هنرمندی که قدرش را ندانستیم و رفت

سه هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون می‌گویند پاسداشت میراث هنری زنده یاد محمود استادمحمد مهم‌ترین رسالتی است که بر دوش مسئولان و اهالی هنر قرار دارد.

پس از درگذشت محمود استاد محمد در صبح روز پنج شنبه سوم مرداد، موجی از پیام‌ها و اظهار نظرهای هنرمندان در فضای رسانه ای منتشر شد که در بیشتر آن‌ها علاوه بر تاکید بر اهمیت و بلندی جایگاه هنری آن زنده‌یاد، از بی توجهی به زندگی و آثار این هنرمند انتقاد شده بود.


از جمله جمشید مشایخی، علی نصیریان و محمود عزیزی در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین، ضمن آن که میراث استادمحمد را بسیار گران‌بها دانستند، از این که قدر او به درستی دانسته نشد، گلایه کردند.

نویسنده ای که از جوانی راهش را پیدا کرد

جمشید مشایخی که سال 52 در سریال «گذر خلیل ده مرده» به نویسندگی و کارگردانی محمود استاد محمد بازی کرده است، در‌باره این نویسنده و کارگردان می‌گوید: «کارهای استاد محمد از نظر موقعیت دراماتیک و دیالوگ نویسی، بسیار متفاوت هستند و او از همان جوانی در حالی که 21 یا 22 سال بیشتر سن نداشت، با نوشتن «آ سید کاظم» راهش را در دنیای درام پیدا کرد.»

این بازیگر پیشکسوت ادامه می‌دهد: «به دلیل روحیه لطیف و احساساتی محمود استاد محمد و شرایط نامناسبی که به او تحمیلی می‌شد، کار کردنش مستمر و مدام نبود؛ یعنی یک سال می‌دیدی پر کار است و به جایش دو سه سال دست از نوشتن بر می‌داشت.»

مشایخی تاکید می‌کند: «باید بگویم محمود استاد محمد درام نویسی برجسته بود که متأسفانه به طور شایسته نتوانستیم از او بهره بگیریم. با این که با نمایشنامه‌هایی که نوشته، جاودانه خواهد ماند، اما فکر می‌کنم اگر شرایط به ویژه در سال‌های اخیر فراهم بود، خیلی بیشتر از این می‌توانستیم شاهد هنرنمایی‌اش باشیم.»


کار در سخت‌ترین شرایط

علی نصیریان دیگر هنرمند پیشکسوتی است که در باره محمود استاد محمد می‌گوید: « او در دهه 40 و 50 که در تهران بود، چه وقتی که یکی دو سال به بندرعباس رفت و چه هنگامی که در کانادا سکونت داشت، تئاتر دغدغه‌اش بود و با تمام وجود به آن می‌پرداخت. برای من که از نسل پیش از او بودم، این عشق و علاقه که در سخت‌ترین شرایط هم باعث نمی‌شد دست از تئاتر بردارد، بسیار زیبا و امیدوار کننده بود.»

این بازیگر و کارگردان می‌افزاید: «استاد محمد قلمی روان داشت و شخصیت‌های نمایشنامه‌هایش که زبان کوچه و بازار را داشتند، به شدت ایرانی و قابل دست یافتن بودند. او به سراغ موضوع‌هایی می‌رفت که به خوبی می‌شناخت و بر اساس آن‌ها صحنه های دراماتیک واقع‌گرایانه‌ای خلق می‌کرد که از جامعه اطراف خود الهام گرفته بود.»

نصریان ادامه می‌دهد: «در دو سال گذشته که این هنرمند عزیز گرفتار بیماری بود، می‌دیدم و می‌شنیدیم که باز هم پیگیر مسائل تئاتر است و در سالن‌های نمایش حضور پیدا می‌کند که این خودش درسی برای همه است.»

خاطرات جمعی نیم قرن اخیر

محمود عزیزی هم که از سال 1346 با استاد محمد دوست و همکار بوده است، می‌گوید: «او یک عالمه ایده، طرح، حرف و آرزو برای کار کردن در سرش داشت. حیف که شرایط و زمانه اجازه نداد آن‌ها را عملی کند و ما را بی نصیب گذاشت. یکی از آن آرزوها، ایجاد یک گروه تئاتری بود که سمت و سوی مشخص، رویکرد هدفمند، برنامه منظم، سالن اختصاصی و ... داشته باشد که متأسفانه نشد.»

این استاد دانشکده هنرهای زیبا تاکید می‌کند: «با این حال اگر نمایشنامه‌های او از «آ سید کاظم» تا «عکس خانوادگی» را دقیق بازخوانی کنیم، متوجه می‌شویم استاد محمد در طول 40 سال، تاریخ جامعه ما را در قالب درام روایت و گزارش کرده است. در تمام نوشته‌ها و نمایشنامه‌های این هنرمند، عشق به جامعه موج می‌زند و در آن‌ها تحلیلی مهربانانه از آدم‌ها و رفتارهایشان ارائه می‌شود.»

دکتر عزیزی با انتقاد از این که قدر این هنرمند آن طور که شایسته بود دانسته نشد، ادامه می‌دهد: «اگر تمام نمایشنامه‌های محمود استاد محمد به علاوه دست نوشته‌ها، نامه‌ها و گفت‌و‌گو های او با رسانه‌ها در یک کتاب گرد هم آیند، خاطراتی به یاد ماندنی خواهند شد که در آیینه آن می‌توانیم جامعه نیم قرن گذشته خودمان را ببینیم. این وظیفه مسئولان فرهنگ و هنر کشور، اهالی تئاتر و اصحاب نشر و رسانه است که آستین‌ها را بالا زده و این کار مهم را انجام دهند.»
منبع: خبرآنلاین

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار