احمد مسجدجامعی: پیوند دادن عفاف با حجاب غلط است/تعامل و گفتگو با هنرمندان لازم است
پارسینه: وزیر اسبق ارشاد در برنامه حضور بیان داشت: باید به فضای فرهنگی و جامعه هنری و به دستاوردهایی که داشتیم،اعتماد کنیم. ما یک سینمای جدیدی را در دنیا تعریف کردیم خب چرا نباید از این دفاع کنیم.این هنر پشتوانه دارد.
به گزارش پارسینه ، «حضور» در برنامه جدید خود در آستانه ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، میزبان دکتر «احمد مسجدجامعی» از چهرههای شناخته عرصه فرهنگ کشور بود. مسجدجامعی که علاوه بر تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون وزیر فرهنگ و عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز بوده است، در گفت و گو با «محمدحسین رنجبران» به واکاوی اندیشههای امام روحالله به حوزه فرهنگ پرداخت.
روحانیون قدیمی شأن یکپارچهای داشتند
مسجدجامعی با اشاره به مشی روحانیت در پیش از انقلاب اظهار داشت: در قدیم به شکل امروزی، قشربندی و طبقهبندی بین روحانیون نبود و روحانیون قدیمی یک شأن یکپارچهای داشتند و در مسائل شریعت همه از هم پشتیبانی میکردند. در گفتارهایشان هم این را میبینید. مثلاً در گفتاری که حضرت امام نسبت به سایر مراجع دارند، یا مراجع نسبت به ایشان داشتند، این یکپارچی و وحدت را میبینید. البته این فاصلهگذاریها را اهل سیاست کردند.
بعد از انقلاب فاصله روحانیت با مردم بیشتر شده است
وی افزود: امثال آقای دستغیب و آقای مدنی دومی ندارند؛ اینها روحانیون ما بودند که پیشتاز و انقلابی بودند و به عرصه میآمدند و مردم هم پشت سر اینها میآمدند. مردم سالهای سال اینها را به تقوا و علم میشناختند و حضور اینها خیلی تأثیرگذار بود.
امام یک شخصیت فرهنگی بود/ امام؛ حکیمی که میشود قرنها از او سخن گفت
مسجدجامعی با اشاره به مشی فرهنگی حضرت امام (ره) خاطرنشان کرد: امام یک شخصیت فرهنگی بود و حوزهاش هم وسیع بود؛ برجستگی ایشان فقط به جهات فقهی نبود. خاطرم هست که در همین مناسبتها برخیها که به لحاظ نگاههای سیاسی، با امام فاصله داشتند به جنبه حِکمی ایشان تأکید میکردند. افراد صاحبنظری هم بودند و میگفتند ایشان به لحاظ حِکمی فرد برجستهای است که میشود حتی در قرنهای بعد هم برای او مراسم گرفت و افکارش را بازخوانی کرد.
وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ایشان حتی در امور جدید هم اینطور بود. برخی از کسانی که از خارج از صنف روحانیون هستند و خارج از ایران هم بودند و زاویه هم داشتند، در دیدار با حضرت امام، از میزان آشنایی امام با حوزه فرهنگ و هنر و به خصوص ادبیات متعجب بودند. آنها امام را یک آخوند با طراوت اهل ادب و شعر و فرهنگ و گفت و گو دیده بودند.
امام اهل رمان بود و شوهر آهوخانم را هم خوانده بود
مسجدجامعی با اشاره به اشراف امام به حوزههای جدید فرهنگ بیان داشت: امام به حوزههای جدیدتر و در ادبیات روز هم توجه داشتند. مثلاً همین رمان «شوهر آهوخانم» را شاید کمتر کسی توجه داشته که ایشان اهل رمان هم بوده و این کتاب را خواندهاند. ایشان اهل رمان هم بوده و به نظرم در صحبتهایشان هم بود.
رمان خواندن در بین علما باب بوده است
وی ادامه داد: البته این رمان خواندن باب بوده است. خاطرم هست در گزارشی درباره آقای خاتمی امام جمعه یزد و اردکان خواندم که دختر ایشان گفته بود من کتاب «چشمهایش» بزرگ علوی را میخواندم. وقتی پدرم را دیدم، کتاب را به نحوی پنهان کردم. پدرم گفت کجای کتابی؟! یعنی از چنین کتابی اطلاع داشت.
رمانهای ادبیات کلاسیک در بین کتابهای آقانجفی مرعشی
این چهره شناختهشده فرهنگ گفت: حتی در کتابخانه آقانجفی مرعشی، بخشی وجود دارد که مربوط به کتابهاییست که ایشان خوانده و در بین آنها، رمانهای کلاسیک هم هست؛. یعنی روحانیت آن موقع افرادی مانند آقانجفی مرعشی بودند که هر چند جنبههای دیگر در آنها مشهود بود ولی اهل این نوع ادبیات هم بودند.
وی افزود: در کتابخانه مسجد لرزاده که میرزا علی آقای فلسفی امام جماعتش بود، مملو از کتابهای داستان و رمان بود. کتابخانه زیرنظر آقاعبدالله پسر ایشان اداره میشد. انتشارات جیبی که آن موقع کتابهای کلاسیک غربی را با ویرایش خوب و استاندارد ارائه میکرد، کتابهایش آنجا در دسترس بود.
شعر و ادب و مسائل اجتماعی دغدغه روحانیت قدیم بود
مسجدجامعی بیان داشت: اینکه میگویم جامعیت فرهنگی داشتند، یعنی فراتر از فقه و حوزه، شعر و ادب و مسائل اجتماعی در حوزه آخوندی آن موقع بود و طبیعی هم هست. چون بالاخره همه که مثل هم نیستند و خوب است که به این اختلافات و تفاوت نگاهها احترام بگذاریم. اینها مانع از همدلی نمیشد.
وی افزود: مثلاً همین مسجد جامع تهران۶ـ۷ شبستان داشت که در هر شبستان یکی از علمای تراز اول آن موقع درس و بحث و اقامه جماعت داشت. یک فضایی بود که هیچ کس نمیگفت چون آنجا هست، این آقا نباید باشد. مشیشان هم با هم فرق داشت؛ ولی هر کدام از اینها به یکدیگر احترام میگذاشتند و با هم ارتباط داشتند.
تنوع دیدگاه باعث میشد که افراد حق انتخاب داشته باشند
مسجدجامعی بیان داشت: یادم هست شبهای احیا افرادی میآمدند جلسه آقای استرآبادی؛ شب جمعه به درس آقای دیگری میرفتند و یک جور حق انتخاب داشتند و این علما هم با هم اختلافی نداشتند. اینها برای اعتلای دین حرکت و کار میکردند و همه هم محترم بودند. این تنوع باعث میشد که افراد حق انتخاب داشته باشند. یعنی هر کسی با رویکرد و فهم خودش، این افراد را انتخاب کند و اینها هم یکدیگر را تأیید و پشتیبانی میکردند.
بعد از انقلاب روحانیت تکبعدی شد
وی تصریح کرد: آن موقع مقدسها، آخوند خودشان را داشتند و روشنفکران آخوند خودشان را؛ اهل حکمت، آخوند خودشان را داشتند و انقلابیها، اهل کتاب و مطالعه هم آخوند خودشان را داشتند و همه اینها برای اعتلای دین با هم گفت و گو و بحث میکردند. یعنی هر کسی را به بهانهای به دین وصل میکردند.
مسجدجامعی گفت: اختلافات طبیعی است. اما یک تصمیم کلان که پیش میآمد که بگویند این اتفاق باید بیفتد، همه با هم اجماع میکردند و همه اطلاعیه و بیانیه میدادند که مثلاً چون آقای خمینی مجتهد جامعالشرایط است، باید از ایشان حمایت کرد؛ وگرنه اختلاف نظر در آراء و مجتهدات و گفتهها وجود داشت. و خیلی هم مثبت بود. به راحتی هم گفته نمیشد که کسی را کنار بگذارید.
ملاک که تقوا و دیانت باشد، فاصلهها معنایی ندارد
وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: اینکه این فاصله از کجا شروع شده است را نمیدانم ولی وقتی دیانت و تقوا و اینها بخواهد حرف اول را بزند، فاصلهها اینقدر زیاد نیست. یعنی احترامها باید رعایت شود. این ریاکارانه است که بگوییم ما عین شما هستیم یا شما عین ما هستید. برای همین افرادی که خیلی ریا میکنند، یکدفعه ۱۸۰ درجه تغییر میکنند. باید نگاهها و دیدگاههای مختلف را به رسمیت بشناسیم.
علمای ما کتابهایی خواندند که از نظر عدهای غیرقابل چاپ است!
مسجدجامعی گفت: اینهایی که عرض میکنم روایت واقعی است. مثال مسجد لرزاده فقط یکی از آنهاست وگرنه مسجدهای دیگر هم اینطوری بود. همین رمانی که آقای مرعشی خوانده و مطالبی که آقای جعفری آورده است، را ببینید بعدها چه بلوایی به پا کردند که چرا اینها مجوز گرفته و چاپ شده است. یعنی شما از آنها متدینتر هستید؟! شما از میرزا آقای فلسفی تنکابنی بهتر دین و مصلحت را تشخیص میدهید؟!
وی با بیان اینکه این تفکرات همیشه بوده، افزود: اصلاً الان میشود کسی جرأت کند بگوید هشتاد درصد آثار منتشر شده حوزه ادبیات خلاف اخلاق است! شما کجا نشستید که برای هشتاد درصد نویسندهها و ناشرها دارید تکلیف تعیین میکنید؟! شما در نقدهایت نمیتوانی ۴ تا جمله را درست بنویسی و فعل و فاعل و مفعول را در جای خودش بیاوری! خب این معلوم است که برخاسته از علم نیست.
مسجدجامعی خاطرنشان کرد: همین بینوایان؛ یک جوری اجماعی است ولی شما ببینید چه چیزهایی میگویند که اصلاً مگر میشود مجوز داد؟! یعنی میبینید انگار که همه کارهای برگزیده کلاسیک دنیا مسئله دارد و از طرف دیگر ۴ تا کار معمولی را بگوییم به به، از اینها بهتر نمیشود چون ما نوشتهایم! میخواهم بگویم فاصلهها اینقدرها هم زیاد نیست. ما فاصلهها را زیاد کردهایم. هر چه هم در هر حوزهای تحتالشعاع مسائل دیگر قرار بگیرد، بد میشود.
این طور نیست که بگوییم امام آمد چیزهایی را گفت که هیچ فقیهی نگفته بود
وی درخصوص برخی فتاوای امام که به عنوان سنتشکنی ایشان در فقه یاد میشود، بیان داشت: اگر اغراقآمیز نگاهش نکنیم، سایر مراجع هم گفتهاند و ممکن است ما اطلاع نداشته باشیم. مثلاً آنجا که به فتوای امام ایراد میگیرند که این چیست، ایشان به قول آسید احمد خوانساری استناد میکند و با چه تعابیر بلندی هم از ایشان یاد میکند که ایشان قبل از من این را گفته است و شما ندیدهاید.
عضو اسبق شورای شهر تهران افزود: یا راجع به مسئله موسیقی که شما میگویید، فتواهای دیگری هم بوده که این مسئله در چارچوبهایی مشکل نداشته است. اینطور نیست که بگوییم امام آمد چیزهایی را گفت که هیچ فقیهی نگفته بود. نه؛ فقهای دیگر هم گفته بودند و خود امام هم استناد کردهاند؛ حداقل در مورد شطرنج.
مسجدجامعی ادامه داد: یادم است اوایل انقلاب عکس امام با بزرگ مسیحیان که به دیدار ایشان آمده بود را در مغازههایی که غذای آماده میفروختند، میزدند که بگویند این مغازه برای اقلیتهای دینی است. خب الان فتوای رهبری این نیست و دیگران هم این نیست که نمیشود غذاهاشان را نگیرید. بحث نجاست منتفی شده است و میگویند همه به طهارت اهل کتاب پاک هستند.
رهبری از نظر اشراف در حوزه رمان و قصه ویژه هستند
وی گفت: اینها چیزهایی است که طبعاً پیش میآید و متناسب با زمانه است. اینها منشأ این نیست که بگوییم یک اختلاف شدیدی پیش آمده است. بله بعضیها در حوزههایی اشراف بیشتری داشتهاند. مثلاً خود رهبری انصافاً اشرافی که در خصوص رمان و قصه دارند، در این موضوع ویژه هستند ولی آقای خمینی هم شوهر آهوخانم را میخوانده و یا آقای جعفری هم بینوایان را خوانده است.
مسجدجامعی با بیان مثال دیگری ادامه داد: آسید جواد علوی بروجردی، اخیراً خاطرهای از آقای طباطبایی نقل کرده است که آقای علامه مداح به منزل علامه طباطبایی میرود و شعری در مورد سیدالشهدا (ع) میخواند. علامه میپرسد این شعر را چه کسی خوانده؟ میگوید برای ایرج است. بعد علامه میگوید ـ به نقل ایشان ـ که من حاضرم ثواب همه آثارم را با این یک بیت شعر، جابهجا کنم. آن آقایی که آنجا بوده میگوید آقا این دیوان ایرج است. میگویند بله من دیوان ایرج را دارم و همه اشعار و زندگیاش را هم میدانم.
امام خمینی به مثنوی مسلط بود/ رهبر انقلاب «خانواده تیبو» را در دوران فراغتشان میخواندند
وی افزود: آقای خمینی به مثنوی خیلی مسلط بود و همه کسانی که با ایشان حشر و نشر داشتند، این را میدانند. ولی در تمام دورانی که ایشان سخنرانی کرد، به نظرم به جز یک بیت، اشعاری از مثنوی را نخوانده است یا شاید حتی یک مصرع باشد آن هم در شهادت آقای مطهری.
مسجدجامعی تصریح کرد: خود آقا در یکی از صحبتهایشان به [رمان] «خانواده تیبو» ترجمه نجفی اشاره کردند و گفتند که این را در زمان ۱۰ ـ ۲۰ دقیقه فراغت بین برنامههایم میخواندم. حالا یک مناسبتی پیشامد کرده و این را ذکر کرده است. بنابراین علمای ما با فرهنگ روز بیگانه نبودند. یعنی فقط فضای فقه و اختلاف فقها و آخوندهای انقلابی و غیرانقلابی نیست. اصلاً نباید اینطوری ببینیم.
فاصلهگذاریها ما را از اهداف فرهنگی انقلاب دور کرده است
وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ما یک فضای فرهنگی داریم که منشأ شکلگیری اتفاقات شد. مگر رادیو یا تلویزیون آن موقع دست ما بود ولی الان خیلی بد است که رادیو و تلویزیون دست ما است ولی حس میکنیم که آن فضا را نداریم. یک فضای معنوی در جامعه ما باید شکل بگیرد که یک مقدار زیادی فاصلهگذاریها مانع آن شده است. این فاصلهگذاریها را باید کم کنیم و اجازه دهیم افکار مختلف و تنوع فکرها در همین چارچوب بروز کند.
وی افزود: مثالهایی که برای شما زدم روشن میکند که همه اینها عالم دین بودند و دغدغه دین داشتند و از آن سو، اختلاف سلیقه و دیدگاه هم داشتند ولی پرچم یکدیگر را پایین نمیآوردند یا دیگری را از منبر پایین نمیکشیدند. همه با هم یکپارچه میشوند.
پیوند دادن عفاف با حجاب غلط است
مسجدجامعی با بیان اینکه پیوند دادن عفاف با حجاب غلط است، گفت: عفاف یک بحث است و حجاب یک بحث. قبول ندارم که بگویند کسی که حجاب ندارد، عفت ندارد. این حرف بدی است. حجاب یک مسئلهای است در جایگاه خودش ولی اینطور نیست که حجاب و عفاف را با هم پیوند بزنیم.
ما مسئله حجاب را یا سیاسی میکنیم یا انتظامی و امنیتی!
این چهره شناخته شده فرهنگی کشور تأکید کرد: حجاب یک چارچوبی دارد که باید در جایگاه خودش مطرح شود ولی اصلاً با عفاف در یک مقوله قرار نمیگیرند. با حجابهایی و بیحجابهایی هستند ولی آیا هر بیحجابی، بیعفاف است؟ آیا اصلاً میشود این حرف را زد؟ آن موقع هم من گفتم که این، نه یک مسئله سیاسی است و نه یک مسئله انتظامی و امنیتی است. این یک مسئله اجتماعی است ولی ما این را یا سیاسی میکنیم یا انتظامی و امنیتی میکنیم. این یک قاعده ثابتی ندارد؛ بلکه شرایط زمان و مکان دارد و نظرسنجی دارد.
عدهای نانشان در این بود که بگویند وضع خیلی خراب است و آمار غلط بدهند
وی ادامه داد: یادم میآید آن موقع عدهای نانشان در این بود که بگویند وضع خیلی خراب است و آمارهای مفصلی میدادند. ما بررسی کردیم دیدیم اصلاً این آمارها مخدوش است و تکرار شده است. یعنی از نوع تعیین جرم گرفته تا مراجع گزارشدهنده، یک مسئله از زوایای مختلف تکرار شده است.
مسجدجامعی بیان داشت: بنابراین تصمیم گرفتیم یک کمیته تشکیل دهیم تا این جرائم و آمارها را طبقهبندی و بازبینی کند. یعنی آن موقع هم حسم این بود که یک عدهای نانشان در این بود که دائم بگویند اوضاع بد شده است. به همین دلیل هم امام به حاج احمدآقا گفتند بروید گزارش بیاورید.
وقتی کار به لج بازی برسد، حل کردن مشکل سخت است
وی با بیان اینکه باید مسائل را واقعی ببینیم، اظهار داشت: وقتی مسائل را بزرگ میکنید به جایی میرسد که اصلاح آن سخت است. وقتی شما مسئله را به لجبازی و درگیری برسانید، حل کردن آن سخت میشود. نمیدانم آنهایی که میخواهند مسائل به درگیری و لجبازی برسد میخواهند چکار کنند!
دینداران با فحشا مخالفند نه سینما
مسجدجامعی در خصوص دیدگاه حضرت امام درباره سینما نیز بیان داشت: آن چیزی که مورد مخالفت همه دینداران بود، فحشا در هر شکل آن بود؛ چه در سینما و چه در غیر از سینما. برخی فکر میکردند سینما مساوی با فحشاست. اتفاقاً صحبتی که آقای خمینی کرد، خیلی مهم است. ایشان گفت فیلم «گاو» خوب است. یعنی در قبل از انقلاب هم کار خوب انجام شده است و اینکه قبل از انقلاب، روی همه کارهای فرهنگی خط میکشیم، اینطور نبود.
حرفی که امام در مورد سینما زد، در آن دوران خیلی مهم بود
وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ما هنر، رمان یا کتاب قبل از انقلاب را نمیگوییم بد است؛ مگر اینکه در آن فحشا باشد. امام هم گفت سینما بد نیست؛ آن چیزی که بد است، فحشا است. این حرف خیلی چارچوب مشخصی دارد. در آن زمان این حرف خیلی مهم بود. چون آن زمان سینما را به عنوان نماد [فحشا] آتش میزدند؛ ایشان آن موقع کار مهمی کرد.
وی با تأکید بر اینکه از زبان هنر خیلی بهتر از این میشود استفاده کرد، افزود: همه جا ایران را به شعر و ادب و هنر میشناسند. نفت و پسته و قالیچه درجه بعدی است ولی در هر جای دنیا سعدی و حافظ را میشناسند. فرانسه هم یک خیابان به نام سعدی دارد. هر جایی بروید خیام را میشناسند. به نام ایران هم میشناسند. البته بعضیها را که دارند غارت میکنند.
مسجدجامعی ادامه داد: در زمانی که خیلیها سعی میکردند پا توی کفش سعدی کنند، امام این بیت را میسرایند که «شاعر اگر سعدی شیرازی است؛ بافتههای من و تو بازی است». و خود این شعر نشان میدهد که امام چقدر به ادبیات و معانی ادبی مسلط بوده است.
ریلگذاری فرهنگی را بزرگان ادب و فرهنگ انجام دادهاند/ ما باید در این مسیر از هنرمندان حمایت کنیم
وی خاطرنشان کرد: من در دوران وزارت، با هنرمندان نشست داشتم و گفت و گو و مذاکره میکردیم. چون اصلاً ریلگذاری را ما نباید انجام دهیم. این ریلگذاری برای سینما و هنر و فرهنگ ایران را بزرگان ایران انجام دادهاند. این را حافظ و سعدی و فردوسی انجام دادهاند. آنهایی که این کار را کردند، یک پایههای محکمی گذاشتند که ما باید آن را ادامه دهیم و روزآمد کنیم. برای اینکه روزآمد کنیم، خود اهل هنر خیلی بهتر از من به عنوان مدیر اجرایی کمک میکنند.
نباید به اهل هنر اینقدر سخت گرفت
وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتقاد از نگاه سختگیرانه به هنرمندان اظهار داشت: چطور یک هنرمند که دچار خطا میشود، شما اینقدر بزرگش میکنید اما این همه مدیران اجرایی کشور دارند خطا میکنند، غمز عین میکنید؟ نباید به اهل هنر اینقدر سخت گرفت. باید گفتگو و مذاکره و آنها را وارد کار کرد.
تعامل و گفتگو با هنرمندان لازم است
وی افزود: بعضیها نان به نرخ روزخور هستند و به دلایلی این را بیش از این باز نمیکنم. ولی اگر فکر میکردم که خلاف سلسله مراتب کاری است، انجام نمیدادم. من فکر میکردم که همین تعامل و گفتگو و صحبت لازم است و اگر خطا بوده، خطا در ضمن کار اجرایی طبیعی است. نباید بر آن طرف میز اینقدر سخت بگیریم و از آن طرف دست خودمان را باز بگذاریم و هر کاری خواست بکنیم.
مسجدجامعی بیان داشت: میخواهم بگویم که باید به فضای فرهنگی و جامعه هنری و به دستاوردهایی که داشتیم، اعتماد کنیم. ما یک سینمای جدیدی را در دنیا تعریف کردیم خب چرا نباید از این دفاع کنیم. این هنر پشتوانه دارد.
وی گفت: من یکبار از یکی از برندگان جایزه نوبل که یک یونانی بود، همین را پرسیدم که شما فکر میکنید چرا هیچ جشنواره بزرگی در دنیا نیست که دو سه تا از کارهای ایران را نداشته باشد؟ در جواب من گفت برای اینکه شما یک ادبیات غنی و یک پشتوانه غنی دارید. چون سینما به متنش برمیگردد و متنش به فرهنگ و ادبیات و شعر برمیگردد. بنابراین ما باید به این میراث احترام بگذاریم.
نباید به جامعه فرهنگی توهین کرد
مسجدجامعی اذعان کرد: من فکر میکنم اصلاً نباید به جامعه فرهنگی توهین کرد یا آنها را کوچک شمرد. نباید جامعه فرهنگی را از عرصه فرهنگ و هنر کنار گذاشت. ما خیلی به جامعه فرهنگی و هنر باید بیش از این ظرفیت استفاده کنیم. مثلاً در صنعت میگویند جامعه کارآفرینان و چقدر احترام میگذارند. خب چرا هنرآفرینان نباید مورد احترام باشند؟. اگر سینمای ایران به اینجا رسیده، اینها کردهاند.
وی با ذکر خاطرهای بیان داشت: من مجموعهای را با عنوان اربعین چاپ کردم. همان سالی که داعش گفت ما زائران اربعین را میزنیم. ما که خواستیم برویم یکسری عکاس هم با ما آمدند. عدهای هم نیامدند. این کتاب عکس که چاپ شد، در یک جلسهای یک آقایی از علما خیلی تحت تأثیر قرار گرفت و گفت میخواهم این بچهها را تشویق کنم.
مسجدجامعی ادامه داد: ما آنها را جمع کردیم و ایشان خیلی خیلی محبت کرد ولی به من گفت این چرا لباسش اینطوری است یا آن چرا آنطوری است؟! گفتم همینها رفتند این عکسها را گرفتهاند و همینها وقتی گفتند میخواهیم اینجا را سرکوب کنیم و بزنیم، جلو رفتند و گفتند میرویم که بزنید. حداقل میتوانیم عکس این زدنها را بگیریم. اگر هم اشکالی هست زبانش این نیست. کسی که عاشق سیدالشهداست و حاضر است برود تکه پاره شود، نمیشود که اینقدر فکر کنید که این منم طاووس علیین شده! و ایشان هم پذیرفت.
منبع: آرمان شرق
ارسال نظر