سفارش امیرالمومنین (ع) درباره قاتل خود / وصیت امام علی چه بود؟

پارسینه: امیرالمومنین (ع) درباره قاتل خود سفارش فرمود که از نظر خوراک و پوشاک به او توجّه نمایند و او را اذیّت نکنند؛ و فرمود: اگر زنده بمانم، خود سزاوارتر از هر کس دربارهی حقّ خویشم [که او را ببخشم یا قصاص نمایم]، و اگر مُردم، مبادا او را بیش از یک ضربت بزنید!
به گزارش پارسینه ، بیست و یکم ماه رمضان مصادف است با سالروز شهادت حضرت علی (ع)، اولین شهید محراب که ده سال پس از هجرت در مدینه در دفاع از پیامبر اسلام با مشرکان جنگید و با جان خود او را از شر دشمنان دین دور نگاه داشت.
آن حضرت روز نوزدهم و شب و روز بیست و یکم را تا نزدیک ثلث اول شب زنده بود، آن گاه به شهادت رسید و در حالى که محاسن شریفش به خون سرش رنگین بود، مظلومانه به دیدار خداى خود شتافت.
در این مدت علاوه بر خانواده آن حضرت بعضى از اصحابش نیز جهت عیادت به حضور وى مشرف میشدند و در آخرین ساعات زندگى او از کلمات گهربارش بهره مند میشدند.
محمدحسین رجبی دوانی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) و کارشناس تاریخ اسلام در مورد شخصیت قاتل امام علی (ع) گفت: ابن ملجم از تیره بنی مراد از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه ابن ملجم و پیش از آنکه امیرمومنان (ع) با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است، اما هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمانشکنان و فتنه جمل به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت با آن وجود مقدس در شهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد امیرالمؤمنین (ع) آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند: من زندگی او را اراده میکنم و او مرگ مرا میخواهد. هنگامی که ابن ملجم این را شنید تعجب کرد و گفت: یا امیرالمؤمنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور میشد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. از بزرگان قبیله کنده روایت میکند که گفته است شنیدم امیرالمؤمنین (ع) بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت میفرمود: چه چیز مانع میشود شقیترین این امت اینها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟
وی افزود: همچنین طبق نقلهای تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم (ص) روزی امیرمومنان و عمار یاسر در نخلستان قبیله بنی مُدلَج بودند که رسول اکرم (ص) به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمؤمنین و عمار بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم (ص) آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمؤمنین که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقیترین انسانها باخبر کنم؟ عرض کردند: بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم (ص) فرمود: شقیترین افراد یکی سرخ روی قوم ثمود است که شتر صالح پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته میسازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا به عنوان شقیترین افراد به سبب شهادت امیرالمؤمنین (ع) نام برده شده است.
امیرالمومنین درباره قاتل خود چه سفارشی کرد؟
مصطفی دلشاد تهرانی استاد و پژوهشگر نهج البلاغه در مورد رفتار و گفتار امام علی (ع) پس از ضربت خوردن و در آستانه شهادت گفت: چون امیرمؤمنان علی (ع) به دست ابن ملجم شقیترین مردمان ضربت خورد و در آستانه شهادت قرار گرفت، درباره قاتل خود سفارش فرمود که از نظر خوراک و پوشاک به او توجّه نمایند و او را اذیّت نکنند؛ و فرمود: اگر زنده بمانم، خود سزاوارتر از هر کس دربارهی حقّ خویشم [که او را ببخشم یا قصاص نمایم]، و اگر مُردم، مبادا او را بیش از یک ضربت بزنید!
وی افزود: بَلاذُری نقل کرده است که آن حضرت درباره قاتل خویش چنین سفارش فرمود: همانا که او اسیری است در دست شما، پس از نظر جا و مکان و اقامت گرامیاش بدارید و به خوبی مهمان نوازی کنید؛ پس اگر زنده ماندم، خود میدانم که او را مجازات کنم یا عفو نمایم، و اگر از این ضربت مُردم، او را بدین جرم مجازات نمائید ولی از اندازه در نگذرید، زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد.
وصیت امام علی (ع) چه بود؟
هنگامى که امام (ع) ضربت خورد پزشکان کوفه به بالین وى گرد آمدند. در بین آنان از همه ماهرتر اثیر بن عمرو بود که جراحات را معالجه مىکرد. وقتى او زخم را دید دستور داد شش گوسفندى را که هنوز گرم است براى او بیاورند. سپس رگى از آن بیرون آورد و در محل ضربت قرار داد و آن گاه که آن را بیرون آورد گفت: یا على وصیتهاى خود را بکن، زیرا این ضربت به مغز رسیده و معالجه موثر نیست.
در این هنگام امام (ع) کاغذ و دواتى خواست و وصیت خود را خطاب به دو فرزندش حسن و حسین (ع) نوشت. این وصیت، گرچه خطاب به حسنین (ع) است ولى در حقیقت براى تمام بشر تا پایان عالم است. این وصیت را عدهاى از محدثان و مورخانى که قبل از مرحوم سید رضى و بعد از او مىزیستهاند با ذکر سند نقل کردهاند. البته اصل وصیت بیشتر از آن است که مرحوم سید رضى در نهج البلاغه آورده است. سپس فرمود: اى نوادگان عبدالمطلب، نکند که شما بعد از شهادت من دست خود را از آستین بیرون آورید و در خون مسلمانان فرو برید و بگویید امیر مؤمنان کشته شد و این بهانهاى براى خونریزى شود. آگاه باشید که به قصاص خون من تنها قاتلم را باید بکشید. بنگرید که هرگاه من از این ضربت جهان را بدرود گفتم او را تنها یک ضربت بزنید تا ضربتى در برابر ضربتى باشد؛ و زنهار که او را مثله نکنید (گوش و بینى و اعضاى او را نبرید)، که من از رسول خدا (ص) شنیدم که مىفرمود: «از مثله کردن بپرهیزید، گرچه نسبت به سگ گزنده باشد». فرزندان امام (ع) خاموش نشسته بودند و در حالى که غم و اندوه گلوى آنان را مىفشرد به سخنان دلپذیر و جان پرور آن حضرت گوش فرا مىدادند. اما در پایان این وصیت از
هوش رفت و، چون مجدداً چشمان خود را باز کرد فرمود: اى حسن، با تو سخنى چند دارم. امشب شب آخر عمر من است. چون درگذشتم با دست خود مرا غسل بده و کفن کن و خود شخصاً مباشر اعمال کفن و دفن من باش و بر جنازه من نماز بخوان و در تاریکى شب جنازه مرا دور از شهر کوفه مخفیانه به خاک بسپار تا کسى از آن با خبر نشود.
• شهادت مولای متقیان امیر مومنان علی (ع)
امام على (ع) دو روز زنده بود و در شب جمعه نخستین روز از دهه آخر ماه رمضان (شب بیست و یکم سال ۴۰ هجرى) در سن ۶۳ سالگى بدرود حیات گفت. پسر گرامیاش امام حسن (ع) او را با دست خود غسل داد و بر او نماز خواند در نماز هفت تکبیر گفت و سپس فرمود: «اما إنها لا تکبر على احد بعده». یعنى: بدانید که پس از على (ع) بر جنازه هیچکس هفت تکبیر گفته نمىشود. على (ع) در کوفه در جایى بنام «غرى» (نجف اشرف فعلى) دفن شد.
خداوند ما از شیعیان و پیروان واقعی و کامل
امیر المومنین علی سلام الله علیه قرار دهد
و
ما را در دنیا و عقبی از عنایت و شفاعت ایشان بهره مند قرار دهد
امام علی در حین سخنرانی به سوالات حاضرین جواب می داد
امیدوارم در مجلس قانونی تصویب شود که هر سخنران در هر نیم ساعت سخنرانی ۱۰ دقیقه به سئوالات حاضرین جواب بدهد تا یک طرفه هر دری وری را به خورد حاضرین ندهند