یمن بهشتی که نمی خواهند گردشگران ببینند

معماری باستانی یمن بهخاطر قدمت و زیباییاش شهرت دارد برخی از ساختمانها بیش از دو هزار سال قدمت دارند. این سازهها با استفاده از بلوکهای سنگی و آجرهایی که در آفتاب پخته شدهاند ساخته شدهاند و تا چندین طبقه ارتفاع دارند. شهر دیوارکشیشده شِبام نمونهای بارز از این نوع معماری است.
مجید سلطانی|
به گزارش پارسینه، معماری باستانی یمن بهخاطر قدمت و زیباییاش شهرت دارد برخی از ساختمانها بیش از دو هزار سال قدمت دارند. این سازهها با استفاده از بلوکهای سنگی و آجرهایی که در آفتاب پخته شدهاند ساخته شدهاند و تا چندین طبقه ارتفاع دارند. شهر دیوارکشیشده شِبام نمونهای بارز از این نوع معماری است.
یمن مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه زیباست ولی درگیر درگیری ها و منازعات مختلفی شده است. یکی از زیباترین کشورهای جهان یمن است که انگار غرب و دست استعمار نمی خواهد این کشور روی خوش ببیند.
سقطرا یا بهشت دلمون
جزیره سُقطرا بخشی از مجمعالجزایری در اقیانوس هند است. این جزیره آنقدر خاص است که یکسوم پوشش گیاهی آن در هیچ جای دیگر جهان یافت نمیشود. درختان خون اژدها از نمونههای چشمگیر گیاهان این جزیره هستند که شبیه بشقابپرندههاییاند که روی تنههایی قرار گرفتهاند.
درختان Adenium socotranum نیز در این جزیره دیده میشوند؛ آنها شبیه پاهای فیل هستند و گلهای صورتیرنگی بر فراز خود دارند. پرندگانی مانند سار سقطرا، آفتابپرست سقطرا و سهرهی سقطرا فقط در همین جزیره یافت میشوند. خفاشها تنها پستانداران بومی این منطقه هستند.
در سال ۲۰۱۰، یک تیم باستانشناسی روسی ویرانههای شهری متعلق به قرن دوم میلادی را در سقطرا کشف کرد. برخی معتقدند این جزیره همان مکان اصلی «باغ عدن» است؛ بهدلیل انزوای جغرافیایی، تنوع زیستی فراوان، و موقعیت جغرافیاییاش در حاشیه خلیج عدن یمن که بسیاری آن را با داستانهای باستانی سومری درباره بهشتی به نام «دِلمون» مرتبط میدانند.
در این جزیره تقریباً هیچ جادهای وجود ندارد، اما غارهای فراوان و لاشههای کشتیهای غرقشده در آن دیده میشود.
شیبام
مانند منهتن، آسمانخراشهای شِبام بر روی شبکهای مستطیلی از خیابانها و میدانها ساخته شدهاند. اما برخلاف منهتن، این آسمانخراشها از گل ساخته شدهاند، و قدمتشان به قرن شانزدهم برمیگردد و خیابانهای پر از گرد و غبار اغلب توسط بزها اشغال میشوند.
شِبام، در قلب صحرای یمن مرکزی، محلی برای سکونت حدود ۷۰۰۰ نفر است. این شهر کوچک که در تقاطع آسیا، آفریقا و اروپا قرار دارد، زمانی توقفگاهی برای تجار در مسیرهای مرسوم عرضه بخور و ادویه بوده است.
این شهر دیوارکشیشده با «آسمانخراشهای» خود بر روی تپهای در دهه ۱۵۳۰ ساخته شد، زمانی که یک سیل عظیم بخش زیادی از سکونتگاه موجود را نابود کرد. پنجصد ساختمان متراکم، با ارتفاعی از پنج تا یازده طبقه، از بلندترین سازههای ساخته شده از گل در جهان بهشمار میآیند؛ این بناها همزمان در برابر عناصر طبیعی محافظت می شدند و از حملات احتمالی نیز در امان بودند. و تا به امروز همچنان پناهگاهی برای ساکنان شِبام محسوب میشوند.
با این حال، خانههای برج مانند سایر سازهها در برابر آسیبهای محیطی مصون نیستند؛ لایههای تازهای از گل بهطور منظم باید بر روی دیوارها اعمال شود تا بخشهایی که با باد و باران فرسوده شدهاند جایگزین گردند. توفان استوایی در اکتبر ۲۰۰۸ سیلابهای ویرانگری به همراه داشت که باعث سقوط برخی از ساختمانها شد. در سال ۲۰۰۹، حملهای توسط القاعده خسارات بیشتری را به بار آورد.
حبابه سدی مستحکم
حبابة در دوران پیش از اسلام بهدلیل نفوذناپذیریاش شهرت داشت. امروزه چیز زیادی از دژهای مستحکم آن باقی نمانده، اما خانهها و کوچههای پیچدرپیچ این روستا همچنان ویژگیهای شگفتانگیزی دارند که یادآور افسانههای خاورمیانهایاند.
در قلب روستا یک آبانبار زیبای سنگی جای گرفته است. زمانی که آب آن آرام است، خانههای سنگی اطراف را مانند آینهای سیال بازتاب میدهد. تماشای تصاویر ساختمانها با درهای رنگارنگ و پنجرههای پرنقشونگار که با هر نسیم ملایمی بر سطح آب موج میزنند، منظرهای خیرهکننده است.
آبانبارها از عناصر کلاسیک در بسیاری از سکونتگاههای قدیمی یمن هستند. ساکنان، این حوضچههای بزرگ را از دل سنگها تراشیدهاند تا آب باران را در آنها ذخیره کنند. این مخازن منبع حیاتی آب در بیابانهای خشک بودند و در زمان بارندگیهای شدید نیز از جاری شدن سیل در زمین جلوگیری میکردند.
حتی امروزه، آبانبارها در روستاهای یمن مکانهایی پررفتوآمد هستند. اگر به آبانبار حبابة سر بزنید، مردم محلی را خواهید دید که با سطلهایشان به کنار آب میآیند تا این منبع ارزشمند را به خانه ببرند. تعجب نکنید اگر چند کودک را هم ببینید که با شادی درون آب میپرند و بازی میکنند.
شهره
شَهره بدون شک تنها روستای کوهستانی یمن نیست، اما بدون تردید یکی از تماشاییترین آنهاست. در ارتفاع ۲۶۰۰ متری از سطح دریا و در میانهی چشماندازی ناهموار از درهها و شکافهای صخرهای، منظرهی این روستا کاملاً دراماتیک و شگفتانگیز است. تنها راه ورود به شهر، پلی سنگی و قوسیشکل است که از فراز یکی از درههای عمیق کوهستان عبور میکند.
موقعیت دورافتاده و تنها مسیر دسترسی آن باعث شده بود که شهره بهشدت دستنیافتنی باشد. آبانبارهایی در داخل روستا و زمینهای کشاورزی پلکانی اطراف، این امکان را فراهم میکرد که ساکنان حتی در محاصرههای طولانی نیز دوام بیاورند. قرنها، این روستا در برابر ارتشها و فاتحان بیشماری مقاومت کرد. در واقع، تا دهه ۱۹۶۰ و جنگ داخلی یمن که نیروی هوایی برای نخستین بار در منطقه استفاده شد، انزوای طبیعی شهره دستنخورده باقی مانده بود.
از قرن نهم میلادی، این روستا همچنین بهعنوان یکی از مراکز مهم آموزش اسلامی شناخته میشد و عالمان دینی آن در سراسر منطقه شهرت داشتند.
متأسفانه، شهره در شمال یمن قرار دارد؛ جایی که در سالهای اخیر به دلیل شورشها و تجاوزات ، عملاً به منطقه جنگی تبدیل شده است. به همین دلیل، در حال حاضر به گردشگران خارجی توصیه میشود از سفر به این منطقه خودداری کنند. گرچه خود روستا نسبتاً امن محسوب میشود، اما مسیرهای منتهی به آن بسیار پرخطر هستند.
مسجد اروی
مسجد ملکه اَروى یکی از قدیمیترین و زیباترین مساجد یمن است. در آغاز ساخت آن در سال ۱۰۵۶ میلادی، این بنا قرار نبود مسجد باشد، بلکه قصری بود که بعدها با تصمیم ملکه اَروى تغییر کاربری یافت.
ملکه اَروى شخصیتی بسیار جالب در تاریخ یمن بهشمار میرود. او در سال ۱۰۴۸ میلادی در منطقه حراز به دنیا آمد و خواهرزاده حاکم وقت یمن بود. پدر و مادرش را در سنین پایین از دست داد و سپس تحت سرپرستی خاندان سلطنتی در صنعا بزرگ شد. اَروى را زنی زیبا، تحصیلکرده و بسیار باهوش توصیف کردهاند. او در سن ۱۷ سالگی با پسرعمویش احمد المکرّم بن علی ازدواج کرد و لقب «سیده اَروى» را بهدست آورد.
طبق قوانین ارث یمن، همسرش حاکم کشور شد، اما بهدلیل بیماری، توان اداره کشور را نداشت. به همین سبب، تمام اختیارات و قدرتش را به اَروى واگذار کرد. اَروى همراه با مادرشوهرش بهطور مشترک اداره کشور را بهدست گرفت تا اینکه مادرشوهرش در سال ۱۰۸۷ درگذشت.
سال ۱۰۸۷ نقطه عطفی در زندگی ملکه اَروى بود؛ چراکه از آن پس به تنها حاکم واقعی یمن تبدیل شد. یکی از نخستین تصمیمهای او انتقال پایتخت از صنعا به جبله (در حدود ۲۵۰ کیلومتری جنوب صنعا) بود. در جبله، اولین اقدام مهم او، تبدیل قصر ناتمام «دارالعِزّ» به مسجد بود.
پس از مرگ همسر اولش در سال ۱۰۹۱، اَروى با پسرعموی شوهر سابقش، «سبأ بن احمد» ازدواج کرد. بهنظر میرسد این ازدواج جنبهای سیاسی داشت، چراکه به اَروى اجازه داد قدرت خود را حفظ کند. پس از مرگ شوهر دومش در سال ۱۱۰۱، او بار دیگر بهتنهایی حکومت را در دست گرفت و تا زمان مرگش در سال ۱۱۳۸، حاکم یمن باقی ماند.
او در مسجد ملکه اَروى دفن شد؛ مسجدی که به زیارتگاه مهمی برای یمنیهای مؤمن تبدیل شد. این مسجد، که میراثی باشکوه از دوران اوست، بر پایهای مستطیلی ساخته شده و حیاطی باز دارد که چهار رواق طاقدار آن را در بر گرفتهاند. همچنین، دو منارهی زیبا و تزئینشده، شکوه معماری آن را کامل میکنند.
تویلا
پرسهزدن در خیابانهای شلوغ منطقه «کریتر» در مرکز شهر عدن، ممکن است شما را از این حقیقت غافل کند که این شهر هزاران سال نقش مهمی در ژئوپلیتیک منطقه ایفا کرده است. موقعیت استراتژیک عدن در مسیر دریایی اروپا به هند باعث شده از دستکم ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد، تمدنی پررونق در این نقطه شکل بگیرد. با توجه به اقلیم خشک منطقه، منطقی است که این شهر میزبان یکی از پیچیدهترین سامانههای کهن ذخیره آب باشد.
نزدیک به دو هزار سال پیش، «آبانبارهای تویله» در دل صخرههای آتشفشانی کوههای شمسان تراشیده شدند تا آب باران را جمعآوری و ذخیره کنند و همچنین از سیلابهای ویرانگر در شهر حیاتی عدن جلوگیری شود.
نخستین اشارهها به این آبانبارها در نسخههایی از متون باستانی مربوط به قرن هفتم میلادی آمده است. همین موضوع نشان میدهد که قدمت این سازهها دستکم به ۱۵۰۰ سال پیش بازمیگردد، اما بیشتر تاریخنگاران بر این باورند که این آبانبارها بسیار قدیمیتر هستند. معتبرترین نظریه این است که قوم «حمیریها»، که از سال ۱۱۵ پیش از میلاد بر عدن حکومت میکردند، این آبانبارها را ساختهاند؛ چراکه آنها به ساخت سیستمهای جمعآوری آب در مناطق تحت سلطه خود معروف بودند.
این سیستم ذخیره آب، پس از چند قرن استفاده، رها شد و متروک ماند. هنگامیکه بریتانیاییها در سال ۱۸۲۹ عدن را اشغال کردند، این آبانبارهای باستانی تقریباً بهطور کامل زیر خاک و آوار دفن شده بودند. یک دیپلمات بریتانیایی به نام «سر رابرت ال. پلیفر» نقش مهمی در پاکسازی و بازسازی این سازههای کهن ایفا کرد و آنها را بار دیگر به منبعی برای تأمین آب آشامیدنی بندر عدن تبدیل کرد.
از ۵۳ آبانبار اصلی، تنها ۱۸ عدد باقی ماندهاند که در مجموع ظرفیت نگهداری ۱۹ میلیون گالن آب را دارند. بزرگترین آنها «مخزن کاگلن» و «مخزن پلیفر» هستند که شکل دایرهای دارد. امروزه این آبانبارها خالی هستند، اما بازدید از آنها برای عموم آزاد است. بیثباتی سیاسی اخیر منطقه آسیبهایی به این زیرساختهای تاریخی وارد کرده، اما این نخستین بار در طول دو هزار سال گذشته نیست که این آبانبارها با جنگ و ویرانی مواجه شدهاند؛ و تاکنون دوام آوردهاند—احتمالاً این بحران را نیز پشت سر خواهند گذاشت.
دارالحجر
اگرچه قصر «دارالحجر» یمن ممکن است شبیه به قلعههای افسانهای جنگلی اروپا که اغلب در ذهن غربیها نقش میبندد نباشد، اما این بنای ساختهشده بر فراز صخرهای بلند و طبیعی، بدون تردید حالوهوایی افسانهای دارد.
این کاخ با سبک معماری خاورمیانهای، در شکل امروزیاش، نسبتاً تازهساخت است و در دهه ۱۹۳۰ میلادی توسط رهبر مذهبی اسلامی، امام یحیی محمد حمیدالدین، ساخته شده است. البته شواهد نشان میدهد که او این بنا را بر روی سازهای قدیمیتر که در قرن ۱۸ میلادی توسط یک عالم اسلامی ساخته شده بود، بنا کرده است. این قلعه بلند بهعنوان اقامتگاه تابستانی امام طراحی شد و شامل امکاناتی نظیر اتاقهای ملاقات برای مهمانان عالیرتبه و فضاهایی برای خنک کردن آب در کوزههای سفالی بود. اتاقها در طول بدنه صخرهای این ستون طبیعی ساخته شدهاند و در نهایت به برجی باشکوه در رأس آن ختم میشوند.
امام یحیی در سال ۱۹۴۸ ترور شد، اما کاخ نمادین او همچنان پابرجاست و بهعنوان نمونهای چشمگیر از معماری یمنی شناخته میشود. گرچه دیگر کاربرد سلطنتی ندارد، این بنا به موزهای تبدیل شده و بازدید از آن با پرداخت مبلغی ممکن است. بازدیدکنندگان میتوانند از آشپزخانهها، انبارها و اتاقهای ملاقات عبور کرده و در راهپلههای پیچدرپیچ این بنای پنجطبقه قدم بزنند.
با اینحال، با وجود جذابیت فضای داخلی، آنچه این قصر را واقعاً منحصربهفرد میکند، نمای بیرونی آن است. در ترکیب با صخره طبیعیای که کاخ بر فراز آن بنا شده، دارالحجر بیشتر شبیه به سازهای خارقالعاده از دل یک رمان فانتزی است.
گنبد آجری زبید
زَبید، همچون بسیاری از شهرهای کهن یمن، شهری پررمز و راز و غنی از آثار فرهنگی و مذهبی است. کوچهپسکوچههای پیچدرپیچ و درهمتنیدهای در دل این شهر جای گرفتهاند و در ورای آنها، خانههایی با آجرهای گِلی چندصدساله قد علم کردهاند. نماهای این خانهها با نقشونگارهای گچبری بسیار زیبایی مزین شدهاند که از سنتهای عربی، آفریقایی و هندی الهام گرفتهاند.
در میان این تزئینات پیچیده میتوان طرحهای انتزاعی، نقوش گلوبوته، حیوانات و خطاطیهای هنرمندانه را مشاهده کرد. این الگوها گاه تا داخل خانهها نیز امتداد دارند. حتی در برخی ساختمانها، ستاره داوود دیده میشود که نشاندهنده حضور تاریخی یهودیان در یمن و جایگاه زَبید بهعنوان یکی از مراکز فرهنگی و مذهبی در گذشته است.
معماری سنتی این شهر با ترکیبی از گِل، آجر گِلی، سنگ آهک و چوب ساخته شده و برخی خانهها نیز سقفهایی از نی و حصیر دارند. این سبک معماری در سراسر دشت تهامه رایج است، اما بیشترین نمود آن را میتوان در زَبید یافت.
متأسفانه ساختمانهای جدید تهدیدی جدی برای معماری سنتی این شهر به شمار میآیند. درون دیوارهای تاریخی شهر، تعداد نگرانکنندهای از خانههای تاریخی با سازههای سیمانی جایگزین شدهاند. پس از جنگ خلیج فارس، افزایش جمعیت باعث شد برخی خانههای قدیمی یا تخریب و نوسازی شوند یا در شکل جدیدی بازسازی شوند. بسیاری از خانههای باقیمانده نیز بهدلیل فقر ساکنان، در وضعیت نامناسبی قرار دارند.
سازمان یونسکو اعلام کرده که حدود ۴۰ درصد از سازههای تاریخی زَبید آسیب دیدهاند و به همین دلیل این شهر را در فهرست «میراث جهانی در خطر» قرار داده است.
زَبید یکی از کهنترین شهرهای مسکونی یمن است. طبق اسناد تاریخی، این شهر دستکم از سال ۶۳۱ میلادی وجود داشته است. زَبید در سدههای ۱۳ تا ۱۵ میلادی پایتخت یمن بود و دیوارهای ضخیمی هنوز مرزهای آن را مشخص میکنند.
ساخت مسجد جامع زَبید (مسجد عصائر) در قرن نهم میلادی آغاز شد و این بنای باشکوه تا امروز همچنان پابرجاست. زَبید با داشتن بیش از ۸۶ مسجد و جمعیتی کمتر از ۸۰۰ نفر، بالاترین تراکم مسجد به نسبت جمعیت را در سراسر یمن داراست بهطور میانگین، برای هر ده نفر یک مسجد!
ارسال نظر