دهه شصتی هایی که از ازدواج جا ماندند!

درحالی دهه شصتی ها پا به سن میانسالی گذاشته اند که هنوز جمعیت قابل توجهی از آنها بنا به دلایل مختلف موفق به ازدواج نشده اند.
تحریریه پارسینه: متولدین دهه شصت حالا دیگر پا به میان سالی گذاشته اند و اما هنوز خیلی از آنها با مشکل ازدواج مواجه هستند. موضوعی که بارها به محل بحث تبدیل شده و حتی اقدامات و سیاست های اعمال شده، نتوانسته اند این چالش را حل کند. گزارش هایی که رسانه ها منتشر کرده اند نشان می دهد تعداد مردان مجرد دهه شصتی یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر و تعداد زنان مجرد دهه شصتی حدود ۵۵۰ هزار نفر است. البته آنطور که گفته می شود اکثر مردان دهه شصتی تا مرز ۵۰ سالگی ازدواج میکنند، چراکه آنها الزاما با خانمهای دهه شصتی ازدواج نمیکنند و ممکن است با دهههای ۷۰ و حتی ۸۰ ازدواج کنند.
شانسی که از بین رفت!
افزایش سن دهه شصتی ها و فرا رسیدن دوران میانسالی باعث شده تا خیلی از آنها شانس ازدواج را از دست بدهند. به گونهای که برخی از مفهومی به نام تجرد قطعی برای آنها استفاده می کنند. چرایی عدم ازدواج دهه شصتی ها اما دلایل مختلفی دارد. براساس گزارش هایی که مرکز پژوهش های مجلس ارائه کرده است، یکی از مهم ترین دلایل عدم ازدواج دهه شصتی ها پیدا نکردن همسر مناسب و دلخواه است. از سوی دیگر بررسی تحولات اجتماعی و خانواده و تغییر کارکردهای آن نیز نشان میدهد، نقش فرد در انتخاب همسر افزایش پیدا کرده و جایگاه خانواده از نقش محوری در این موضوع به نقش مشورتی تبدیل شده است. از سوی دیگر گسترش نااطمینانی جوانان در حوزههای مختلف و تغییر ملاکهای ازدواج منجر به سختشدن فرآیند انتخاب همسر شده است. لعیا یکی از افرادی است که این موضوع را تایید می کند؛ آنجا که در گفت و گو با «پارسینه» می گوید: «از زمانی که در مقطع دکتری تحصیل کردم، انتظار داشتم با مردی ازدواج کنم که او نیز تحصیل کرده و از پایگاه اقتصادی و اجتماعی خوبی در جامعه برخوردار باشد. متاسفانه اما تمامی خواستگارانی که داشتم، تحصیلات پایینی داشتند و از شغل مناسبی برخوردار نبودند. همین موضوع هم باعث شد تا تک تک آنها را رد کنم و حالا در سن 42 سالگی همچنان مجرد بمانم و طعنه و کنایه های دیگران را به جان بخرم.» سعید نیز می گوید: «خانواده ام سخت گیری های بسیار زیادی در این زمینه دارند. حتی هنوز که به 40 سالگی رسیده ام، با معیارهای خودشان گزینه انتخاب می کنند و نه من! این موضوع باعث شده تا هنوز نتوانم ازدواج کنم.» نرگس که 37 سال دارد نیز می گوید: «هر سالی که به سنم اضافه می شود، نگرانی هایم از تنها ماندن هم بیشتر می شود. تا همین چند سال پیش گزینه هایی برای ازدواج داشتم؛ اما متاسفانه حدود سه چهار سالی است که خواستگار خوبی ندارم. افرادی که به سراغم می آیند یا خیلی از من بزرگتر هستند یا همسر دارند یا اینکه طلاق گرفته اند. ترس از تنهایی و ازدواج نکردن مثل خوره به جانم افتاده است.»
چرایی ازدواج نکردن دهه شصتی ها
علاوه بر این، مشکلات اقتصادی و نداشتن شغل مناسب و میل به ادامه تحصیل و بالا رفتن سن و همچنین سنت های دست و پا گیر از جمله عوامل دیگری است که مانع ازدواج دهه شصتی ها شده است. شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس درباره آمار موجود در خصوص ازدواج جوانان دهه شصتی به ایسنا میگوید: مطابق با آخرین آمارهای عنوان شده از جمعیت به تفکیک سن (سال ۹۵)، حدود ۸.۵ ملیون مرد و حدود هشت میلیون و ۳۰۰ هزار زن دهه شصتی در کشور وجود دارد که مجموع جمعیت آنها حدود ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است. این جمعیتشناس با اشاره به علت بالا بودن تجرد دهه شصتیها، یادآور میشود: میزان موالید در دهه ۴۰ پایین بود و افراد معمولا ازدواج میکردند، اما در دهه ۶۰ به یکباره موالید افزایش یافت؛ بالطبع از آنجایی که تعداد مردان دهه ۴۰ و ۵۰ برای ازدواج با خانمهای متولد دهه ۶۰ کمتر بود و همین امر موجب ایجاد این معضل برای خانمهای دهه ۶۰ شد. به طور کلی زمانی که افراد دیر ازدواج میکنند میانگین سن ازدواج برای کل جامعه بالا میرود و به تبع افراد دیرتر ازدواج میکنند و این موضوع به ضرر خانمهاست چراکه مردان جوانطلب هستند و با زنان کوچکتر ازدواج میکنند؛ بنابراین خانمهایی با سن های بالاتر، شانس کمتری برای ازدواج دارند. در این میان مطالعات انجام شده نشان میدهد که یکی از عوامل تاخیر در ازدواج جوانان «انتخاب همسر مناسب» است؛ این درحالیست که در گذشته واسطهگری در ازدواج رخ میداد و قوم و خویشان جوانان را به یکدیگر معرفی میکردند، جامعه کوچکتر، روابط چهره به چهره و گسترده بود، اما با بزرگ شدن شهرها روابط کاهش یافته و شناخت افراد از یکدیگر کم شده است. در سال های اخیر مراکز همسریابی وهمچنین سایت ها و کانال هایی به این منظور راه اندازی شده اند. وی با بیان اینکه مراکز همسانگزینی جایگزین «واسطهگری درازدواج» هستند، تصریح میکند: اگرچه مراکز همسانگزینی میتوانند جایگزین مناسبی برای «واسطهگری در ازدواج» باشند، اما در عین حال تعدد مراکز موجب خطا و افزایش نفوذ افراد غیر متعارف برای فعالیت این مراکز شده است، بنابراین اگر مراکز رسمی برای انتخاب جوانان مناسب یکدیگر وجود داشته باشد به مرور زمان اطمینان در جوانان برای مراجعه به این مراکز بیشتر خواهد شد. اگر تجرد قطعی را عددی در نظر میگیریم که پس از آن درصد مجردها خیلی کاهش پیدا نمیکند. در گذشته معمولاً تجرد قطعی در خانمها ۴۵ سال و در آقایان ۵۰ سال در نظر میگرفتند، اما در سالهای اخیر وقتی محاسبه میکنیم، یعنی دخترانی که به سن ۳۸ یا ۴۰ میرسند، پس از آن درصد تجردشان برای یک مقطعی کم نمیشود. بیشتر این اتفاق برای دختران دهه شصتی رخ میدهد، چون تعداد موالید دختر این دهه نسبت به پسر افزایش یافت و از آنجایی دختران معمولاً با پسران بزرگتر از خود باید ازدواج کنند و پسرانی که بزرگتر از دختران دهه ۶۰ هستند، متولد دهه ۵۰ هستند، چون تعدادشان کمتر است، یک مضیقه ازدواج برای آنها پیش آمده است. کاظمیپور افزود: مردان در هر شرایطی چه مجرد چه اینکه همسر خود را از دست داده باشند، برای ازدواج جوانگرایی دارند. برای مثال مردی که از همسرش جدا میشود و ۴۰ یا ۴۲ ساله است، با یک دختر ۳۸ ساله ازدواج نمیکند. جوانگرایی بین مردان کشور وجود دارد. در حال حاضر بسیاری از دختران با مردان همسن خود ازدواج میکنند و این امر موضوع تجرد زنان را کمی تعدیل میکند. با این وجود، در سال های اخیر سیاست ها و مشوق هایی برای ازدواج دهه شصتی ها به کار گرفته شد؛ سیاست هایی که البته آنطور که باید و شاید نتوانست نتیجه بخش باشد و اکنون با جمعیتی از دهه شصتی هایی مواجه هستیم که اگرچه پا به دوران میانسالی گذاشته اند؛ اما نتوانسته اند ازدواج کنند.
ارسال نظر