ماژیک های سیاه و تنهایی های دکتر شریعتی!


سنگ مرمر سفید، با خودکار و مداد و ناخن(!) نوشتنی نمی شود، ماژیک می خواهد، ماژیک سیاه و درشت... اینها گوشه ای از یادگاری نویسی های است که بر مقبره دکتر علی شریعتی در زینبیه دمشق نقش بسته است، تقریبا همه هم با ماژیک، ماژیک سیاه! مقبره ای که قرار بود موقتی باشد و طبق وصیت شریعتی او را در حسینیه ارشاد دفن کنند، اما حالا دکتر شریعتی برای همیشه اینجا آرمیده است و قیژ قیژ ماژیک ها هستند که گاهی چینی نازک تنهایی و غربت دکتر را می شکنند.
یادگاری نویسی، جزو فرهنگ "ایرونی" است، از ستون های تخت جمشید یا شیر سنگی همدان، هرکجا آثاری از تاریخ هست، رد پای این یادگاری های نویسی ها هم هست، کاری است برای ارضای دو حس "خودنمایی و جاودانگی" البته با چاشنی تخریب، ولی دکتر شریعتی تنها روشنفکری است که ملت روی قبرش با ماژیک یادگاری و دلنوشته می نویسند.
شریعتی آرزو داشت بعد از مرگ از" گلویش سوتک بسازند و بدهند دست کودکی گستاخ و بازیگوش"، حالا شاید این آرزو برآورده شده باشد، مرمر مقبره دکتر شده است "وایت برد" آدم های گستاخ، مهربان و بازیگوشی که رویش یادگاری می نویسند با ماژیک های سیاه و حتی هم شاید "بدین سان بشکند در من ، سکوت مرگ بارم را"...می دونی؟! "
خدا رحمتت کنه دکتر جان.آدم بزرگی بودی.
"یادت در قاب خاطره ها باقیست"
خيلي اقا ومتين ونجيب وشريف بود
خدا رحمتش كند
شریعتی گزافه گوی بعضا تاریخ تحریف کن خوش بیان.
دکتر جان خدارحمتت کنه.ای کاش بودی ومی دیدی که این همه برای آگاهی ماتلاش کردی وبرای خودت زندگی آرام نداشتی هنورهم جاهلیموگرفتار تشیع صفوی
خداروحش راشاد و رحمتش کند!! ما چیزی ننوشتیم ولی به یادگارعکسی بامقبره ایشان گرفتیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!یادش بخیر!