسير عياشى روايتي نقل شده است كه شخصى از امام صادق (ع) پرسيد: آيا قبل از بعثت رسول خدا (ص) خانه كعبه زيارت مى ‏شد؟ فرمود: آرى، و تصديق اين معنا در قرآن است، كه از شعيب (ع) حكايت مى ‏كند كه به موسى (ع) در داستان ازدواجش شرط كرد هشت حج، او را خدمت كند، و فرموده: («عَلى‏ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ») و نفرمود: على ان تاجرنى ثمانى سنين». و در هر حال استفاده از اين مقياس توسط حضرت شعيب (ع) نشان مي دهد يكي از راه هاي ترويج معروف، بزرگداشت اوقات معنوي و ايام الله است.

اما بايد مراقب بود مقياس هاي ارزشي صرفا در پوسته و ظاهر محصور نشوند، همانطور كه برخي بر همين اساس چنين اشكال كرده اند كه ظاهرا مهريه دختر حضرت شعيب (عليه السلام) مهريه نسبتا سنگينى بوده است، زيرا اگر به حساب امروز، ميزان درآمد يك كارگر معمولى را در يك ماه و يك سال محاسبه كنيم و سپس آن را در عدد 8 ضرب نمائيم، مبلغ قابل ملاحظه ‏اى مي شود. البته در پاسخ بايد گفت بر فرض پذيرش چنين اشكالي [3]، همانطور كه قبلا گذشت اين ازدواج يك ازدواج ساده نبود بلكه مقدمه ‏اى بود براى ورود موسى در مكتب پير مدين.

[1] (حضرت شعيب به موسى) گفت: من قصد دارم تا يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم بر اين (شرط) كه هشت سال براى من كار كنى و اگر (اين مدّت را) به ده سال تمام كردى، پس (بسته به خواست و محبّت) از ناحيه توست و من نمى‏خواهم كه بر تو سخت گيرم، بزودى به خواست خداوند، مرا از صالحان خواهى يافت.
[2] تفسير عياشي، ج1، ص60، ح99؛ به نقل تفسير الميزان.
[3] بايد گفت براي تعيين رقم حقيقي چنين مبلغي در يك جامعه، صرفا به مقدار اسمي آن توجه نمي شود، بلكه ساير متغيرهاي اقتصادي از جمله شاخص هاي تورم و طبقه اقتصادي فرد نيز ملاحظه مي شود.

ترجمه تفسير الميزان، ج‏16،ص40. تفسير نمونه، ج‏16، ص69. تفسير نور، ج‏7، ص 43.
منبع:انوار طاها

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار