گوناگون

چرا در خیابان‌های ژاپن سطل زباله پیدا نمی‌کنید؟

چرا در خیابان‌های ژاپن سطل زباله پیدا نمی‌کنید؟

وقتی وارد توکیو می‌شوید، خیابان‌ها برق می‌زنند، اما هیچ سطل زباله‌ای نمی‌بینید! چه چیزی مردم را مجبور می‌کند زباله را در جیبشان به خانه ببرند؟

به گزارش پارسینه ؛ یادتان هست سال ۲۰۱۸، زمانی که سوت پایان بازی تیم ملی ژاپن در جام جهانی روسیه به صدا درآمد و شکست آن‌ها قطعی شد، هواداران ژاپنی با چشمانی اشک‌بار، کیسه‌های پلاستیکی آبی‌رنگی را از جیب‌هایشان بیرون آوردند و شروع به جمع‌کردن زباله‌های زیر پای خود و صندلی‌های اطراف کردند؟

هم‌زمان، در رختکن تیم، بازیکنان ژاپنی فضایی را تحویل دادند که از روز اولش تمیزتر بود و یادداشتی به زبان روسی روی میز گذاشتند: اسپاسیبا (ممنون). فیفا این صحنه را الگویی برای تمام تیم‌ها نامید، این حرکت صرفاً بلکه بازتابی بود از واقعیت روزمره‌ای که در خیابان‌های توکیو، کیوتو و اوساکا جریان دارد.

وقتی برای اولین‌بار پایتان را در ژاپن می‌گذارید، متوجه می‌شوید خیابان‌ها به طرز خیره‌کننده‌ای تمیزند، اما کمتر سطل زباله‌ای در خیابان دیده می‌شود، یا به‌ندرت رفتگران محلی را در اطراف می‌بینید. پس زباله‌ها کجا می‌روند؟

ماجرا از مدارسی شروع می‌شود که در آن‌ها دانش‌آموزان دوشادوش معلم‌ها توالت‌ها را می‌شویند تا یاد بگیرند «مسئولیت» فقط یک کلمه نیست. ریشه‌ی این وسواسِ تمیزی به باورهای کهن شینتو و بودیسم می‌رسد؛ جایی که «گردگیری» نوعی مراقبه است و کثیفی فیزیکی، ریشه بدشانسی و ناپاکی روح تلقی می‌شود.

اما این فرهنگ لایه‌های پنهان دیگری هم دارد؛ از داستان ترسناک حمله گاز سارین که باعث جمع‌آوری تمام سطل‌های زباله شد، تا قوانین سخت‌گیرانه‌ی همسایگی که در آن مردم با کیسه‌های شفاف زباله یکدیگر را کنترل می‌کنند. در ژاپن، تمیزی مرز میان «شهروند محترم» و «مزاحم» است و حتی اشیا هم روح دارند و دور ریختنشان آداب دارد.

اما آیا می‌دانید چرا کارمندان کت‌وشلواری قبل از کار خیابان را جارو می‌کنند و چگونه باور به «روحِ اشیا» باعث شده ژاپنی‌ها قبل از دورانداختن لباس‌های کهنه از آن‌ها تشکر کنند؟

وقتی نظافت، درس زندگی می‌شود

کودکان ژاپنی فرهنگ پاکیزگی را از همان دورانی که شخصیتشان شکل می‌گیرد، به‌خوبی می‌آموزند.

تصور کنید زنگ پایان کلاس در مدرسه‌ای در هیروشیما به صدا در می‌آید و دانش‌آموزان خسته از هفت زنگ ۵۰ دقیقه‌ای، کیف‌هایشان را می‌بندند؛ اما کسی به سمت در خروجی نمی‌دود. معلم با آرامش اعلام می‌کند: «خب بچه‌ها، نوبت نظافت است. ردیف اول و دوم کلاس را جارو کنند، ردیف سوم و چهارم راهروها و پله‌ها و ردیف پنجم؛ نوبت شستن توالت‌هاست.»

شاید صدای ناله‌ای خفیف از ردیف پنجم بلند شود، اما هیچ‌کس اعتراض نمی‌کند. بچه‌ها بلند می‌شوند، دستمال‌ها، سطل‌ها و جاروها را از کمد انتهای کلاس برمی‌دارند و به سمت مأموریت خود می‌روند. این صحنه که در ویدیوهای مستند و بسیاری از گزارش‌ها به تصویر کشیده می‌شود، «گاکو سوجی» نام دارد.

در سیستم آموزشی ژاپن، چیزی به نام «سرایدار» یا نظافتچی به معنای غربی‌اش وجود ندارد. به گفته مایکو آوانه، دستیار سابق مدیر دفتر دولتی هیروشیما، دانش‌آموزان در تمام ۱۲ سال دوره‌ی دبستان تا دبیرستان، بخشی از برنامه روزانه‌شان را به تمیزکردن محیط مدرسه اختصاص می‌دهند، گرچه هدف دولت صرفه‌جویی در هزینه استخدام نظافتچی نیست.

مسئولیت، قبل از آنکه آموزش داده شود، تمرین می‌شود

طبق فلسفه‌ی تربیتی گاکو سوجی اگر کودکی مجبور باشد کلاسی را که خودش کثیف کرده تمیز کند، یاد می‌گیرد که به اموال عمومی احترام بگذارد و رد حضورش را مدیریت کند. مسئولیت، مفهومی انتزاعی نیست؛ با دست، آب و دستمال تجربه می‌شود.

چیکا هایاشی، مترجم آزاد، می‌گوید: «گاهی دلم نمی‌خواست مدرسه را تمیز کنم، اما پذیرفته بودم که این کار بخشی از روتین ماست. ما یاد می‌گیریم که مسئولیت فضایی که از آن استفاده می‌کنیم با خودمان است.»

درعین‌حال از همان سال‌های ابتدایی، دانش‌آموزان کفش‌های بیرون را در کمد می‌گذارند و با کفش‌های مخصوص داخل کلاس، اوواباکی، وارد می‌شوند. این تفکیک ساده، اولین برخورد عملی با مرز میان «بیرون» (Soto) و «داخل» (Uchi) است؛ مفهومی که بعدتر در تمام زندگی ژاپنی‌ها گسترش پیدا می‌کند.

بعدها برای این کودکان، پیاده‌رو محله، پارک عمومی و حتی استادیوم فوتبال، ادامه‌ی همان محیطی است که باید تمیز بماند. کسی که دوازده سال شستن توالت را تجربه می‌کند، بعید است آدامسش را بی‌تفاوت روی آسفالت رها کند.

ریشه‌های تاریخی و مذهبی: وقتی پاکیزگی، مسئله‌ای اخلاقی است

اما آموزش مدرن تنها بخشی از ماجراست. وسواس ژاپنی‌ها نسبت به تمیزی، خیلی قبل‌تر از کلاس درس شکل گرفت؛ جایی میان آیین، ترس و احترام: سال ۱۶۰۰ میلادی، زمانی که ویلیام آدامز دریانورد انگلیسی و اولین بریتانیایی که پا به ژاپن کشتی‌اش را در سواحل این کشور پهلو داد، با صحنه‌ای روبرو شد که با اروپای آن زمان کاملاً بیگانه بود.

درحالی‌که خیابان‌های لندن و پاریس مملو از فاضلاب روباز و زباله بودند و طاعون جان هزاران نفر را می‌گرفت، آدامز از شهری می‌نوشت که نظم و پاکیزگی در آن غیرعادی به نظر می‌رسید.

در خاطراتی که بعدها در کتاب Samurai William نقل شد، او با شگفتی می‌نویسد: «اشراف ژاپنی روی پاکیزگی بسیار حساس‌اند. آن‌ها سیستم‌های دفع فاضلاب بی‌نقص و حمام‌های بخار با چوب‌های معطر دارند.» می‌گویند ژاپنی‌های آن زمان از دیدن اروپایی‌هایی که به نظافت شخصی اهمیت نمی‌دادند، وحشت‌زده می‌شدند!

این نگاه، در دو سنت مذهبی اصلی ژاپن ریشه دارد: شینتو و بودیسم.

شینتو، مذهب بومی ژاپن، پاکیزگی را نه انتخابی فردی، که الزامی اخلاقی می‌داند. مفهوم کلیدی این آیین «کِگاره» (Kegare) است؛ نوعی آلودگی که فقط به کثیفی فیزیکی محدود نمی‌شود. بیماری، مرگ، خون و حتی برخی احساسات منفی، همگی مصداق کگاره‌اند. به باور شینتو این ناپاکی‌ها به کل جامعه آسیب می‌زنند و بلا و بدشانسی می‌آورند.

برای مقابله با کگاره آیین‌های تطهیر مکرر ضروری است، به همین دلیل مردم پیش از ورود به معابد شینتو، دست و دهان خود را می‌شویند. حتی برخی مردم وقتی ماشین جدیدی می‌خرند، آن را به معبد می‌برند تا راهب با تکان‌دادن چوب‌دستی خاصی به نام اونوسا که شبیه گردگیر است، خودرو را از انرژی‌های منفی و آلودگی پاک کند.

با ورود بودیسم از چین در قرن‌های ششم تا هشتم، این فرهنگ هم تقویت شد. به‌ویژه در مکتب «ذن»، کارهای روزمره‌ای مثل جاروکردن، آشپزی و شستن ظروف، فعالیت‌هایی کم‌ارزش تلقی نمی‌شوند؛ این کارها تمرین‌های معنوی و نوعی مدیتیشن و حضور ذهن‌اند؛ نوعی مراقبه‌ی عملی.

راهبان ذن معتقدند که با پاک‌کردن گردوغبار از محیط پیرامون، در واقع گردوغبار را از روح و ذهن خود پاک می‌کنید. برای مثال در مراسم چای ژاپنی که برخی آن را اوج زیبایی‌شناسی ذن می‌دانند، استاد چای یا دستیارش قبل از مراسم، حتی ریزترین ذرات غبار را با وسواس از روی تاتامی برمی‌دارند.

در کتاب کلاسیک «کتاب چای» (۱۹۰۶) آمده است: «اگر در تاریک‌ترین گوشه اتاق ذره‌ای غبار پیدا شود، میزبان شایسته نام استاد چای نیست.»

 

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار