گوناگون

کارنامه ایده و ابتکار نشر

پارسینه: عجیب است که باور و پذیرش خبر حتمی‌ و قطعی‌ترین اتفاق زندگی، یعنی مردن و چشم از این جهان فروبستن با تردید همراه است.

روز یکشنبه 27/5/92، قبل از ظهر اول تلفنی و بعد با پیامک خبر رسید که آقای زهرایی ساعاتی قبل، پشت‌میز کارش بر اثر ایست قلبی درگذشت. عجیب است که باور و پذیرش خبر حتمی‌ و قطعی‌ترین اتفاق زندگی، یعنی مردن و چشم از این جهان فروبستن با تردید همراه است. بنابراین شروع کردم به تماس گرفتن با افرادی که احتمال می‌دادم خبر درست نزد آن‌هاست. به این امید که بگویند اشتباه شده و زهرایی در نشر کارنامه مشغول اضافه‌کردن و بالا‌بردن سطح کارنامه نشر ایران است؛ اما همه خبر درگذشت جناب زهرایی مدیر انتشارات کارنامه را با افسوس تایید کردند.

حالا همه تلاش می‌کردند که برای تدفین و ترحیم کاری کنند که شأن او حفظ شود. همه در حد مقدورات چنین کردند. از مسئولان فعلی و اسبق وزارت فرهنگ و ارشد اسلامی تا ناشران و نویسندگان و اصحاب رسانه و فرهنگ. اجرکم‌ عندالله.

در این بین یکی از دوستان باذوق روزنامه بهار پیشنهاد کرد که من نیز به واسطه مسئولیتی که در گذشته، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتم و چند سالی در خدمت نشر کشور بودم، مطلبی بنویسم، باشد که ادای دینی کرده باشم.

آن سال‌ها (1376-1384) یکی از دوره‌های رونق در حوزه کتاب و نشر بود؛ سال‌هایی که دیوار بی‌اعتمادی بین دستگاه‌های دولتی به‌ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با فعالان حوزه نشر روز‌به‌روز کوتاه‌تر می‌شد و کارها با همدلی، مشورت و همیاری انجام می‌شد. بنابراین دیدارهای بین مسئولان و اصحاب نشر بسیار و موثر بود.

مشکلات نیز مربوط به همه بود و هرکسی از جایگاه و مسئولیتی که داشت در حل آن می‌کوشید، چه مدیر بودی و مسئول چه ناشر یا نویسنده و مترجم و البته مسئول.

در چنین فضایی از نزدیک با مرحوم زهرایی آشنا شدم و به تدریج به وجوه برجسته شخصیت کاری ایشان پی بردم. دریافتم که در پس چهره مردی که موقر و مودب و خوش‌برخورد بود دنیایی از ایده‌های بکر فرهنگی، دریایی از خلاقیت، ابتکار توام با پشتکاری خستگی‌ناپذیر در جریان است؛ ویژگی‌هایی که در آثار و تولیدات نشر کارنامه متبلور شد.

در مقطعی از آن دوران، ناشران با مشکل کاغذ روبه‌رو شدند. اقدامات لازم برای حل مشکل انجام شد اما تامین کاغذ موردنیاز مستلزم صرف زمان بود. اغلب ناشران تولیدات خود را متوقف کردند یا از سرعت آن می‌کاستند و به دلیل گرانی کاغذ ناشی از کمبود آن به قیمت محصولات می‌افزودند، اقداماتی که با منطق اقتصادی سازگار بود.

اما در آن هنگامه، نشر کارنامه و شخص مرحوم زهرایی به مدد ابتکار و خلاقیت، که از ویژگی‌های بارز وی بود، از این منطق گذشت و کتاب‌هایی متفاوت با استفاده از نوعی کاغذ نامرغوب و نامعمول برای کتاب (کرافت) در اوج زیبایی روانه بازار کرد. این خاطره نمونه‌ای بود از ده‌ها مورد که با نگاهی به تولیدات نشر کارنامه، قابل استناد است. تولیداتی که بررسی‌ آن‌ها ایده‌پردازی، نوآوری، عشق به کتاب و نشر و کفایت مدیر ناشر آن‌ها را به تصویر می‌کشد؛ تصویری که در اذهان نقش بسته است.

امیدوارم «نشر کارنامه» که کارنامه حرفه‌ای مرحوم زهرایی است، بتواند به کار خود ادامه دهد و مقررات دست‌وپاگیر اداری برای انتقال آن به ورثه آن زنده‌یاد، دلیلی برای پایان نشر کارنامه نشود. امکان استمرار یک فعالیت فرهنگی با نام و هویت به دست آمده که جزو سرمایه‌های فعالیت‌های فرهنگی است درایتی می‌طلبد که از دولت «تدبیر و امید» انتظار می‌رود.


یادش گرامی و روحش شاد.


منبع: روزنامه بهار

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار