شعاری که اصلاحطلبان جدی نگرفتند

پارسینه: وقتی که در دی ماه ۹۶ و در جریان ناآرامیهایی که عمدتا با مشارکت دهه هفتادیها ابتدا در مشهد، سپس در تهران و در بسیاری از شهرهای دیگر اتفاق افتاد؛ شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه» ماجرا برای نخستین بار شنیده شد.
منتها اشکال اساسی اینجاست که نارضایتی دهه هفتادیها و نسل جوان را از این شعار میتوان فهمید، اما آنچه بسیار حیرت انگیز است اینکه برخی از اصلاحطلبان و جمع بیشتری از اصولگرایان نیز میخواهند از این شعار بهرهبرداری کنند. شاید دلواپسان متوجه نیستند که شعار تمام ماجرا در حقیقت اذعان اعتراف به آن چیزی است که در حقیقت سلطنتطلبان و براندازان عنوان میکنند. یک برانداز چه میگوید؛ به بیان ساده براندازان میگویند که نظام جمهوری اسلامی به بنبست رسیده و نشان داده که در آن هیچ تغییر و تحولی نمیتواند بهوجود آید و هرگونه امید بستن به تغییر و تحول در این نظام آب در هاون کوبیدن است.
اگر این را بپذیریم معنی شعار سال ۹۶ یعنی دقیقا همان چیزی که براندازان میگویند. چرا که اصلاحطلبی و اصولگرایی که از کره ماه نیامده و محصول درخت کشور ماست. از این رو اگر بگوییم که این دو به بنبست رسیدهاند تلویحا ناکارآمدی برخی ارکان را تایید کردهایم. بهرهبرداریهای سیاسی و پوپولیستی از این شعار به کنار، اما واقعیت این است که عدم واکنش جریان اصلاحات و رهبری اصلاحات به این شعار باعث شده که امروز شاهد باشیم بحران بهوجود آمده در میان اصلاحطلبان در حال عمیقتر شدن است. اگر اصلاحطلبان در دیماه ۹۶ که این شعار مطرح شد به انتقاد از خود میپرداختند و جمعی از اصلاحطلبان به این معنا میاندیشیدند که چرا دهه هفتادیها و نسل پس از انقلاب از اصلاحات برگشته؛ چرا اصلاحطلبان محبوبیت خود را از دست دادهاند.
قطعا این سخن رئیس دولت اصلاحات که گفته تکرار دوباره من نیز دیگر اثری ندارد درست بوده و ایشان به درستی متوجه شده که جریان اصلاحات حمایت بخش عمدهای از حامیان و بدنه اجتماعی را از دست داده است. این از دست دادن برای اولین بار در همان دی ماه ۹۶ خود را نشان داد و تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
بیتوجهی اصلاحطلبان به این شعار باعث شده که امروز ابعاد این بحران در میان اصلاحطلبان عمیقتر شود. همانطور که شاهد هستیم امروز چهرههای شاخص اصلاحطلب یکدیگر را متهم میکنند، عبور از رهبری اصلاحات را مطرح کرده و بعد آن را پس میگیرند و منکر میشوند؛ لذا اینها همه نشان دهنده بحرانی است که در میان جریان اصلاحطلب بهوجود آمده است. ایکاش روزی که شعار اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا داده شد اصلاحطلبان آن را جدی میگرفتند.
شعار (اصلاح طلب ،اصول گرا ،دیگه تموم شد ماجرا ) چند نکته مهم دارد :
۱:این شعار را نسل احساسی و هیجانی دهه ۷۰ و ۸۰ ،سر دادند ،که پدر بزرگ و مادربزگ یا شاید پدر و مادرشان در حالی که ،از هوای دل انگیز اسپلیت خنک می شوند شربت آب لیمو می نوشند ،ازمزایای زندگی در کپر بدون برق و گرما و شرجی در زمان محمدرضا پهلوی برای فرزندان و نوه هایشان قصه می گویند ،البته بزرگواران تحمل ۵ دقیقه قطع برق را ندارند .
۲:شعار اصلاح ،اصول گر دیگه تموم شد ماجرا ،شعار نسل هیجانی و بی دانش دهه ۷۰ و ۸۰ بود ، که بزرگان احزاب سیاسی ،مردم را به صحنه تصفیه حساب سیاسی وارد کردند .
۳:این شعار نسلی دهه ۷۰ و ۸۰ هیجانی و بی دانشی است ، که ازاحزاب سیاسی ما ،فقط کینه توزی ،دشمنی ،تنش و اختلاف و تصفیه سباسی را آموخته اند .
۴: این شعار نسل هیجانی و بی سواد دهه ۷۰ و ۸۰ بود ،که متاسفانه به آنها آموزش داده نشده ،که یکی از ارکان جامعه مردم سالار و جامعه مدنی ، فعالیت احزاب سیاسی است .
۵: شعار نسل هیجانی و بی سواد ،دهه ۷۰ و ۸۰ ،صحبت همه مردم ایران نیست . دمکراسی ،جامعه مدنی و مردم سالار بر پایه فعالیت احزاب ، انتخابات آزاد است .
راهکار برای احزاب سیاسی :
۱: لیدر اصلاح طلبان سید محمد خاتمی باشد .
۲: بین اصلاح طلبان سید محمدخاتمی ،صادق زیبا کلام ،حجاریان ،تاج زاده ،صفایی فراهانی .... به دنبال منافع ملی هستند ،تا زمانی که افراد حزب به فکر مقام ،میز و صندلی و منافع شخصی باشند ، ثمره آن بی اعتمادی مردم را در پی دارد .
۳ :اصلاح طلبان باید یک برنامه مدون و واحد داشته باشند و حتما برنامه آنها اجماع نظر و خرد جمعی باشد . مثل انتخاب سال ۸۴ ، شونصد اصلاح طلب برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شدند .
۴:حتما با اعتدالگرایان ائتلاف داشته باشند ، به جای ایراد گرفتن و انتقاد از دولت روحانی و ایجاد اختلاف و تنش ، در حالی اگر شما هم در شرایط تحریم بودید ، وضع به همین منوال بود و شرایط غیر تحریم را هم تجربه کردند و شرایط کشور با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری (که مردم باید تغییرات را احساس کنند ) روبه تغییرات است ،با سخنرانی خود امید واعتماد را در مردم زنده کنید .
راهکار برای احزاب سیاسی :
۱:لیدر اعتدال گرایان روحانی باشد .
۲:جوان گرایی از ملزومات حزب اعتدال گرایان است .
۳ :شعارهای سال ۹۲و۹۶ به صورت مدون و برنامه ریزی شده باشد
وحدت نظر و خرد جمعی .
۴:ائتلاف با اصلاح طلبان .
راهکار برای احزاب سیاسی :
اصول گرایان چند طیف هستند :
۱:اصول گرایان میانه رو و منطقی و باتجربه و حرفه ای مثل باهنر ،میر سیلم ،لاریجانی ،سلیمی نمین
۲:اصول گرایان تندرو ، زاکانی ، رسایی
۳:اصول گرایان حرفه ای ضرغامی
۴: اصول گرایان بی تجربه ،غیر حرفه ای ،می توانیم بگوییم برای کار سیاسی ساخته نشدند ،قالیباف
۵: اصول گرایان حرف درمانی جلیلی
بالطبع انتخاب لیدر بین اصول گریان می تواند سخت باشد .
برنامه ها،افکار ،ایدئولوژی اصول گریان طبق قوانین ۱،۲،۳،است
باید برای قوانین ،تبصره قائل شوند ،حصار و دیواری را که اطراف قوانین بسته اند ،بشکنند .مثلا اگر قانون بر حصر تاکید دارد ،می توانیم این تبصره را اضافه کنیم ،که دشمنی و عدم بخشش و گذشت جز ضرر و زیان چیزی عاید سرزمینمان نمی کند . نقد منقد اجتماعی ،حقوق بشر اسلامی ، اقتصاد پیشرفته ،مبارزه با فساد ،محرومیت زدایی، ارتباط و تعامل با جهان ، مسائل فرهنگی مثل برگزاری کنسرت ،حقوق زنان ،حقوق شهروندی مسائلی هستند که باید به صورت شفاف در مورد آن با مردم صحبت کرد .
۶: اصول گرایان در برنامه ریزی ، بینش ،قوانین وافکار باید به وحدت و اجماع نظر برسند .
۷: بزرگترین اشتباه اصول گرایان ،ائتلاف دوباره با آقای دکتر احمدی نژاد است . آقای دکتراحمدی نژاد اگر قصد فعالیت سیاسی دارد باید حزب سیاسی داشته باشد .
۸: اصول گرایان اگر قصد دارند امید و اعتماد به مردم بدهند ، نیاز به تغییرات اساسی دارند ، که این تغییرات در گرو سنت شکنی ، طرحهاو ایده های نو ، صحبت از جامعه مدنی و مردم سالار ، تغییرات سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی ،اقتصادی است .