اما و اگرها بر سر اصلاح اصلاحات

پارسینه: بازنگری درونی با هدف شناسایی ضعفها و کاستیها و ارتقای قوتها و بهرهگیری از فرصتها، پایداری و پویایی جریانهای سیاسی را بهدنبال دارد؛ انتظار میرود اصلاحطلبان نیز با کارنامه تجارب تلخ و شیرین خود در رقابتهای سیاسی و ضرورت بازیابی انسجام درونی به آن توجه کنند.
با پیروزی نامزد جریان اصلاحات در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۷۶ گشایشهایی در فضای سیاسی کشور ایجاد شد و متعاقبا در سایر حوزههای جامعه از فرهنگی تا اجتماعی و اقتصادی، تغییرات مثبت و مطلوبی شکل گرفت؛ همین امر بیش از روزهای نخستین دولت اصلاحات، اقبال عمومی را به این جریان و اندیشههای اصلاح طلبانه همراه کرد.
در آستانه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، اصلاح طلبان با حمایت از حسن روحانی در جلب آرای مردم بسیار موفق بودند، در سال ۹۵ نیز با حمایت از لیست امید در انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی در جلب مشارکت حداکثری مردم و راهیابی نمایندگان خود به مجلس موثر و تعیین کننده بودند، چنانکه در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نیز با وجود شبهههایی که درباره سهم خواهی اصلاح طلبان از دولت یازدهم و احتمال عدم حمایت این جریان از تداوم ریاست جمهوری روحانی، اصلاح طلبان در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز از او حمایت کردند.
اصلاح طلبان در انتخابات ۹۲ با انسجام بیشتر میان طیفهای مختلف این جریان ظاهر شدند؛ اگر چه محدودیتهایی برای فعالان سیاسی و طیفها و احزاب سیاسی اصلاح طلب طی این سالها از سوی ساختار اعمال شد، اما جامعه به فضایی مطلوب برای تنفس سیاسی و فکری نیازمند بوده و همین امر استقبال جامعه و افکارعمومی را با این جریان به دنبال داشته است.
در سالهای اخیر برخی مردم، شخصیتها و طیفهای سیاسی این انتقاد را به اصلاح طلبان وارد کردند که در رویدادهای سیاسی مهم همچون انتخابات، از افراد و فهرستهایی حمایت کرده اند که با مشی اصلاح طلبانه فاصله زیادی داشته اند؛ موضوعی که در مواضع غیر اصلاح طلبانه و دوگانه و مبهم برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی که در لیست مورد حمایت اصلاح طلبان قرار داشتند، نمود داشته است.
از طرفی دیدگاههای متفاوتی که میان شخصیتها و برخی طیفهای اصلاح طلب درباره شورای عالی سیاست گذاری درباره نقاط قوت و ضعف شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان مطرح شده، بر انسجام درونی آنان تاثیر گذار است؛ چنانکه عدهای بر این عقیده اند که این شورا با توجه به تاکیدی که بر رویکرد جبههای به ویژه در انتخابات دارد، احزاب اصلاح طلب و فعالیتهای حزبی را به حاشیه میبرد؛ ساختار، عملکرد و مواضع شفاف نسبت به مسائل کشور و تضادهایی که بعضا درباره رهبری کاریزماتیک اصلاح طلبان مطرح میشود، این مسائل علاوه بر این که در رشته پیوند اصلاح طلبان را تهدید به گسست میکند، بلکه ایجاد ناامیدی و سردرگمی، پایگاه مردمی آنان را تضعیف میکند.
با نزدیک شدن به انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی در سال آینده و تکاپوی جریانهای سیاسی برای حضور در رقابتهای انتخاباتی، نیاز به انسجام و بازسازی درونی در جریان ها، طیفها و گروههایی سیاسی ضروری به نظر میرسد و انتظار میرود اصلاح طلبان به مثابه دیگر جریان ها، سیاسی با شناسایی ضعفها و تهدیدهای بیرونی و درونی، جایگاه خود را نسبت به گذشته ارتقا داده و با برنامه ریزی ساختاری برای آینده و بازیابی جایگاه خود در ساختار مدیریتی کشور تلاش کنند.
ارسال نظر