«تابناک» در ادامه نوشت: حسن روحانی به عنوان هفتمین رئیسجمهور پس از انقلاب اسلامی عملا با چالشهای اساسی در حوزه اقتصاد کشور روبهروست و شاید بتوان گفت یک زمین سوخته را در حوزه اقتصاد تحویل گرفته است. نکته اساسی و پرسش بنیادین پس از پیروزی وی در انتخابات این است که وی در عمل چگونه بار دیگر این زمین سوخته را بارور خواهد ساخت؟
نگاهی به سخنان حسن روحانی در حوزه اقتصاد پیش از انتخابات و در جریان مباحثهها و گفتوگوها، نشان میدهد که وی عملا در حوزه اقتصاد از رویکرد و روشی مشخص یا به عبارت بهتر از داشتن برنامه ای جامع و روشن برای اقتصاد دور بود. شاید بتوان گفت مهمترین کلید واژه وی در این رابطه، بهبود اوضاع اقتصادی با استفاده از بهبود روابط خارجی بود. در سایر موارد وی نیز نکاتی را برای بهبود شرایط اقتصادی بیان میکرد که سایر کاندیداهای بدون برنامه دیگر آن را بر زبان میآوردند.
نکته جالب آنکه بلافاصله با مشخص شدن پیشتازی روحانی در انتخابات و پس از مسلم شدن پیروزی وی، بازار واکنشی مثبت به این امر نشان میدهد و نرخ طلا و ارز نزولی و رشد شاخص بازار سرمایه به شدت افزایشی میشود!
روحانی خود را یک کاندیدای معتدل معرفی میکند؛ اما شاید تعلق خاطر وی به جریان سازندگی و نزدیکی وی با عملگرایان البته بدون در نظر آوردن پشتیبانی اصلاح طلبان از وی بر هیچ کس پوشیده نباشد و همین امر ناخودآگاه ذهن را به یاد سیاستهای اقتصادی میاندازد که در اواخر دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، منجر به تورم بیش از 40 درصدی در اقتصاد کشور شد؛ سیاستهایی که نمونه آن (هدفمندی یارانهها در دولت احمدی نژاد) نیز همین نتیجه را برای اقتصاد کشور در پی داشت.
حال پرسش اصلی در اینجاست؛ آیا روحانی ادامه دهنده همان سیاستهاست، یا آن گونه که از موج به راه افتاده از پس پیروزی وی به گوش میرسد، تغییر ستون خیمه وی را تشکیل میدهد؟
مهدی تقوی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در این باره در گفتوگو با تابناک، میگوید: سیاستهای دولت هاشمی در اقتصاد که طرح تعدیل اقتصادی، نمونه کامل آن بود منجر به تورم 40 درصدی در اقتصاد ایران شد که همان تجربه در دوره احمدی نژاد با اجرای هدفمندی یارانهها تکرار شد.
به باور وی، این سیاستها منجر به آن شد که هر دو دولت به اصطلاح چوب آن را بخورند و با کاهش اقبال مردمی و یک اقتصاد بی سامان روبهرو شوند.
تقوی میگوید: کاری که روحانی میکند، باید این باشد که در دام این سیاستها نیفتد تا از آسیبهای اجتماعی و اقتصادی که به واسطه این سیاستها بر جامعه ایران بار شده مانند نرخ تورم و بیکاری بالا و فقر و توزیع نا عادلانه ثروت دور بماند.
وی در پاسخ به این که آیا روحانی با توجه به سخنانش پیش از انتخابات ادامه دهنده همان رویکرد خواهد بود یا خیر، گفت: این اتفاقی است که نباید بیفتد و تغییر رویکرد و روش در اقتصاد کشور، آن چیزی است که کشور و شخص روحانی نیازمند آن است.
تقوی همچنین درباره وضعیت بازار ارز و طلا و رشد ناگهانی شاخص بورس پس از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بر این باور است: این یک جو روانی و ناشی از این است که مردم پیشبینی میکنند با رفتن احمدی نژاد در چند ماه آینده، نابسامانیهای اقتصاد کشور پایان خواهد یافت و امید دارند که روحانی اشتباهات احمدی نژاد در اقتصاد را تکرار نخواهد کرد.
تقوی درباره اشاره روحانی به بهبود اوضاع اقتصادی با استفاده از بهبود روابط خارجی میگوید: این امر کاملا درست است و با بهبود روابط خارجی و برداشته شدن یا تعدیل تحریمها، وضعیت اقتصاد کشور به شدت رو به بهبود خواهد رفت. روحانی باید با ادامه این رویکرد و دوری از روشهای نا موفق سابق، اقدام به اصلاح وضعیت اقتصادی کند.
وی در پاسخ به این پرسش که: آیا آن گونه که روحانی در سخنانش گفته، امکان جذب سرمایهگذاری خارجی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور در کوتاه مدت یا میان مدت هست یا خیر، گفت: مطلقا این امکان در کوتاه مدت وجود ندارد، زیرا هماکنون و با توجه به شرایط خاص اقتصادی کشور، ریسک سرمایه گذاری در ایران به شدت بالاست و تا هنگامی که نشانی از بهبود اقتصادی در کشور دیده نشود، امکان جذب سرمایهگذاری خارجی نیست.
آنچه مشخص است، آنکه روحانی با چهرهای از یک رئیس جمهور «معتدل» با همان چالشهایی روبهروست که هر شخص دیگری با آن مواجه میشد و بیشتر همان سخنان و راهکارهایی را بیان میکرد که دیگران.
اما شاید آن چیزی که بیش از همه حد فاصل روحانی با سایر کاندیداهای ریاست جمهوری بود، نه برنامههای اقتصادی وی، بلکه عملا امیدی بود که در پس چهره مردمی خسته از هشت سال سیاستهای نامشخص اقتصادی و فشار بی امان زندگی به «تغییر» وجود داشت.
برد حسن روحانی در انتخابات بیش و پیش از آنکه یک «آری» به سیاستهای اقتصادی وی باشد، یک «نه» به رویکرد اقتصادی منسوخ و مشوش اصولگرایی حاکم در هشت سال اخیر بود؛ برد حسن روحانی، یک «آری» به رویکردی بود که هرچند در جزییات نامشخص اما، همراه با چاشنی امید برای تغییر است.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر