از خواهر ملکه هلند تا آشپز آمریکایی؛ چرا افراد موفق خودکشی میکنند؟
پارسینه: سه خودکشی باورنکردنی افراد معروف به ظاهر خوشبخت در هفته گذشته این سوال را برای بسیاری مطرح کرده است که چگونه ممکن است آدمهای موفق افسرده شوند؟
آنتونی بوردین، سرآشپز معروف آمریکایی که خودکشی کرد
تحریریه پارسینه- حامد کشاورز : هفته گذشته شاهد سه خودکشی باورنکردنی بودیم:
سه شنبه هفته گذشته پلیس نیویورک اعلام کرد جسد کیت اسپید، طراح معروف کیفهای زنانه را در آپارتمانش کشف کرده است. کیت ۵۵ ساله که صاحب یک دختر ۱۳ ساله بود، کسب و کار خودش را در سال ۱۹۹۳ به راه انداخت و سال ۲۰۰۷ برای این که زمان بیشتری برای بزرگ کردن دخترش داشته باشد، شرکتش را به ارزش ۲.۴ میلیون دلار فروخت. پدر کیت پس از مرگ دخترش تایید کرد که او از مشکلات روانی رنج میبرده است.
دو روز بعد، دفتر کاخ سلطنتی هلند اعلام کرد که اینس سورگیتا، خواهر ۳۴ ساله ملکه، در آرژانتین دست به خودکشی زده است. روزنامه آرژانتینی «کلارین» نوشت که او از افسردگی رنج میبرده است و تلویزیون دولتی هلند هم اعلام کرد که او به انورکسیا (بی اشتهایی عصبی) و پارانویا (بدبینی و بی اعتمادی شدید) مبتلا بوده است.
اما تکان دهندهترین خودکشی روزهای گذشته به آنتونی بوردین مربوط بود. سرآشپز شناخته شده خندهروی آمریکایی که با سفر به سراسر جهان برنامه «بخشهای ناشناخته» را درباره غذاها و خوراکیهای کشورهای مختلف برای تلویزیون «سی ان ان» تهیه میکرد، خودش را در اتاق هتلی در فرانسه حلق آویز کرده بود. چه کسی میتوانست از او خوشحالتر و خوشبختتر باشد؟
در سالهای گذشته پژوهشهای فراوانی درباره میزان افسردگی و خودکشی در افراد بسیار موفق و ثروتمند انجام شده است. بر اساس یکی از این پژوهش ها، میزان افسردگی در میان مدیران عامل بیش از دو برابر مردم عادی است. مطالعه دیگری نشان داد که بچه پولدارها بر خلاف تصور رایج، بیشتر از همسالان خود در خانوادههای با درآمد متوسط یا کم درآمد به افسردگی و اضطراب مبتلا میشوند. حتی یک پژوهش بین المللی هم به این نتیجه رسید که افسردگی در کشورهای ثروتمند نسبت به کشورهای کمتر توسعه یافته و صنعتی شده شیوع بیشتری دارد.
لازم است بدانیم که افسردگی میتواند در هر فردی و از هر قشری بروز کند. هیچ کس، چه پولدار و چه بی پول، از آن ایمن نیست، اما این مساله در میان افراد بسیار موفق بیشتر دیده میشود. اما چرا افرادی که به ظاهر باید شادتر از مردم عادی باشند، بیشتر در معرض خطرند؟ مجله «فوربس» دلایلی را برای این امر ذکر میکند.
رقابت خسته کننده است
تاد اسیگ، روانشناس و تحلیلگر فوربس، به این نکته اشاره میکند که تلاش برای کسب ثروت و نگاه کردن به افرادی که از آنها جلوترند، یک تلاش خودویران گر است و معمولا موجب افسردگی میشود. او میگوید: «برخی افراد عادت دارند که ارزش خودشان را با کسانی که از آنها موفقترند مقایسه میکنند، دستورالعملی برای حسرت افسرده کننده دائمی».
کار کردن تمام وقت اجازه تمرکز بر روی موضوعات ساده را نمیدهد
دبورا سرانی، روانشناس و نویسنده کتاب پرفروش «زندگی با افسردگی»، میگوید این که معمولی و یکی مثل همه باشید یک احساس راحتی دارد. در مقابل، موفقیت زیاد و میزان غیرعادی زمان و تلاشی که از افراد میگیرد، میتواند این احساس زودگذشتن عمر و تنهایی را دامن بزند. وقتی که برای یک جهش بزرگ تلاش میکنید، همه چیز تغییر میکند. دیگر نمیتوانید کارهای معمولی، مثل شام خوردن با خانواده را که با گفتگو درباره موضوعات معمولی خانوادگی است، انجام دهید. این امور هستند که تار و پود و لذت زندگی را میسازند.
افراد موفق ممکن است احساس کنند از خود سابقشان گسسته شده اند
ثروت بسیار زیاد، به ویژه زمانی که ناگهانی برسد، میتواند این احساس را برانگیز که فرد از خودش جدا شده است، یا به عبارت دیگر، کسی که پیش از این بود را دیگر نشناسد. اسیگ میگوید «گاهی درگیریهایی درباره احساس هویت وجود دارد. برای نمونه، شخصی به من میگفت: هرچه بیشتر به دست میآورم، احساس میکنم خودم را کمتر دوست دارم».
ثروت میتواند افراد را کمتر انعطاف پذیر کند
آرنولد واشتون، روانشناس در «کامپس هلس گروپ»، میگوید افسردگی میتواند در میان افرادی که تنها پول را میشناسند فراگیرتر باشد، چرا که آنها در مواجهه با مسیرهای برنامه ریزی نشده و ناهموار نمیتوانند واکنش خوبی داشته باشند. در مقابل، افرادی که واقعا خودساخته هستند و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردند، میتوانند مقاومتر باشند.
بازار میتواند اشک شما را دربیاورد
نوع کسب و کاری که افراد در آن فعالیت میکنند میتواند بر خطر افسردگی تاثیرگذار باشد. دکتر گرگ دیلون، روانپزشک در نیویورک، میگوید تعهد به کار و اندیشه مستمر در اتاق کار شرکتهای بزرگ میتواند آن را به جایی افسردکننده تبدیل کند. از سوی دیگر، تازه کارهایی که با مشکلات جدی رو به رو نشده اند ممکن است در اوضاع خراب کار از هم بپاشند.
ارزشها ممکن است در طی زمان تغییر کنند
افرادی که هر سال بیشتر و بیشتر به دست میآورند ممکن است روزی دریابند تمام چیزهایی که روی کاغذ بزرگ به نظر میرسیدند، دیگر به آن اندازه جذاب نیستند. حتی اگر تمام اهداف به موقع حاصل شوند، برخی ممکن است به جای احساس رضایت، حس تهی بودن داشته باشند.
دیلون میگوید افرادی که منعطف هستند، میتوانند ارزشهایی را که در طول زندگی دنبال میکرده اند تغییر دهندوو احساس بهتری داشته باشند.
پایان افسردة زندگی دانشمندان
تقریباً ھمه دانشمندان بزرگ و بانیان علوم و فنون و نوابغ ھنری و ادبی در نیمه دوم عمرشان دچار
افسردگی بغایت شدیدی می شوند درست در زمانیکه بایستی بخاطر آنھمه مکاشفات و اختراعات خود
در اوج پیروزی و نشاط و امید قرار بگیرند و نیمه دوم عمرشان را غرق در شور وشوق وشادی و رضایت و
نیک بختی باشند : این نتیجۀ وارونه از چه روست ؟ زندگی افسرده و حسرت بار و گاه جنون آمیز نیمه دوم
عمر کسانی چون ارسطو ، بوعلی ، نیوتون ، مادام کوری ، فروید ، انیشتن ، یونگ و امثالھم حجّتی بر این
ادعاست . اینان خدایان عرصه علوم و فنون محسوب می شوند و افتخار جھان بشری ھستند ولی این چه
عاقبتی است . پر واضح است که افسردگی و دلمردگی بکلی جدای از حزن و اندوه عرفانی بزرگان دین و
معرفت می باشد که وجھی از عشق آنھاست و اصلاً بمعنای حسرت و ندامت نیست بلکه بمعنای داغ
ھجران یاران و فراق دوست است و نه احساس پشیمانی و قحطی و برزخ روح .
فکر آدمی به مثابۀ عرش خداست و قلمرو عرفات حق است و لذا نوابغ فکری بیش از سائرین مستحق و
ملازم خداشناسی ھستند . پس بھدر دادن این ودیعه ویژه الھی فقط در علوم دنیوی به نوعی خیانت در
حق این عالیترین نعمت خداست . این خیانت بخویشتن است که مولّد احساس حسرت و سرزنش
خویشتن می باشد زیرا عطش روح را ارضا نکرده است و بر برزخ وجود افزوده است .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد پنجم ص 161
سلام. ممنون از پست خوب و قابل تآملی که گذاشتید