این روزها در تهران صدای «سلطان قلبها» پیچیده است

تا به امروز اخبار زیادی درباره مردم و جنگ دنبال کردهاید اما این روایت ها کمی متفاوت هستند.
به گزارش پارسینه؛ روزنامه هممیهن نوشت: جنگ است. مردم کارهایی میکنند که هر کس نداند گمان میبرد سالهای سال آموزش زیستن در شرایط بحران دیدهاند. نمیدانم شاید خاطره جمعیشان با این بلای ناگهانی آشنا است.
پدر و دختری در صف پمپبنزین هندوانه قاچ کرده و به صاحبان ماشینهای ایستاده در صف تعارف میکنند. از آنطرف در کانالی یک نفر نوشته پپرونیهایی که از دو ماه پیش در فریزر مانده را درآورده تا پیتزا بپزد. نوشته پپرونیها را که میدیده عذاب وجدان دیوانهاش میکرده و باید که از خجالتشان در میآمده.
یک آقایی در خانه برای آنکه بتواند چسب زدن شیشه را برای فرزند دلبندش عادیسازی کند با چسب روی شیشه عروسک ساخته. رفیق دیگرم بیخیال رژیماش شده و برای خودش پاستا و نوشابه سفارش داده. در توجیه این کار میگوید مگر آن انیمیشن که مردی در کافه نشسته و میخواهد قهوهاش را با شکر بدون قند شیرین کند ندیدی؟ میگویم ندیدم. ندیدم به زبانم نیامده میگوید طرف از شیشه کافه میبیند که شهر را بمباران میکنند شکر بدون قند را روی میز میگذارد و شکر خالص عین ضرر را توی فنجان میریزد و خنده معنیداری میکند و قهوه را هورت میکشد.
رفیقم در اینستاگرامش از ویولونیستی فیلم گذاشته که در خیابانهای تهران سلطان قلبم میخواند.
ارسال نظر