بانک مرکزی در خط مقدم جهاد اقتصادی

در شرایط جنگ اقتصادی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با مدیریت دکتر محمدرضا فرزین، در صف نخست دفاع از ثبات پولی کشور ایستاده است؛ اما برخی نقدهای سیاسی، این تلاش ملی را نادیده میگیرند.
حمیدرضا اسکندری؛ در روزهای اخیر، برخی اظهارنظرها درباره عملکرد بانک مرکزی و شخص دکتر محمدرضا فرزین رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است. این در حالی است که دادههای رسمی و شاخصهای کلان اقتصادی، گواه روشنی بر موفقیت سیاستهای انضباطی، شفافسازی ارزی و کنترل نقدینگی توسط بانک مرکزی است.
۱. کارنامهای درخشان در یکی از سختترین مقاطع اقتصادی
بانک مرکزی در دو سال گذشته توانسته است رشد نقدینگی را برای نخستین بار در دهه اخیر به زیر ۲۵ درصد برساند، نرخ رشد پایه پولی را کاهش دهد، و علیرغم فشارهای سیاسی و روانی، ثبات نسبی در بازار ارز ایجاد کند.
این دستاوردها در فضایی به دست آمدهاند که اقتصاد کشور با تحریمهای پیچیده، نوسانات شدید انرژی و محدودیتهای ارزی مواجه بوده است. استمرار ثبات ارزی در این شرایط، نتیجه مدیریت علمی، خویشتنداری اقتصادی و رویکرد واقعگرایانه بانک مرکزی است.
۲. اتهامزنی سیاسی؛ ظلم به نهاد تخصصی
ادعای «فساد سیستماتیک در بانک مرکزی» بدون هیچ مستند معتبری، بیانصافی در حق صدها کارشناس و مدیر خدوم این نهاد است که شبانهروز برای حفظ ثبات پول ملی تلاش میکنند.
مشکلات ارزی و تأخیر در ترخیص کالا، بیش از آنکه ناشی از تصمیمات بانک مرکزی باشد، به ناهماهنگی میان دستگاههای اجرایی و تجاری بازمیگردد. سیاستگذار پولی با ابزارهای شفاف و سامانههای هوشمند ارزی، اکنون در مسیر اصلاح ساختاری و سلامت مالی گام برداشته است.
۳. فرزین؛ از اتاق فکر تا میدان اجرا
دکتر محمدرضا فرزین از چهرههای علمی و اجرایی برجسته اقتصاد ایران است. وی با شناخت عمیق از نظام بانکی، از نخستین روز مسئولیت خود اصلاحات بنیادینی را آغاز کرده است:
• راهاندازی سازوکارهای نظارت هوشمند بر تراکنشها
• شفافسازی بازار ارز و تقویت سامانههای نظارتی
• کنترل تورم از مسیر انضباط پولی
• بازطراحی سیاستهای پولی همسو با تولید و رشد واقعی
این اقدامات، نمود عینی جهاد اقتصادی است؛ جهادی که در آن علم، تجربه و ایمان به ثبات ملی در هم آمیختهاند.
۴. ضرورت همگرایی در جبهه اقتصادی کشور
در مقطعی که اقتصاد ایران با چالشهای بودجهای، فشارهای خارجی و نوسانات جهانی روبهرو است، تضعیف بانک مرکزی به معنای تضعیف خط مقدم ثبات اقتصادی کشور است.
نقد علمی همواره لازم است، اما تبدیل آن به ابزار سیاسی، تنها هزینهای سنگین بر دوش مردم خواهد گذاشت. امروز همه نهادها، رسانهها و صاحبنظران باید در مسیر حمایت از اصلاحات پولی و تقویت اعتماد عمومی به سیاستگذار پولی حرکت کنند.
۵. درک شرایط استثنایی کنونی
نباید فراموش کرد که طی ماههای اخیر، کشور در یکی از بیسابقهترین مقاطع فشار اقتصادی و روانی قرار داشته است.
همزمان با تشدید تحریمهای آمریکا، فعال شدن مکانیسم موسوم به «ماشه» و تهدیدات مستقیم رژیم صهیونیستی علیه زیرساختهای اقتصادی ایران، فضای اقتصاد ملی تحت تأثیر جنگ ترکیبی مالی، رسانهای و امنیتی قرار گرفته است.
در چنین شرایطی، بانک مرکزی وظیفهای چندوجهی و خطیر بر عهده دارد: کنترل بازار ارز، مدیریت منابع محدود ارزی، حفظ اعتماد عمومی به پول ملی و جلوگیری از التهاب در بازارهای داخلی.
این مأموریت، صرفاً یک کار اداری یا فنی نیست، بلکه جلوهای از مقاومت اقتصادی و جهاد مدیریتی است. مدیریت بانک مرکزی در این دوره، عملاً در برابر موجی از فشارهای خارجی و هجمههای داخلی ایستاده تا از فروپاشی ثبات پولی جلوگیری کند.
بانک مرکزی در صف اول جهاد اقتصادی کشور قرار دارد. سیاستهای عقلانی و مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی، بهویژه در دوره مدیریت دکتر فرزین، موجب شده است ثبات پولی، آرامش بازار و امید به آینده اقتصادی ایران تقویت شود.
حمایت از این مسیر، حمایت از ریال ملی، معیشت مردم و آینده اقتصاد ایران است.
بانک مرکزی نهتنها یک نهاد مالی، بلکه سنگر اصلی صیانت از استقلال اقتصادی کشور در برابر فشارهای خارجی است.
ارسال نظر