روزهای سخت برنرها | جواد سلیمانی
پارسینه: شکست روز سه شنبه سندرز در دو ایالاتی که انتظار آن میرفت او بتواند با اختلاف اندکی کلینتون را پشت سر بگذارد و بتواند از سنگینی شکست دو ایالت فلوریدا و کارولینای جنوبی بکاهد هواداران او را مغموم کرد هرچند در دورنمایی که مشاوران او برای کمپین مد نظر داشتند دور از انتظار نبود.
اما واقعیت این است که دگرگون شدن شرایط کنونی به نفع سندرز اگر غیر ممکن نباشد، بسیار بعید است و کمپین برنرها تا کنون نیز ناباورانه پیش آمده اند و بزرگان حزب دموکرات اکنون منتظر انصراف سندرز از رقابت ها هستند.
کلینتون در روز سه شنبه 15 مارس توانست در ایالات میسوری و ایلینویز با اختلافی بسیار اندک سندرز را پشت سر بگذارد و در اوهایو با اختلاف 14 درصدی دلگیت های بیشتری را از آن خود کند اما برد او در ایالات فلوریدا و کارولینای شمالی نیز آنچنان که انتظار میرفت برای سندرز سنگین نبود و از مجموع 691 دلگیتی که در این روز باید به کاندیداهای دموکرات تخصیص می یافت کلینتون تنها حدود 100 دلگیت بیشتر برداشت کرد. هواداران دو آتشه و داوطلبان و اعضای کمپین سندرز در روز گذشته تماما در تلاش بودند تا به هواداران خود بفهمانند که این شکست پایان راه نیست و آنها دورنمایی بلند مدت و تا ماه جون برای کمپین و در نهایت پیروزی در نظر داشته و دارند.
بطور کلی رقابت در 25 ایالت دیگر همچنان باقی است و 1232 دلگیت قطعی در این رقابت ها برای کاندیداها باقی مانده است. 25 ایالتی که هم می تواند سرنوشت سوپردلگیت ها را عوض کند و هم می تواند برد ناباورانه سندرز را رقم بزند. و کمپین و هواداران سندرز با شعار "برنی برای شما برخاسته شما برای او چه می کنید؟" "قوی باش" و "هیچ چیز تمام نشده پیروزی های ما قرار است تازه شروع شود" و "اکنون زمان آن فرارسیده است که برخاست" به این امیدها باور دارند. آنان به نتایج دور از انتظاری که تا کنون کسب کرده اند اشاره می کنند و نظرسنجی هایی که تا قبل از آغاز ماه فوریه هیچ شانسی را برای سندرز متصور نبودند، به عکس هایی از سخنرانی او در آغاز رقابت ها و در حیات دانشگاه برلینگتون، دانشگاهی که همسرش جین استاد و رئیس آن است برای صندلی های کم تعداد و اکثرا خالی اشاره می کنند و مقایسه آن با سخنرانی های اخیر او در میان شور و شوق جمعیت چند ده هزار نفره هوادارنش. حرف اصلی آنان برای افزایش روحیه هواداران این است: "ناامید نشو هیچ انقلابی به راحتی بدست نیامده. رای تو ارزش دارد، برنی با اختلاف 10 رای شهردار برلینگتون شد و اگر آن 10 رای نبود برنی اکنون
اینجا نبود، ما باهم غیرممکن را ممکن می کنیم". برای برنرها، همانقدر که ترامپ نماد نژادپرستی و فاشیسم و خشم امریکایی هاست، هیلاری کلینتون نیز نماد فساد و مافیای درون حزب دموکرات است، هرچند خود برنی سندرز اخلاقمدار تمایلی به افشا و سوء استفاده از سابقه تاریک هیلاری ندارد.
کمپین سندرز انتظار دارد پس از این سه شنبه کزایی پیروزی هایش آغاز و تا 26 آوریل ادامه پیدا کند و علیرغم احتمال شکست در دلاویر و مریلند به پیروزی های خود تا 7 جون ادامه دهد و حتی به پیروزی در واشنگتن دی سی و نیوجرسی احتیاجی نداشته باشند. امیدهای آنان از اینرو دور از انتظار نیست که کالیفرنیا به تنهایی سهمیه 475 دلگیت قطعی دارد و بیشترین کمک های مالی مردمی به کمپین "اکت بلو" سندرز از این ایالت و از شهرهای اوکلند و سانفرانسیکو صورت گرفته است، کمک هایی که در محدوده 5 تا 50 دلار هستند. مشاوران سندرز می گویند تمرکز آن ها بر روی شهرهای دانشگاهی با اکثریت جوان و شهرهای صنعتی و کارگری است و نوار پیروزی های کلینتون با پایان رای گیری در ایالت های جنوب و جنوب شرقی خاتمه یافته است. علاوه بر آن سندرز متولد بروکلین نیویورک است و این ایالت و همچنین ایالت دانشگاهی پنسیلوانیا به ترتیب 247 و 189 دلگیت قطعی دارند و با توجه به اختلاف حدود 300 دلگیت آنها با کلینتون می توانند با پیروزی در دلگیت های قطعی که نتیجه آرای مردمی است سوپردلگیت ها را نیز به نفع خود از کلینتون بازپس بگیرند، سوپردلگیت هایی که پیش از آغاز رقابت ها جذب
کلینتون شده بودند.
آنها برای توجیه این مهم و برای افزایش روحیه هواداران خود به نتایج رقابت های مقدماتی حزب دموکرات در انتخابات سال 2008 رجوع می کنند زمان که اوباما در شمارش 724 سوپر دلگیت با نسبت 3 به 1 از هیلاری کلینتون عقب بود ولی در ماه جون با برگشت سوپردلگیت ها به نفع اوباما ورق برگشت و این نسبت 2 به 1 به سود اوباما شد و او توانست پیروز این رقابتها شده و تایید کلینتون را نیز برای رقابت با مک کین جمهوری خواه بدست آورد.
اما واقعیت آن است که در آن رقابت ها، تا ماه می، ادوارد بعنوان نفر سوم و تعقیب کننده این دو کاندیدا با آن ها در کورس رقابت بود و سوپردلگیت های خود را نیز داشت و علاوه بر آن، چه در شمارش دلگیت ها و چه در شمارش ایالات پیروز شده اوباما و کلینتون با فاصله کم از هم در حال رقابت بودند و در نهایت با انصراف ادوارد به نفع اوباما در ماه می اوباما توانست پیروزی خود را در تعداد ایالات و دلگیت های قطعی پررنگ کند و با تغییر نظر نخبگان حزب دموکرات به نفع خودش سوپردلگیت های کلینتون را نیز از آن خود کند. این تغییر نظر سوپر دلگیت ها از آنرو مهم بود که در غیر اینصورت سرنوشت کاندید نهایی حزب از دست مردم خارج و عملا نخبگان حزب تعیین کننده نامزد نهایی می شدند بنابرین با احترام به رای مردم اوباما توانست بدین مهم دست یابد. از این رو نمی توان شرایط سال 2008 را در صورت باخت سندرز در تعداد ایالت ها برای این انتخابات متصور شد. هر چند در صورت پیروزی های سندرز و برتری کمرنگ او در تعداد ایالات پیروز شده و شمارش دلگیت ها بعید نیست بار دیگر نخبگان حزب دموکرات برای احترام به رای آنها نظر خود را به نفع سندرز برگردانند.
تعداد ایالت های پیروز شده از آن رو برای تخصیص سوپردلگیت ها مهم است که حزب دموکرات نمی خواهد پیروزی قاطع کاندیدایی در ایالاتی چون کالیفرنیا، نیویورک، فلوریدا و پنسیلوانیا و ... با تعداد دلگیت های قطعی زیاد، علیرغم شکست در سایر ایالت ها سرنوشت تمام 54 ایالت را مشخص کند. به همین دلیل نیز بود که در سال 1984 که انتخابات درونی حزب دموکرات با رقابت بین والتر ماندیل، گری هارت و سیاه پوستی به نام جسی جکسون از کارولینای جنوبی برقرار بود، هارت که پیروزی در 26 ایالت را از آن خود کرده بود از سوی نخبگان دموکرات شایسته حمایت سوپردلگیت ها دانسته شد. در آن رقابت ها ماندل و جکسون هرکدام به ترتیب با 21 و 3 ایالت (در آن سال تقسیم بندی ایالات امریکا 50 تایی بود) را برده بودند. هرچند این تغییر نظر تاثیری بر سرنوشت نهایی که برد ماندل با دلگیت های بیشتر در 21 ایالت بود نداشت اما همین مهم موید آن است که تعداد ایالاتی که نامزدها در آن برنده خواهند شد تا چه اندازه مهم است.
اما واقعیت این است که برای انتخاب شدن بعنوان کاندیدای این حزب، برنده به 2383 دلگیت نیاز دارد که تا کنون سهم کلینتون 1139 و سندرز 825 دلگیت بوده و در سوپردلگیت ها سندر 467 به 26 از کلینتون عقب افتاده است. کلینتون همچنین در شمارش ایالات برنده شده نیز 17 به 9 از سندرز پیش است، مولفه ای که می تواند در تحکیم سوپردلگیت هایش که در ماه جولای نهایی خواهد شد نقشی کلیدی داشته باشد و حتی بتواند تعداد بیشتری را نیز از آن خود کند. چرخش سوپردلگیت های حزب دموکرات به نفع سندرز این بار اگر نگوییم غیر ممکن، اما صعب الامکان است. برای دو حزبی که سال ها یکه تاز قدرت در ایالات متحده امریکا بوده اند و بنای دکترین سیاسی آنها ایستادن در برابر جنبش های سوسیالیستی است و مردم عادی آن تحت تاثیر فضای دوران جنگ سرد هر سوسیالیستی را مارکسیست و کمونیست می-پندارند ریاست جمهوریِ شخصی، با باورهای سوسیالیستی بسیار گران می نماید و تغییر رای سوپر دلگیت های سرنوشت ساز از کلینتون با سابقه عمیق در سطوح قدرت امریکا به سندرز بدون پشتوانه بعید است.
کافیست به سرنوشت "یوجین دبس" سوسیالیست و فعال ضد جنگ امریکایی که از سال 1900 تا 1920 پنج بار برای ریاست جمهوری در امریکا کاندیدا شد و سرانجام بعنوان خائن و جاسوس محاکمه و زندانی شد نگاهی انداخت، او تنها توانست عضو سنای ایالتی در ایندیانا شود.
گرچه با پایان جنگ سرد، چپ های امریکایی در سال 2004 به سمت دموکرات ها متمایل شدند اما تفکر مک¬کارتیسمی هنوز در حزب دموکرات و در ابعاد وسیعتر در جمهوری خواه ها جریان دارد.
اما در مورد چرایی ظهور ایده های نو از درون حزب دموکرات باید به این مهم اشاره کرد که این سیاست حزب است که مشکلات و حرف های جدید را در درون خود حل کند تا در رقابت های پایانی برای آن ها دردسر ساز نشود. از بعدِ جنگ جهانی دوم در هر 5 انتخابات سراسری ریاست جمهوری در امریکا که در دور پایانی، نامزدی غیر از اعضای این دو حزب در کارزار انتخاباتی وارد شده است این حزب دموکرات بوده که بخش وسیعی از رای های خود را از دست داده است.
در سال 1948دموکرات های نژادپرست موسوم به "دیکسی کرات ها" با علم کردن تورموند در برابر هری ترومن 4/2% (دو و چهار دهم درصد) از آراء نهایی دموکرات ها را از ترومن گرفتند، در سال 1968 جورج والاس که بصورت مستقل وارد کارزار انتخاباتی شده بود با کسب 5/13 درصد آراء نهایی موجب شکست دموکرات ها شد و در سال 1980 نیز جان اندرسن مستقل با کسب 6/6% (شش و شش دهم درصد) آراء که اکثرا از هوادارن دموکرات ها بودند باعث شد کارتر در صورتیکه تنها 4 سال رئیس جمهور بود انتخابات را به ریگان واگذار کند.
در سال های 1992 و 1996 که کمی با موارد پیشین تفاوت دارد راس پروت اصلاح طلب گر چه به ترتیب 9/18% (هجده و نه دهم درصد) و 4/8% (هشت و چهار دهم درصد) آراء را کسب کرد ولی بیل کلینتون دموکرات برنده نهایی انتخابات شد ولی در هر دو انتخابات بیل کلینتون با آراء کمتر از 50 درصد (43 و 49 درصدی) رئیس جمهور شد، نکته مهم این است که طیف هواداران پروت شامل جمهوری خواهان نیز می شد.
از این رو چه حزب جمهوری خواه و چه دموکرات ها علاقه ای به جدا شدن کاندیداها و حضور مستقل در انتخابات نهایی را ندارند چون نتیجه این کار ضربه خوردن و شکست برای آنان در انتخابات نهایی است. علت حضور سندرز انقلابی و ترامپ شگفت انگیز در این احزاب و تهدیدهای گاه و بیگاه ترامپ به حضور مستقل در انتخابات نهایی با هزینه شخصی نیز چیزی جز این نیست.
در پایان گرچه برد سندرز، بعید به نظر می رسد، و احتمال انصراف سندرز نیز منتفی نیست، اما او همانطور که خود و هوادارانش اعتقاد دارند، طرز تفکر نوین و انقلابی از خود برای نسل جوان امریکا برجای گذاشت.
بهترین گزینه برای دنیا و ایران