چالش های همزمان شدن یائسگی مادر با دوره بلوغ فرزندش

پارسینه: اگر در حال تجربه علائم ناشی از یائسگی هستید، وضعیت رو به امون خدا رها نکنید؛ چون اگر به خودتون رسیدگی کنید، اونوقت برای مدیریت شرایط متغیر فرزندتون انرژی بیشتری خواهید داشت
با توجه به بالا رفتن سن ازدواج و دیرتر به دنیا اومدن اولین فرزند، هم زمانی دوره یائسگی با بلوغ بجهها، خیلی بیشتر از قبل شده! همزمانی این دو تا اتفاق مدیریت شرایط رو میتونه واقعا سخت کنه. چون هر دو نفر، دچار تغییرات هورمونی شدیدی هستند و برای مادری که خودش هم در حال تجربه هیجانات به هم ریخته شده، همدلی با شرایط بچه دشوارتره. در چنین شرایطی گاهی، حتی یه مکالمه ساده هم میتونه به مشاجره تبدیل بشه. اما با افزایش آگاهی نسبت به اتفاقات دوران نوجوانی و علائم شایع دوره یائسگی، میشه کنترل اوضاع رو تا حد زیادی به دست گرفت.
به نقل از ارگانیک مایندد؛ نکته اولی که باید بدونید اینه که نوجوانها در نتیجه فرایند هویتیابیشون، در موقعیت بلاتکلیفی قرار دارن، از طرفی احساس میکنن که باید والدینشون رو از خودشون دور کنن تا به استقلال برسن و از طرفی در مواجهه با چالشهای روزمرهشون، همچنان پدر و مادر رو نقطه امن و پناه خودشون میدونن. به همین دلیل یه لحظه به والدینشون نزدیک میشن، ولی بعدش مثل موشک ازشون فاصله میگیرن. بنابراین، والدین، چارهای جز پذیرش این تغییرات خلقی و دوگانگیهای مکرر ندارن. اما همینکه بدونید، احساساتی که هر دوی شما، مادر و فرزند، در حال تجربهشون هستید، منبعی فیزیولوژیکی دارند و از کنترلتون خارجه، میتونه در کنار اومدن با این وضعیت خیلی کمکتون کنه.
از طرف دیگه، قرار نیست که برای مکالمه با فرزندتون، همیشه به دنبال یک موضوع خاص باشید؛ این گفتگوها، نباید در حد گرسنهته؟ تکلیفت رو انجام دادی؟ لباسات اتو داره؟ خلاصه بشه. پس فضایی برای گفتگوهای بی دلیل و بدون موضوع فراهم کنید؛ مثلا فاصله ۱۰-۱۵ دقیقهای مسیر بین خونه تا باشگاه فرزندتون رو به حرف زدن باهاش اختصاص بدید.
در نهایت، یادتون باشه که اول از همه، وظیفه دارید از خودتون مراقبت کنید، اگر در حال تجربه علائم ناشی از یائسگی هستید، وضعیت رو به امون خدا رها نکنید؛ چون اگر به خودتون رسیدگی کنید، اونوقت برای مدیریت شرایط متغیر فرزندتون انرژی بیشتری خواهید داشت؛ به عبارتی، اگر وضعیت روحی روانی شما بهتر بشه، اونوقته که میتونید، راهی برای کنار اومدن و همدلی کردن با فرزندتون پیدا کنید.
به نقل از ارگانیک مایندد؛ نکته اولی که باید بدونید اینه که نوجوانها در نتیجه فرایند هویتیابیشون، در موقعیت بلاتکلیفی قرار دارن، از طرفی احساس میکنن که باید والدینشون رو از خودشون دور کنن تا به استقلال برسن و از طرفی در مواجهه با چالشهای روزمرهشون، همچنان پدر و مادر رو نقطه امن و پناه خودشون میدونن. به همین دلیل یه لحظه به والدینشون نزدیک میشن، ولی بعدش مثل موشک ازشون فاصله میگیرن. بنابراین، والدین، چارهای جز پذیرش این تغییرات خلقی و دوگانگیهای مکرر ندارن. اما همینکه بدونید، احساساتی که هر دوی شما، مادر و فرزند، در حال تجربهشون هستید، منبعی فیزیولوژیکی دارند و از کنترلتون خارجه، میتونه در کنار اومدن با این وضعیت خیلی کمکتون کنه.
از طرف دیگه، قرار نیست که برای مکالمه با فرزندتون، همیشه به دنبال یک موضوع خاص باشید؛ این گفتگوها، نباید در حد گرسنهته؟ تکلیفت رو انجام دادی؟ لباسات اتو داره؟ خلاصه بشه. پس فضایی برای گفتگوهای بی دلیل و بدون موضوع فراهم کنید؛ مثلا فاصله ۱۰-۱۵ دقیقهای مسیر بین خونه تا باشگاه فرزندتون رو به حرف زدن باهاش اختصاص بدید.
در نهایت، یادتون باشه که اول از همه، وظیفه دارید از خودتون مراقبت کنید، اگر در حال تجربه علائم ناشی از یائسگی هستید، وضعیت رو به امون خدا رها نکنید؛ چون اگر به خودتون رسیدگی کنید، اونوقت برای مدیریت شرایط متغیر فرزندتون انرژی بیشتری خواهید داشت؛ به عبارتی، اگر وضعیت روحی روانی شما بهتر بشه، اونوقته که میتونید، راهی برای کنار اومدن و همدلی کردن با فرزندتون پیدا کنید.
ارسال نظر