بهمن جلالي، از خرمشهر تا برلین!

پارسینه: با آغاز جنگ تحمیلي جلالي راهي خرمشهر ميشود ما حصل اين عكسها كتاب "خرمشهر" بود كه فقط دو بار تجديد چاپ شد. البته اخيرا بهمن جلالي توانست ۱۲۵ اسلاید و عکسهايي از اشغال خرمشهر و هشت سال دفاع مقدس را در برلین به نمایش بگذارد و فیلمي ۱۲ دقیقهاي را نیز در فستیوال فیلم و عکس مستند برلین عرضه كند. او در این «اسلایدشو» که نام «روایت شهري که بود» را انتخاب کرده است چگونگي اشغال این شهر را نشان داد.

برخي از آثار او كه به صورت كتاب درآمدهاند عبارت است از: روزهاي خون، روزهاي آتش (با همکاري کریم امامي)، خرمشهر، کتاب عکاسي سیاه و سفید (با همکاري کریم و گلي امامي)، گنج پیدا( عکسهایي از دوران قاجار) و ...
وي از فارغالتحصيلي از دانشکده اقتصاد دانشگاه ملي (دانشگاه شهید بهشتي) همكاري خود را با "قباد شیوا" در نشریهاي به نام "تماشا" متعلق به صدا و سيما شروع كرد.
بهمن جلالي پس از پایان دوران خدمتش عازم انگلستان شده و در استودیوي «جان ویکرز» عکاس سرشناس آن دوران شروع به كار ميكند. همکاري او با استوديوي جان ويكرز منجر به عضویت او در انجمن سلطنتي عکاسان انگلستان شد.
در سال ۱۳۵۵ و با ورود مرحوم "اسد بهروزان" ایرانشناس سرشناس و در برابر اصرار او براي بازگشت جلالي به ایران بالاخره جلالي به ایران باز ميگردد و در پروژهاي با او همکار ميشود.
در همین سال او در مسابقهاي تحت عنوان "نمایشگاه هنر آفریقاي سیاه در ایران" شرکت كرده و پس از آن كه به عنوان عکاس برتر ایران انتخاب ميشود از هفت کشور مهم این قاره شامل کشورهایي چون نیجریه ، غنا ، سنگال ، ساحل عاج ، سیرالئون و ... عكاسي ميكند. اين عكسها در مجموعهاي تحت عنوان «کتاب هنر آفریقاي سیاه» به چاپ ميرسد.
جلالي اولین نمایشگاه انفرادي خود را در سال ۱۳۵۰ برپا کرده است. اما برپایي نمایشگاهي در سال ۱۳۵۶ در نگارخانه شهر به عنوان نقطه عطفي در زندگي هنري جلالي قلمداد ميشود.
سال ۱۳۵۷ سال بهمن جلالي و عکاسان مشهوري چون مرحوم گلستان بود . آنها با به تصویر کشیدن روزهاي انقلاب نایابترین لحظات تاریخ معاصر ایران را به ثبت رسانده بودند.
جلالي بعدها درباره آن روزها مي گوید: « اتفاقي جلوي چشمان مي افتاد که فقط در کتابها در مورد آن خوانده بودیم؛ چیزهایي مثل انقلاب اکتبر (انقلاب روسیه) یا انقلاب کوبا. انقلاب به قدري عجیب و جذاب بود که ميخواستیم هر تکه آن را بخوریم. براي ما که در دوره خود هیچ اتفاقي را ندیده بودیم خیلي تازه بود. عکاسي از این اتفاقات هم لذت داشت.
حتي از خطري هم که وجود داشت لذت ميبردیم. دوست داشتیم جلوتر از همه باشیم و همیشه فکر ميکردیم که ممکن است همه افراد تیر بخورند ولي چون ما عکاسي ميکردیم تیر نميخوریم. همه عکاسها این جوري فکر ميکردند."
سال ۵۸ دولت ایران او را به نیکاراگوئه فرستاد تا از انقلاب تازه به پیروزي رسیده این کشور عکاسي کند ولي کمتر کسي عکسهاي جلالي و روایتش را از اوضاع و احوال این کشور و انقلاب آن دیده است.
با آغاز جنگ تحمیلي جلالي راهي خرمشهر ميشود ما حصل اين عكسها كتاب "خرمشهر" بود كه فقط دو بار تجديد چاپ شد. البته اخيرا بهمن جلالي توانست ۱۲۵ اسلاید و عکسهايي از اشغال خرمشهر و هشت سال دفاع مقدس را در برلین به نمایش بگذارد و فیلمي ۱۲ دقیقهاي را نیز در فستیوال فیلم و عکس مستند برلین عرضه كند. او در این «اسلایدشو» که نام «روایت شهري که بود» را انتخاب کرده است چگونگي اشغال این شهر را نشان داد.
بهمن جلالي طي این سالها گردآوري و اصلاح نگاتیوهاي شیشهاي گنجینه کاخ گلستان را برعهده گرفت. جلالي با نگاهي متفاوت این عکسهاي قاجاري را تغییر داده و در نمایشگاههایي در خارج و داخل کشور به نمایش درآورده است.
بهمن جلالي در پیشگفتار کتاب «گنج پیدا» (که در واقع کتاب چاپ شده از همان نگاتیوهاي مکشوفه و نگاتیوهاي آلبوم خانه است) دوره عکاسي که از حدود سال هاي ۱۲۶۰ هجري قمري در ایام سلطنت ناصرالدین شاه شروع و تا دوران کوتاه سلطنت احمدشاه ادامه داشت را «دوران طلایي» عکاسي ایران مينامد.
دورهاي که مرداني با علاقهمندي، کوشش و زحمت بسیار، با دوربینهاي بزرگ و سنگین، به وسیله شیشههاي حساس، شکننده و بسیار کند از هر چه توانستند عکس گرفتند و مراحل ظهور و چاپ عکس را که استادکاري ظرافت، مهارت و دقت بسیار طلب ميکرد طي کردند. آنها دوربین و وسایل خود را در مراسم رسمي، شکار ییلاق و روبه روي ابنیه تاریخي و مردم عادي قرار دارند و هزاران سند مهم و معتبر را از دوره خود ثبت کردند که بيشک ميتوان آن را مهمترین اسناد تصویري دورهاي معین از تاریخ ایران دانست.
عکسهاي آن دوران اطلاعات بسیار مهمي را در خود حفظ کردهاند: لباس ها، معماري، مراسم، چهرهها، نوع خانهها، شوخيها و بسیاري اطلاعات دیگر. جدا از ارزشهاي مستند، عکسهاي دوره قاجار دیدي ناب، خلاق و هنرمندانه را نشان ميدهند که بدون هیچ "پشتوانه تصویري" از قبل به وجود آمدهاند. برشهاي کناره عکسها، ترکیببندي تصویرها، حالتها و استفاده از وسایل زندگي مثل صندلي، میز و گلدانهاي شمعداني و همچنین پس زمینههایي را که زاییده خلاقیت عکاسان آن دوره بوده است ميتوان در این زمره به شمار آورد.
برگزاري بیش از ۵۰ نمایشگاه عکس در ایران، فرانسه، آلمان، مجارستان، چکسلواکي سابق، فنلاند، اسپانيا [نمایشگاه عکسهای بهمن جلالی در اسپانیا] و سایر کشورها، تدریس و تحقیق در دانشگاههاي تهران ، هنر و دانشگاه آزاد و مرکز تحقیقات و مطالعات ارشاد از سال ۱۳۵۹ تا کنون، همکاري با پروژه چاپ کتاب عکسي درباره ایران که در آلمان به چاپ رسیده ، تحت عنوان "ایران"، تأسیس عکسخانه ایران، سردبیر فصلنامه "عکسنامه" از ديگر فعاليتهاي اين استاد عكاسي است.
قرار بود سال 2010 جايزهي بزرگ عكاسي را از بنياد «سپكتروم» آلمان به بهمن جلالي اهدا شود.
آنچه در پي ميآيد روايتي است از آنچه که اهالي هنر، فلسفه، عکاسي، سينما و... از اين مرد ماندگار در تاريخ عکاسي ايران گفتند.
سيفالله صمديان:
بهمن جلالي آبروي عكاسي ايران بود
سيفالله صمديان گفت: بهمن جلالي آبروي عكاسي ايران و معلم بزرگ عكاسي كشورمان بود. او علم عكاسي و عكاسي علمي ايران را بهطور گسترده در دانشگاههاي ايران پياده كرد.
اين هنرمند عكاس و فيلمساز، با بيان اينكه بخش قابل توجهي از عكاسان ايران، از شاگردان او بودهاند، به خبرنگار بخش تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: جلالي پدر دانشجويان عكاس ايران بود. ممكن است ظاهرا فرزندي نداشت؛ اما طبيعتا دانشجويانش فرزندانش بودند.
صمديان تأكيد كرد: بهمن جلالي يكي از ستونهاي عكاسي بوده و هست. درست است كه جسم او از ميان ما رفته است؛ اما اميدوارم دانشجويانش كه ستونهاي كوچك عكاسي هستند، بتوانند جاي ستون اصلي را پُر كنند.
اين هنرمند عكاس معتقد است: شايد تنها عنوان «معلم بزرگ عكاسي» براي جلالي كافي نباشد؛ چرا كه بهقول مهران مهاجر، او «دِل عكاسي ما» بود و يا به اعتقاد دكتر خوشنويس، بهمن جلالي «گنج پيداي عكاسي ايران» بود.
او گفت: بهمن جلالي به خاطر كارهايش و نوع حضورش در عرصهي عكاسي ايران فراموش نميشود.
سيفالله صمديان از فعاليتهاي تأثيرگذار بهمن جلالي در عرصهي عكاسي ياد كرد و افزود: تأسيس موزهي عكاسخانهي شهر، تهيهي كتاب عكس ايران و انتشار اولين كتاب عكس بعد از انقلاب با عنوان «روزهاي خون، روزهاي آتش» و دهها مورد ديگر فقط با حضور و همت او امکانپذير شد.
او ابراز کرد: بهمن جلالي حضور بسيار قابل احترام و سالمي داشت كه به اين سادگيها بهدست نميآيد. او سعي نميكرد در جامعهي عكاسي صرفا خوب جلوه كند؛ بلكه سلامت چيزي ذاتي و نهادينهشده در وجودش بود.
داريوش شايگان:
بهمن جلالي عکاسي متفکر بود
داريوش شايگان گفت: بهشدت تحتتاثير نگاه بهمن جلالي نسبت به عكاسي و تحولات تصوير در ايران بودم.
اين نويسنده و محقق در گفتوگو با خبرنگار هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: بهمن جلالي را به خوبي نميشناختم، اما در همان چند ديدار كوتاهي كه با او داشتم شخصيتي دوستداشتني از او ديدم. در يك سفر هم در بيروت با هم بوديم و بهشدت تحت تاثير نگاه او نسبت به عكاسي ايران و تحولات آن شدم.
او جلالي را عكاسي متفكر معرفي كرد و افزود: جلالي هنرمندي با نگاهي خاص بود كه در جامعهي عكاسي ايران جايگاه ممتازي داشت و متاسفم كه آنقدر فرصت پيدا نكردم كه او را بهتر بشناسم، اما هم چنان شيفته خُلقيات او هستم.
فاطمه معتمدآريا:
«بهمن جلالي» آنقدر بزرگ بود كه كسي مرگ او را باور نكند
فاطمه معتمدآريا در حالي از خبر درگذشت بهمن جلالي بهشدت متاثر بود اظهار کرد: از سال 56 با ايشان آشنا بودم و چندين سال باهم در سينماي جوان به شهرستانها ميرفتيم و از جلسات سخنراني كه داشتند استفاده ميكردم، ضمن آنكه با هم ارتباط خانوادگي هم داشتيم. مرگ بهمن جلالي تنها جسماش را ازميان ما برده است. او در طول اين 30 سال شاگردان زيادي تربيت كرده كه در سراسر جهان هستند و از طريق آنان خودش را انتشار داده است.
محسن راستاني:
آموزههاي «بهمن جلالي» ما را به عكاسي متعهد با كاركرد اجتماعي رساند
محسن راستاني معتقد است: جاي تاسف دارد كه بهمن جلالي در كشور خودش نتوانست، تاريخچهي مدون عكاسي را به رغم تمام تلاشهايش ثبت كند. در حالي كه وزير فرهنگ فرانسه نمايشگاه 165 سال تاريخ عكاسي ايران را برپا ميكند و اسپانياييها نيز كتابش را منتشر ميكند.
اين هنرمند عكاس به ايسنا گفت: بهمن جلالي با نام عكاس اجتماعي ايران شاخص است و هرگاه دربارهي عكس و عكاسي صحبتي ميشود، قطعا نام جلالي بهعنوان يك معلم دقيق، مهربان و متعهد قرار ميگيرد.
او با اعتقاد براينكه وجه معلم بودن جلالي بر ساير ابعاد وجودياش پررنگتر است، تصريح كرد: بهمن جلالي فردي بود كه عنوان عكاسي اجتماعي را با تلاشهاي خود از دوران جوانياش در جامعه به ثبت رساند و بههمين دليل امروز از او بهعنوان شاخص عكاسي اجتماعي ايران ياد ميشود.
راستاني تصريح كرد: جلالي وقتي از عكس سخن ميگفت نسبت به كاركرد اجتماعي آن معتقد بود و تلاش داشت فراتر از يك علاقه و با نگاهي متعهدانه نسبت به عكاسي برخورد كند. به همين دليل سخنوري و جايگاه او در جامعهي عكاسي متفاوت بود.
او يادآور شد: بهمن جلالي به تاريخيبودن عكس اعتقاد داشت. اگرچه در زمان حال عكس را توليد ميكرد، اما به عمق تاريخي آن باور داشت و قضاوت آن را شناور ميدانست. به همين دليل معتقد بود عكس به عنوان يك سند قابل رويت و يك پديدهي اجتماعي اهميت دارد. همين خصوصيت هم باعث شده بود تا در ميان همنسالان خود در تعريف عكاسي و نگاه به عكاسي سبقت بگيرد و ديدگاه متفاوتي را ارائه بدهد.
او با اظهار تاسف از عدم توجه جدي به بهمن جلالي با توجه به جايگاه ويژهي او در عكاسي ايران گفت: متاسفم كه بهدليل عدم وجود مديريت فرهنگي و بلوغ نگاه فرهنگي، بهمن جلالي امروز فردي غريب در اين حوزه محسوب ميشود. در حالي كه دستاوردهاي او به تربيت شاگردان مستعد و پرورش نسل امروز عكاسي منجر شد.
راستاني افزود: متاسفانه شرايط خوب اجتماعي و ارتباط رواني مساعد و درستي امروز ميان ما وجود ندارد و همهچيز تحتنظر يك اتهام و تهديد شكل ميگيرد و هر روز هم اين اتفاق افزايش مييابد. پس اگر كسي بهمن جلالي را نميشناخت و اين انعطاف را نداشت، او را فردي ناسازگار معرفي ميكرد، در حالي كه بهمن جلالي در خلوت خود مردي لطيف، ايراني و متعهد بود و وقتي به ابعاد وجودي او فكر ميكنم مرا به ياد مرتضي مميز مياندازد.
او باور دارد: بهمن جلالي يكي از شاخصهاي بزرگ عكاسي معاصر ايران بود و اگر من امروز به عكاسي فكر ميكنم و راهم را ادامه ميدهم باعث و باني آن را بهمن جلالي ميدانم كه آموزههايش ما را به يك عكاسي متعهد با كاركرد اجتماعي رساند.
محمد ستاري:
درگذشت بهمن جلالي براي جامعهي عكاسي جبرانناپذير است
محمد ستاري - مدرس دانشگاه- گفت: ناگهاني بهمن جلالي ضايعهي بزرگي بود كه قطعا در كوتاهمدت و ميانمدت براي جامعهي عكاسي جبرانناپذير است. بهمن جلالي به واقع استاد تمام اساتيد عكاسي در ايران است و از اين جهت تاثيرات او شگرف و مشهود است.
او تصريح كرد: بهمن جلالي از سال 63 در گروه عكاسي دانشكدهي هنرهاي زيبا بهصورت مدرس مدعو تدريس كرد و پس از تاسيس دورهي كارشناسي ارشد رشتهي عكاسي در اين دانشكده واحدهاي عكاسي مستند و مستند اجتماعي را درس داد.
ستاري با تاكيد بر اينكه جلالي در كار عكاسي بسيار جدي و خلاق بود اضافه كرد: نظرات و ايدههاي جلالي مختص خودش و ناشي از باريكانديشي ويژهي او به عكاسي بود. مرگ جلالي ضايعهي تاسفباري است. بيشك اساتيد گرانقدري در حوزهي عكاسي فعاليت دارند اما جلالي جايگاه و موقعيت خاص خود را داشت كه فعلا براي جامعه عكاسي ايران دستنيافتني است و متاسفم كه اجل به او مهلت نداد كه سال آينده جايزهي بزرگ عكاسي را از بنياد «سپكتروم» دريافت كند.
آناهيتا قباييان:
او پدر عكاسي معاصر ايران بهحساب ميآيد
مدير گالري راهابريشم گفت: بهمن جلالي پدر عكاسي معاصر ايران بهحساب ميآيد كه نه تنها در حوزهي عكاسي بلكه در تمام وجوه اخلاقي يك انسان تمام عيار بود.
آناهيتا قباييان در گفتوگو با ايسنا اضافه کرد: حرفهايي زيادي دربارهي بهمن جلالي بايد گفت. چه بسا كه او براي من همچون يك دوست و برادري مهربان بود كه از هشت سال پيش كه گالري راهابريشم تاسيس شد تا همين ديروز در كنار ما حضور داشت و به ما پشت نكرد.
اين مدير گالري تخصصي عکس مطرح كرد: بهمن جلالي متعهدانه و وفادار تا آخرين روز حياتش در كنار ما و گالري راه ابريشم فعاليت كرد. زيرا معتقد بود كه عكاسي اهميت دارد؛ صفت برجستهي او وفاداربودن محسوب ميشد به همين دليل هم هيچگاه با چشمداشت مالي حركتي را انجام نميداد.
قباييان كه بهتازگي طي چند ماه اخير در سه رويداد عكاسي در كنار بهمن جلالي در كشور فرانسه حضور داشته اضافه كرد: خوشحالم كه طي چند ماه اخير موفق شدم در كنار ايشان سه پروژهي بزرگ و موفق را در كشور مطرحي همچون فرانسه به نتيجه برسانم.
او گفت: چند ماه پيش مجموعهي 165 سال عكاسي ايران را با هدف معرفي تاريخ عكاسي در ايران و قدمت آن برپا كرديم و بعد از آن نيز نمايشگاه 30 سال عكاسي مستند و اجتماعي ايران را در پاريس داشتيم كه هر دو نمايشگاه با استقبال جامعهي هنري مواجه شد و مصاحبهها، نقدها و يادداشتهاي بيشماري دربارهي اين نمايشگاه و جايگاه بهمن جلالي در عكاسي ايران در مطرحترين نشريات فرانسه به چاپ رسيد.
او اضافه كرد: ماه نوامبر نيز گالري راه ابريشم در نمايشگاه عكس پاريس كه به عكاسي ايران و كشورهاي عرب ميپرداخت با كارهايي از بهمن جلالي حضور داشت و در آنجا هم با استقبال بينظيري روبهرو شديم و بهترين مجلههاي فرانسه دربارهي او و هنرش نوشتند.
قباييان همچنين به يكي ديگر از كارهاي جلالي در حوزهي حافظه، يادگار و تاريخچه اشاره كرد و گفت: او در تمام اين سالها دربارهي موضوعاتي چون معماري فراموششدهي ايراني نه يكبار، بلكه صدبار عكاسي كرد و پروژههاي بزرگ او از بوشهر، يزد و غيره همچنان براي ما به عنوان يك سند تاريخي و مجموعهي تاريخنگاري باقيمانده است. از اين جهت بارديگر تاكيد ميكنم كه بهمن جلالي يك انسان درجه يك در حوزهي عكاسي و اخلاق بود.
ارسال نظر