مذاکرات استانبول و بازی خطرناک تروئیکای اروپایی علیه تاکتیک هستهای تهران

مقامات اروپایی به نمایندگی از واشنگتن و آژانس بین المللی انرژی اتمی در صدد هستند با ارائه پیشنهاد صوری(به تعویق انداختن مکانیسم ماشه) استراتژی "ابهام هستهای " را که بهدرستی از سوی ایران در فضای پساجنگ اخیر پیادهسازی و اجرا شده را هدف قرار دهند.
به گزارش پارسینه به نقل از تسنیم؛ گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- برگزاری مذاکرات هستهای اخیر نمایندگان وزارت خارجه ایران و تروئیکای اروپایی در محل کنسولگری کشورمان در استانبول مولد تحلیلها و گمانهزنیهای متعددی در این حوزه بوده و هر لحظه بر حجم این تحلیلهای متفاوت افزوده میشود. اما در این میان نکته اساسی و مهمی وجود دارد که نبایست از آن غفلت ورزید:
نقطه کانونی بازی اروپا در مذاکرات استانبول!
در محاسبه یک نقطه کانونی باید قادر به سنجش نسبت "اجزای بازی" با "فرامتن اصلی" آن باشیم. شبکه رویترز که در کسوت بال رسانهای دشمنان قسمخورده ملت ایران در طول سالهای گذشته و اخیر ایفای نقش نموده در خبری که قطعاً از سوی نهادهای اجرایی وزارت امور خارجه آمریکا-اروپا پردازش و آماده انتشار شده، مدعی شده که اروپاییان حاضر هستند در ازای "آغاز مذاکرات هستهای ایران -آمریکا"،" همکاری کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی" و " شفافسازی درخصوص دخایر اورانیوم با غنای 60 درصدی" بهمدت ششماه در روند فعالسازی مکانیسم ماشه وفق توافق هستهای (سند برجام) اجتناب کنند.
یک رمزگشایی ساده از این خبر به وضوح نشان میدهد که هدف اروپاییان از این مذاکرات "مواجهه با استراتژی ابهام هستهای "از سوی ایران است. پس از حمله وقیحانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و متعاقباً بمباران تاسیسات هستهای نطنز و فردو توسط آمریکا، بازیگران غربی و آژانس بین المللی انرژی اتمی صرفاً به این نتیجه رسیدهاند که تاسیسات هستهای ایران و از آن مهمتر ذخایر اورانیوم فرآوریشده در این تاسیسات نابود نشدهاند اما درخصوص حدود و ثغور آن به درک و تحلیلی گویا نرسیدهاند.
در چنین شرایطی مقامات اروپایی به نمایندگی از واشنگتن و آژانس بین المللی انرژی اتمی در صدد هستند تا با ارائه یک پیشنهاد صوری(به تعویق انداختن مکانیسم ماشه) استراتژی "ابهام هستهای " را که بهدرستی از سوی ایران در فضای پساجنگ اخیر پیادهسازی و اجرا شده را هدف قرار دهند. بدون شک اگر ابعاد گوناگون این ابهام برای طرف مقابل حل و فصل شود تضمینی درخصوص هدایتپذیر بودن مدیریت صحنه از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما وجود ندارد.
باید این حقیقت محض را پذیرفت که ما با بازیگرانی عهدشکن و متجاوز رو به رو هستیم که هدف آنها نهتنها نابودی برنامه هستهای ایران، بلکه نابودی کشور عزیزمان است. در چنین شرایطی هرگونه توافقی با طرف اروپایی باید بر اساس حفظ همین لایههای ابهام(خصوصاً لایههای اصلی آن) صورت گیرد. دستیابی دشمنان به نقاط مجهول کنونی (آن هم در ازای تاخیر در اعمال تحریمهای چندجانبه و ضدایرانی) قطعاً با عقل سلیم و منطق راهبردی در تعارض است.
از این رو مذاکرات استانبول آوردگاهی برای تعیین تکلیف ما برای بازیگران متخاصم است. فراموش نکنیم که مقامات ارشد هر سه کشور اروپایی حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک مقدس کشورمان را مورد حمایت قرار داده و حتی واشنگتن و تلآویو را بابت این تجاوز وقیحانه مورد تحسین قرار دادند. از این رو باید متوجه نیت طرف اروپایی از طرح برخی موضوعات ظاهراً جذاب اما واقعا خطرناک بود!
ارسال نظر