ابداع یک قانون بهخاطر هواداران تراکتور و پرسپولیس!/ مقصران کم سابقهترین توهین در فوتبال ایران!
اتفاقات تلخ دیدار تراکتور و پرسپولیس بار دیگر یک واقعیت انکارناپذیر را به رخ کشید: مشکل فوتبال ایران فقط هوادار عصبانی نیست، مشکل اصلی «قانونی» است که یا دیر اجرا میشود، یا سلیقهای است!
به گزارش پارسینه، زمین های فوتبال ایران و یا بهتر بگوییم سکوی تماشاگران استادیومها در یکی دوسال اخیر به میدان جنگ نه از نوع فیزیکی بلکه کلامی تبدیل شده و روز به روز هم محصول این نزاع کلامی زشت تر و مشمئزکننده تر می شود. فرقی هم نمی کند کدام بازی باشد؛ از دربی پایتخت گرفته تا دیدار پرسپولیس و تراکتور یا پرسپولیس و سپاهان یا استقلال با یکی از این دو تیم. شعارهای توهین آمیز و الفاظ رکیک توسط سیل جمعیت نثار بازیکنان و مربیان و داور می شود و این فضای مسموم هر روز آلوده تر می شود.
بیسابقهترین توهین در فوتبال ایران!
در آخرین مورد، یک اتفاق بی سابقه صورت گرفت؛ شعارهای زشت و بیسابقه هواداران تراکتور علیه بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس، بهویژه کریم باقری که بهدرستی موجی از واکنشها را به دنبال داشت. تاکنون سابقهای از چنین حجم توهین سازمانیافته علیه این بازیکن و مربی با اخلاق در فوتبال ایران وجود نداشته و توهین به چهرهای که نه تنها همشهری تبریزی هاست بلکه سالها نماد اخلاق و احترام حتی برای هواداران رقیب بوده، خط قرمزی بود که نباید شکسته میشد و برگی تازه به دفتر زشت بی اخلاقی در فوتبال ایران اضافه کرد. اما تقلیل دادن این اتفاق به یک «رفتار خودجوش» یا صرفاً هیجان لحظهای، سادهسازی خطرناک یک بحران عمیقتر است.
البته از زمانی که فدراسیون فوتبال بدون توجه به حکم قبلی خود درباره بازی فصل قبل دو تیم در لیگ برتر، که هنوز هم به اتمام نرسیده اعلام کرد این بازی با هوادار انجام خواهد شد، پیش بینی تنش و مشکلات همیشگی می شد اما باید دید واکنش آن ها به این مورد کم سابقه و تکرار توهین های قبلی هواداران دو تیم چه خواهد بود؟

چرخه معیوبی که با آتش بیانیه ها شعله ور تر می شود!
واقعیت این است که فوتبال ایران مدتهاست وارد چرخهای معیوب شده؛ چرخهای که از یک توهین شروع میشود، با بیعملی ادامه پیدا میکند و با توجیه و تلافی به اوج میرسد. باشگاه تراکتور در پاسخ به بیانیه پرسپولیس شعارهای اخیر را به نوعی واکنشی به توهینهای فصل گذشته هواداران پرسپولیس علیه علیرضا بیرانوند دانسته و حتی نام شجاع خلیلزاده را هم به میان آورده است.
دور باطلی که تمامی ندارد!
از نظر باشگاه تراکتور که به نوعی کریم باقری را هم در دادن این شعارها مقصر دانسته! بیانیه اخیر باشگاه پرسپولیس در محکومیت این شعارها، «فرار رو به جلو» تلقی شده است. این موضعگیری اگرچه سعی در توجیه رفتار بخشی از هواداران دارد، اما پرسش اساسی را بیپاسخ میگذارد: آیا توهین، پاسخی قابل قبول به توهین است؟ البته از نگاه برخی این واکنش و استدلال بیپایه هم نیست؛ چرا که آن زمان نیز برخوردی قاطع و ریشهای با توهینهای هواداران پرسپولیس صورت نگرفت. اما این دور باطل تا کی قرار است ادامه پیدا کند؟! وقتی افشین پیروانی در واکنش به عذرخواهی خداداد عزیزی از خودش و کریم باقری بابت شعار زشت هواداران می گوید ما هم پیشاپیش از آنها برای بازی در تهران عذرخواهی می کنیم، یعنی این دور ادامه دارد....

نقش پررنگ فدراسیون و کمیته انضباطی در توهین هواداران تراکتور و پرسپولیس
حکم پرونده شکایت پرسپولیس از علیرضا بیرانوند با تاخیری حدود یکساله صادر شد، اما نه زمان صدور حکم توانست التهاب را کاهش دهد و نه نوع برخورد، پیام روشنی به سکوها داد. اعتراض ها در فضای مجازی و در ادامه توهین گشترده به بیرانوند و شجاع خلیلزاده از سوی هواداران پرسپولیس، زنگ خطر را به صدا درآورد. اما پاسخ چه بود؟ جرایم مالی و محرومیت تماشاگران؛ تصمیماتی که تجربه نشان داده نه بازدارندهاند و نه اثر بلندمدت دارند. منتقدان معتقدند چنین تصمیمهایی پیام روشنی به سکوها مخابره میکند؛ اینکه میتوان با وجود سابقه تخلفات گسترده، همچنان از امتیاز حضور تماشاگران بهرهمند شد. این رویکرد، نهتنها بازدارنده نیست، بلکه میتواند به تکرار و حتی تشدید رفتارهای ناهنجار دامن بزند.

کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بارها به دلیل ناکافی بودن و بازدارنده نبودن احکامش مورد انتقاد قرار گرفته است. جرایم نقدی محدود و محرومیتهای کوتاهمدت تماشاگران، در عمل نتوانستهاند تأثیر ملموسی بر کاهش ناهنجاریهای سکوها داشته باشند. تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که این نوع مجازاتها بیشتر جنبه نمادین دارند و برای هوادارانی که بهصورت سازمانیافته اقدام به توهین میکنند، مانع جدی محسوب نمیشوند.
آیا قانون «کسر امتیاز» تازه ابداع شده؟!
سؤال اساسی اینجاست: اگر همان زمان، برخوردی فراتر از «بدون تماشاگر شدن» یا جریمه نقدی در نظر گرفته میشد، آیا امروز شاهد تکرار این حجم از توهین و تنش بودیم؟ آیا پیام روشنی به همه سکوها داده نمیشد که خط قرمزها واقعیاند و هزینه عبور از آنها سنگین است؟
تناقض بزرگ دقیقاً از همینجا آغاز میشود. حالا، بعد از بالا گرفتن حاشیهها و فشار افکار عمومی، ناگهان صحبت از «کسر امتیاز» به میان میآید؛ گویی این ابزار انضباطی تازه ابداع شده است. این سؤال بهحق مطرح میشود: چرا حالا؟ چرا وقتی بحران بزرگتر شده، قانون یادش میافتد که میتواند قاطعتر باشد؟
عدم شفافیت و اجرای سلیقه ای قانون
شفاف نبودن قوانین و اجرای سلیقهای آنها، خود بزرگترین معضل فوتبال ایران است. وقتی هوادار نمیداند دقیقاً چه رفتاری چه مجازاتی دارد، طبیعی است که مرزها را امتحان کند و علاوه بر سردادن رکیک ترین الفاظ به ناموس بازیکنان، تا کور کردن هوادار رقیب و یا انداختن بطری ادرار به سمت هوادار رقیب پیش برود. وقتی باشگاهها احساس میکنند نهایت هزینه، پرداخت جریمهای قابل جبران است، چرا باید نگران تکرار تخلف باشند؟ و وقتی فدراسیون در تصمیماتش ثبات ندارد، اعتماد عمومی هم از بین میرود.
اصرار بر برگزاری بازیها با حضور تماشاگران، علیرغم سابقه احکام سنگین محرومیت، دقیقاً در همین چارچوب قابل تحلیل است. پیامی که مخابره میشود روشن است: قانون قابل دور زدن است، اگر شرایطش فراهم باشد. این پیام، نهتنها بازدارنده نیست، بلکه عملاً مشوق تکرار رفتارهای ناهنجار است.

جرقه شادی کنترل نشده و هیجانی بازیکنان سکوها را به آتش می کشد!
در این میان، نقش بازیکنان و رفتارهای تحریکآمیز در زمین نیز نباید نادیده گرفته شود. شادیهای اغراقشده و کنایهآمیز، وقتی با فضای ملتهب سکوها ترکیب میشود، نتیجهای جز انفجار هیجانی ندارد. اما همانطور که در مورد هواداران، برخوردها اغلب حداقلی است، در قبال بازیکنان هم معمولاً شاهد واکنشهای نمایشی هستیم. در فوتبال حرفهای، بازیکنان بهعنوان الگوهای رفتاری شناخته میشوند و هر حرکت آنها میتواند به سرعت به سکوها منتقل شود. زمانی که شادی گل از چارچوب احترام خارج میشود، کنترل احساسات هواداران نیز دشوارتر خواهد شد.
فوتبال، قربانی همین تعللهاست!
فوتبال ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به یک اصل ساده نیاز دارد: قانون شفاف، قاطع و بدون تبعیض. نه قانونی که بعد از بحران به یادش بیفتند، نه برخوردی که به فشار رسانهای وابسته باشد. اگر کسر امتیاز ابزار بازدارنده است، باید از ابتدا و بدون ملاحظه اجرا شود، نه بهعنوان تهدید پس از فاجعه. تا زمانی که تصمیمات انضباطی دیرهنگام، متناقض و سلیقهای باشند، نباید انتظار داشت سکوها آرام شوند. فوتبال، قربانی همین تعللهاست؛ تعللهایی که هر بار هزینهاش را اخلاق، اعتبار و اعتماد عمومی میپردازد.
ارسال نظر