وقتی خودتان را در اولویت قرار نمیدهید

پارسینه: جواب نه ما به دیگران فرصتی برای رشد میدهد. حالا وقت آن است که به خواسته های خود نیز اهمیت دهید و دست از نفی آنچه میخواهید برای حفظ صلح و آرامش بردارید.مشارکت با دنیا و اطرافیان تان نیازی اساسی و انسانی است و مشارکت به ما کمک میکند تا به زندگی خود معنا داده و از یک جامعه هماهنگ حمایت میکند.
یکی از مراجعان اخیرا مثالی از این الگو برایم زد.او برای به دنیا آوردن بچه اش و رفتن به بیمارستان برنامه ریزی کرده بود.بچه های بزرگترش به مدرسه رفته بودند و او خیال داشت یک روز قبل از آن که به بیمارستان برود در آرامش به سر ببرد و استراحت کند. بنابراین وقتی که همسایه اش از وی پرسید آیا چند ساعتی میتواند مراقب بچه اش باشد تا او به جلسه برود؛ وی جواب مثبت داد و بابت این که همسایه اش از وی کمک خواسته بود؛ غرغر کرد. با این حال اگر او به همسایه اش جواب منفی میداد و نقشه هایش را توضیح داده بود؛ میتوانست به همسایه اش فرصت آنرا بدهد که انتخابهای دیگر را هم بررسی کند. جواب نه ما به دیگران فرصتی برای رشد میدهد.
حالا وقت آن است که به خواسته های خود نیز اهمیت دهید و دست از نفی آنچه میخواهید برای حفظ صلح و آرامش بردارید.مشارکت با دنیا و اطرافیان تان نیازی اساسی و انسانی است و مشارکت به ما کمک میکند تا به زندگی خود معنا داده و از یک جامعه هماهنگ حمایت میکند.
با این حال وقتی ما به هزینه خود ؛ این کار را انجام می دهیم, و بله میگوییم ؛ زمانی که در باطن می خواهیم نه بگوییم؛ به نفع هیچ کس نیست.
این الگو؛ ناتوانی برای نه گفتن؛ انرژی ما را به تحلیل می برد و لازم نیست از وقت و زمان حرفی بزنیم. این کار واکنش استرس ما را بهم میریزد و ما را وادار میکند که در وضعیت سپماتیک و نا آرام قرار بگیریم. غدد آدرنال ما که هورمونهای استرس را آزاد میکند؛ میتواند بشدت روی زمان ما اثر بگذارد. ضروری است که نه بگوییم.
بهرحال ذکر این نکته که این امر به سلامت شما کمک میکند؛ برای اعمال تغییر معمولا کافی نیست.شما به خودتان می گویید که نیاز برای نه گفتن اغلب بیش از آن چیزی است که معمولا می گویید؛ با این حال ناخودآگاه شما اغلب از درد و رنج پرهیز میکند.( فکر می کنید که دریغ کردن عشق از کسانی که از شما درخواست می کنند؛ کار بی جایی است ) و بنابراین معمولا زنی هستید که به دیگران بله میگوید.
تامل کنید
به روانشناسی چرا به دیگران بله میگوییم؛ میپردازیم. اما بهتر است قلم و کاغذی بردارید و یادداشت کنید که به چه مواردی بله میگویید و به چه مواردی نه
در جستجوی پذیرش؛ تایید؛ قدردانی؛ عشق
روش دیگری که میتوان برای بیان این مطالب گفت؛ آن است که شما در تلاش هستید که از طرد اجتناب کنید و یا از دلتان نمی خواهد که از وجهه بیفتید. وقتی همیشه میخواهیم ارزش خود را برای افراد زندگی مان یا کسانی که ملاقات میکنیم؛ ثابت کنیم؛ کار خسته کننده و فرساینده ایی را انجام میدهیم و در واقعه لایه دیگری از استرس به زندگی شلوغ خود میافزاییم. بهرحال آنچه که من در کارم توجه کرده ام آن است که در وهله اول زن میخواهد مورد پذیرش قرار بگیرد و دیگران بگویند آدم خوبی است. و وقتی دوزاری خانم ها میافتد؛ شما از چهره آنها می فهمید؛ بهترین حالتی که میتوانم توصیف کنم؛ آرامش است. او آرامتر و به نوعی راحتتر و رهاتر به نظر میآید.
اغلب برای آنکه به این آگاهی برسید؛ اغلب مجبورید که به یک موقعیت از بالا نگاه کنید؛ گویی که فرشته ایی از بالا به شما با کنجکاوی نگاه میکند تا شکلی از قضاوت یا پیشداوری. بعد شما موقعیت را همانطوریکه واقعا هست؛ میبینید و آنچه بسادگی گفته اید و یا انجام داده اید تا مورد پذیرش و تایید قرار بگیرید و نهایتا محبوب شوید. البته هیچ مشکلی در مورد تایید قرار گرفتن و پذیرش وجود ندارد. اما وقتی که از انگیزه خود با خبر میشوید؛ میتوانید ببینید که این رفتار به نوعی شما را آزار میدهد. برای مثال وقتی می خواهید مورد تایید دیگران قرار بگیرید؛ استرس شما را در وضعیت اقتدار عصب سمپاتیک قرار میدهد و بعد شما متوجه میشوید قدرت آنرا دارید تااین مسئله را عوض کنید.وقتی نمیدانیم چرا یک سری از کارها را انجام می دهیم؛ اغلب به کارهایی میپردازیم که اصلا دوست نداریم یا به نوعی حس میکنیم که قدر ما را ندانسته و ناراحت و خسته میشویم.
کمی تامل کنید
شما بدون نقشه گم میشوید؛ به خودتان به عنوان ناظری بی طرف نگاه کنید و بعد آنچه را می بینید را یادداشت کنید.
وقتی خودتان را در اولویت قرار نمیدهید
ویدئوهای امنیتی فرودگاه به شما یاد میدهند که ماسک اکسیژن خود را قبل از آنکه به دیگران کمک کنید؛ بزنید. برای آنکه اگر شما دچار کمبود اکسیژن شوید؛ نمیتوانید به دیگران کمک کنید.خیلی ساده است که در این مورد فقط حرف زد و بر اساس آن عمل نکرد.وقتی که به مدیتیشن میپردازید و یا ورزش یوگا میکنید و یا بعضی وقتها به کافی شاپ میروید تا بتوانید مجله محبوب خود را بخوانید؛ در واقع دارید از خود مراقبت می کنید و به روح خودتان میرسید. و این امر به همه اطرافیان شما کمک میکند.
عمدتا وقتی که فضایی آرام در زندگی خود میآفرینیم؛ میتوانیم به شکلی بسیار آرامتر و مهربانتر در زندگی رفتار کنیم.وقتی مردم به من میگویند که آنها در زندگی وقت و فرصت ندارند؛ میدانم که سرشان خیلی شلوغ است. میدانم که فضایی در ذهن شان ندارند تا به کار دیگری بپردازند یا حواسشان به چیز دیگری باشد.زنان به این فضا نیازمند هستند؛ تنها خودتان به عنوان یک زن میتوانید چنین فضایی به خود بدهید.ما برای آنچه که اولویت میدهیم؛ زمان می گذاریم.برای مثال دوستم را بخاطر می آورید که می ترسید پنج بچه اش را از مدرسه به خانه بیاورد.
هر روز برایم مثل یک کابوس بود و پسرهای در این سن بسیار شلوغ اند و همیشه بوی عرق می دهند. برایم بیست دقیقه ایی که می خواستم آنها را به خانه برسانم بسیار سخت بود و همیشه وقتی تو ماشین شیطنت میکردند؛ سرشان داد و بیداد راه می انداختم.من نمیتوانستم با این اوضاع کنار بیایم و فکر می کردم عجب مادر وحشتناکی هستم که سر آنها داد و بیداد می کنم.یک روز وقتی میخواستم آماده شوم بروم آنها را از مدرسه به خانه بیاورم؛ کمی به یک موسیقی ورزشی در حین رانندگی گوش میکردم.تا وقتی که بچه ها سوار ماشین شوند؛ به این موسیقی گوش میدادم.
بچه ها اولش کمی بخاطر سلیقه ام مرا مسخره کردند و مثل همیشه شلوغ بازی کردند و بعد آن روز انگار آرومترین روز ما تا خانه بود.حالا این نکته به بخشی از آداب روزانه من تبدیل شده است. البته گاهی هم از پس شیطنت های آنها در طول مسیر نمیشوم ؛ ولی توانسته ام با آن کنار بیایم.حالا دیگر به هم نمیریزم. من از جایگاه آرامتر و متمرکزتری با آنها رفتار میکنم.
ارسال نظر