گوناگون

زورگيري پسران نوجوان از ساندويچی

پارسینه: دو پسر نوجوان وقتي از خانه‌شان فراري شدند، با طراحي نقشه عجيبي ۱۳ ساندويچ و دو نوشابه خانواده را از يك ساندويچ فروشي زورگيري كردند.

جوان: ساعت ۱۱ شامگاه سوم بهمن ماه سال قبل مرد ميانسالي به اداره پليس رفت و از دو پسر زورگير نوجوان شكايت كرد. وي كه به شدت ترسيده بود، گفت: در حوالي ميدان امام حسين مغازه ساندويچ‌فروشي دارم. ساعت پاياني شب بود و من قصد داشتم تا لحظاتي بعد مغازه را ببندم كه تلفن مغازه زنگ خورد. مردي آن سوي خط ۱۳ عدد ساندويج به همراه دو عدد نوشابه خانواده سفارش داد و بعد از دادن آدرس، ادعا كرد مهمان دارد و من هرچه زودتر ساندويچ‌ها را به آدرس داده شده برسانم. بعد از اينكه ساندويچ‌ها را آماده كردم با موتو‌سيكلت به آدرس داده شده رفتم. من چندين بار زنگ خانه را زدم اما كسي جواب نداد. كوچه تاريك و خلوت بود كه ناگهان دو پسر نوجوان كه يكي از آنها صورتش را با پارچه‌اي پوشانده بود با چاقو به من حمله كردند. آنها با چاقو تهديد كردند تا ۱۳ عدد ساندويچ و دو نوشابه خانواده را به همراه گوشي تلفن همراهم به آنها بدهم. وقتي چاقوي آنها را ديدم، دست و پايم شروع به لرزيدن كرد و از ترس تسليم خواسته آنها شدم.

دو زورگير بعد از سرقت به سرعت فرار كردند. با طرح اين شكايت پرونده براي شناسايي زورگيران نوجوان به دستور قاضي موسوي داديار شعبه پنجم دادسراي جنايي در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. پليس در حالي كه هيچ سرنخي از سارقان نداشت، در تحقيقات ميداني و فني خود به رد پاي دو پسر نوجوان كه سابقه شرارت و درگيري در محل را داشتند پي برد. از سوي ديگر خانواده اين دو سارق مدعي بودند كه آنها مدتي است به خانه رفت‌و‌آمد ندارند. سرانجام مأموران شامگاه دو‌شنبه ۹ ارديبهشت ماه دو متهم را به نام‌هاي فريبرز و ستار در يكي از پارك‌هاي محله دستگير كردند. دو متهم در نخستين بازجويي‌ها به جرم خود اعتراف كردند.

فريبرز در حالي كه با اظهار پشيماني گريه مي‌كرد، گفت: پدرم معتاد به مواد مخدر و به خاطر بيماري در بيمارستان بستري است. مادرم هميشه از پدرم به خاطر اعتيادش بدگويي مي‌كرد و من هم از پدرم طرفداري مي‌كردم تا اينكه به خاطر همين موضوع با مادرم درگير شدم و او هم مرا از خانه بيرون كرد. بعد از اين از مدرسه فرار كردم و بيشتر اوقات را در پارك با ستار كه او هم چند شبي بود به خانه‌شان نمي‌رفت، بودم. چند روزي بود به خاطر بي‌پولي غذاي خوبي نخورده بوديم و گرسنه بوديم تا اينكه شب حادثه من و ستار اين نقشه را طراحي كرديم. ما تلفن ساندويچ فروشي محله‌مان را گرفتيم و ۱۳ ساندويچ و دو نوشابه خانواده به آدرسي كه مي‌دانستيم خالي از سكنه است، سفارش داديم.

بعد از اين در تاريكي شب در كوچه كمين كرديم و وقتي موتور شاكي در كوچه متوقف شد، با چاقو به او حمله كرديم و ساندويچ‌ها و گوشي موبايل او را به زور گرفتيم. ما ابتدا چند عدد از ساندويچ‌‌ها را خورديم وقتي سير شديم بقيه را به دوستانمان در پارك داديم.

ستار كه از ابتدا اشك مي‌ريخت، گفت: پدرم بيمار است و چند شب قبل از حادثه با برادر بزرگ‌ترم درگير شدم و او هم مرا از خانه بيرون كرد. شب حادثه خيلي گرسنه بوديم و به همين خاطر اين ساندويچ‌ها را سرقت كرديم. وي در پايان گفت: من فقط مي‌خواستم ساندويچ بخورم اما دوستم گوشي او را به زور گرفت. دو متهم به دستور قاضي موسوي با قرار قانوني روانه بازداشتگاه شدند.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار