گوناگون

دلایل بازگشت حماس به آغوش ایران و محور مقاومت منطقه

پارسینه: یک تحلیلگر ارشد منطقه‌ای دلایل بازگشت حماس به آغوش ایران و محور مقاومت در حوادث اخیر منطقه را تشریح کرد.

یک تحلیلگر ارشد منطقه‌ای دلایل بازگشت حماس به آغوش ایران و محور مقاومت در حوادث اخیر منطقه را تشریح کرد.

عبدالباری عطوان در مقاله جدید خود به بررسی مواضع اخیر حماس در قبال ایران پرداخته و می‌نویسد: باید بگویم که من خشنود نیستم که جنبش حماس مدتی پیش دفتر اصلی خود در دمشق را بسته و روابط خود را با هم پیمانانش در تهران و بیروت (حزب الله) کاهش داد.


قصد من دفاع از آنها نیست و دلیل نگرانیم آن است که اولاً در حال حاضر جنبشی در جهان عرب وجود ندارد که استراتژی، مواضع و ارزش‌های آن با این حزب متفاوت باشد و دوم آنکه دوست ندارم از ما فلسطینی‌ها به نمک نشناسی یاد کنند. چرا در شرایطی که سفارت‌های کشورهای حوزه خلیج فارس، بزرگترین سفارت‌ها در ایران به شمار می‌رود و رهبران ایران و قهرمانان این کشور به هنگام سفر به این کشورها در سفارتخانه‌های مذکور با استقبال گرم مواجه می‌شوند، حماس روابط خود را با ایران کاهش داده و با این کشور مخالفت می‌کند.

این سخن من برای بسیاری از چهره‌های جناح پراگماتیک میانه‌رو جنبش حماس خوشایند نیست کما اینکه بعضی از براداران تندرو ما که ایران، حزب الله و سوریه را دشمن مذهبی خود می‌دانند را خشمگین می‌سازد. با این حال انسان باید بدون هیچ ملاحظه‌ای، نقطه نظرات و دیدگاه‌های خود را بیان کند، بخصوص آنکه در حال حاضر، امت اسلامی بر لبه آتشفشان قرار گرفته است. آتشفشانی که مهمترین پیامد آن، شعله‌ور شدن آتش نبرد طایفه‌ای است که کشورهای مسلمان را به سمت نابودی و تجزیه سوق می‌دهد.

برخی از رهبران حماس در تصمیم‌گیری‌های خود عجله کردند و اوضاع را از منظر استراتژیک به دقت بررسی نکردند. آنها موضوع مذهب را بر مسائل دیگر ترجیح دادند و بدین ترتیب خود را در بن‌بستی قرار دادند که بی یار و یاور ماندند. در چنین شرایطی غزه با مساحتی حدود 150 مایل در محاصره قرار گرفته است و رهبران این جنبش نیز بدون پشتوانه مالی در بسیاری از کشورهای عربی پراکنده شده‌اند و در قاهره با حجم عظیم تبلیغات رسانه‌ای مواجه هستند. تبلیغاتی که نه تنها چهره آن که وجهه همه فلسطینی‌ها را مخدوش می‌سازد.

در ابتدای سال 2012 به هنگام حضور من در اردن و در زمانی که حماس در پی جار و جنجال‌های رسانه‌ای اعلام کرد دمشق را ترک خواهد کرد، یکی از رهبران این جنبش پس از شکل‌گیری جبهه‌های مخالفان سرسخت دولت سوریه و اقدامات امنیتی این نظام که به کشته شدن هزاران نفر انجامید با من تماس گرفت و از من درخواست مصاحبه کرد . وی با ذکر چهار دلیل، به بیان انگیزه‌های این جنبش برای ترک سوریه اشاره کرد:

نخست: رهبران این جنبش احساس کردند که کفه ترازو به نفع شورشیان سنگینی کرده و امیدی به بقای نظام سوریه نیست.

دوم: بعضی از رهبران حماس کاملاً به این نتیجه رسیدند که باید به دامن سنی‌ها برگشته وضمن هماهنگ شدن با جریان‌های سنی عرب مخالف نظام سوریه با تمامی راه‌ها و روش‌های ممکن، به براندازی این نظام که به زعم آنها هم برای سوریه و هم برای امت اسلامی خطرناک است‌، اقدام کنند.

سوم: اعمال فشارهای زیاد نظام حاکم، بر رهبران حماس در دمشق به منظور همراه نمودن این جنبش با خود، تحت عنوان مقابله با توطئه غرب و رژیم صهیونیستی.

چهارم: حماس به عنوان یک نیروی انقلابی و جنبش اشغالگر ستیز، تنها می‌تواند با انقلاب‌های شکل گرفته در جهان عرب و ملت‌های مستضعف و به پاخاسته در برابر دیکتاتورهای سرکوبگر، همسنگر شود.

عطوان می افزاید: با برخی از مواضع و رویکردهای این مقام مسئول موافق بودم، اما برخی دیگر را قبول نداشتم. با بستن دفاتر این جنبش در قاهره مخالف بودم و آرزو داشتم حماس با فعالیت‌های ددمنشانه رسانه‌ای در این باره که به ضرر آرمان فلسطین که مسئله نخست همه مسلمانان (صرفنظر از مذاهب آنان) است، مخالفت کند. طبیعی بود که این مسئول از انتقادهای من استقبال نکند. نشانه‌های ناخشنودی در چهره وی دیده می‌شد اما با این حال دیدگاهم را محترم شمرد و رابطه‌اش را با من که تاکنون پابرجاست، قطع نکرد.

در حال حاضر و پس از دو سال از قطع ارتباط حماس با حامیان پیشین خود، زمزمه‌هایی مبنی بر ارتباطات گسترده حماس با جمهوری اسلامی ایران برای باز گرداندن آب گذشته به آسیاب در جریان است و ممکن است حمایت مالی، نظامی و لجستیک این جنبش افزایش یابد.

روزنامه دیلی تلگراف انگلیس می‌گوید: دکتر موسی ابومرزوق عضو دفتر سیاسی حماس و معاون پیشین دبیرکل این حزب (که در انتخابات سه ماه پیش از منصبش کنار گذاشته شد) به منظور تقویت روابط با ایران در زمینه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی با مسئولان سفارت این کشور در بیروت دیدار کرد و به هماهنگی‌های خوبی دست یافت.

احمد یوسف از بزرگان جناح اعتدالگرای این جنبش چند روز پیش از برقراری ارتباط این جنبش با ایران به منظور بازگرداندن روابط به روال گذشته پرده برداشت.

درباره دلایل قطع ارتباط حماس با جبهه مقاومت سخن گفتیم. حال باید درباه دلایل تغییر موضع ناگهانی و جدید این جنبش برای بازگرداندن وضعیت پیشین سخن گفت. این دلایل عبارت است از:
نخست: سرنگونی حکومت اخوان المسلمین و در رأس آن محمد مرسی در قاهره، بازداشت چهره‌های شاخص اخوان، دشمنی ارتش با حماس و مسئول دانستن آن در برابر تمامی مشکلات مصر و بازداشت تمامی مرتبطین با این حزب به اعتبار اینکه برخلاف اسرائیل، بزرگترین خطر برای امنیت ملی مصر به شمار می‌روند.

دوم: افزایش محاصره مالی، اقتصادی و سیاسی جنبش حماس توسط مقامات مصر و بسته شدن تمامی کانال‌های حمایت‌های مالی آن.

سوم: انتخاب عربستان به عنوان رهبر اردوگاه اهل سنت جهان عرب و توجه به امارات، حامی اصلی کودتا در مصر، باعث اتخاذ موضع خصمانه در قبال حماس به عنوان عنصر اصلی ساختار جنبش اخوان‌المسلمین شد. به این ترتیب در این دو کشور و دیگر کشورهای عربی به روی خالد مشعل رئیس این جنبش بسته شد و وی تنها توانست از دوحه راهی قاهره شود. این در حالی است که قاهره نیز اخیراً و بعد از سرنگونی مرسی، از وی استقبال نمی‌کند.

چهارم: افزایش احتمال سوءاستفاده رژیم صهیونیستی از دشمنی مصر و حماس برای حمله به نوار غزه.

پنجم: تحرکات سریع و گسترده محمود عباس برای استفاده از تغییرات اوضاع مصر و تحکیم روابط با دولت کودتا و از سرگیری گفتگوها با رژیم صهیونیستی با میانجگری آمریکا.

عطوان در پایان مقاله خود تاکید کرد: حماس به عنوان جنبشی سیاسی و مذهبی که در غزه حکومت را در دست دارد، باید نیازهای اساسی بیش از دو ملیون انسان در این منطقه را برآورده سازد. این جنبش باید واقعگرایانه عمل کند، بار دیگر از حمایت‌‌های مادی و نظامی حامیان پیشین خود استفاده نماید و هوشمندانه و غیر احساسی با تغییرات ناپایدار سیاسی منطقه برخورد کند.
اعتدالگرایان عرب که بعد از شکست انقلاب‌های شکل‌گرفته در جهان عرب که با کوشش غربی‌ها از مسیر اصلی خود منحرف شد، حکومت را به دست گرفتند، حماس را به مانند فلسطین تنها گذاشتند و هیچ گونه حمایت مالی و نظامی (دریغ از یک اسلحه شکاری) از آن به عمل نیاوردند.

اینها همان کسانی هستند که موشک‌های ضد تانک، هواپیما و سلاح‌های کاملاً پیشرفته در اختیار تروریست‌های سوریه قرار داده‌اند.

حال سؤال این است: آیا تحرکات جدید، از نشانه‌های بیداری موقت این جنبش بوده یا اینکه حاکی از تغییرات استراتژیک و بنیادین است؟ بهتر آن است که زود قضاوت نکنیم و تنی خویشتنداری نماییم تا غبارها کنار رفته و حقایق کاملاً آشکار شوند.


منبع: فلسطین الیوم

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار