شیء کشف شده، بلند، سنگین و به روشنی نامتعارف بود؛ سرنیزهای پوشیده از خوردگی اما براق از تزئینات طلا. باستانشناس لون کلاودی-هانسن برای لحظهای نمیتوانست آنچه در دست داشت را باور کند. او بعدها به یاد آورد که به شکل غریزی آن را دوباره در خاک گذاشت و با شوک از آن دور شد. در حفاریهای مربوط به عصر برنز، انتظار یافتن سلاحهای آهنی وجود ندارد، چه رسد به سلاحی تشریفاتی با پوشش طلایی.
یکی از قطعات طلاکوب در لحظۀ کشف
این لحظهی ناباوری، آغاز یکی از مهمترین یافتههای باستانشناسی دانمارک در چند دههی اخیر شد. تا پایان همان روز، تیم حفاری دومین سرنیزه را یافت که کمابیش از دید شکل و تزئین با نخستین نمونه یکسان بود. تحلیلهای آزمایشگاهی خیلی زود حقیقت جالبی را تأیید کرد: این سلاحها حدود ۹۰۰ تا ۸۳۰ پیش از میلاد تاریخگذاری میشوند و کهنترین آهنهای کشفشده در دانمارک به شمار میروند.
چشمهای مقدس زیر طلا
حفاری سال ۲۰۲۵ ابتدا بر پرسشی متمرکز بود که سالها پژوهشگران را سردرگم کرده بود: چرا اینهمه زیورآلات ارزشمند از جمله ده حلقهی سوگند طلایی سنگین و نزدیک به ۲۲۰۰ مارپیچ ریز، اینجا به خاک سپرده شدند؟ پاسخ زمانی آشکار شد که باستانشناسان یک چشمهی مدفون را درست زیر محل کشفیات پیشین طلا نمایان کردند. محیط آبگرفته سبب شده بود مواد آلی با کیفیت استثنایی حفظ شوند و با نمونهبرداری از صمغ بید در غلاف سرنیزه، بتوان تاریخگذاری دقیقی انجام داد.
قطعات نیزههای طلاکوب بعد از کشف
چشمه، همهچیز را تغییر میدهد. این کشف نشان میدهد ثروت پراکنده در این زمین نتیجهی گم شدن تصادفی، انباشت اتفاقی یا بقایای یک سکونتگاه غارتشده نبود. اینجا یک محل آیینی بوده است. اشیاء طلایی آگاهانه کنار و بالای آب جاری قرار داده شده بودند که بازتابی از سنتهایی است که در سراسر اروپا ثبت شده و در آنها چشمهها نقش دروازههایی قدرتمند برای تقدیم هدایا به خدایان را داشتهاند. در بوسلونده، این آیین طی قرنهای عصر برنز پایانی ادامه داشته و چالههای پختوپز نزدیک، نشانهی گردهماییهای مکرر، جشنها و مراسم هستند.
نیزههای تازهکشفشده به شکل کامل در این جهان آیینی جای میگیرند. تزئینات طلایی آنها که با تصویربرداری دقیق با اشعهی ایکس آشکار شدند، نشاندهندهی مهارت هنری در بالاترین سطح هستند. بهترین نمونهی باقیمانده ۴۷ سانتیمتر طول دارد و برآورد میشود که در حالت کامل حدود ۶۰ سانتیمتر بوده است. هیچ نمونهی مشابهی نه در دانمارک و نه در سراسر حوزهی نوردیک، تا کنون یافت نشده است.
شکل کاملتر نیزهها بعد از کنار هم گذاشتن قطعات
آهن پیش از عصر آهن
تقویم زمانی یکی از شگفتانگیزترین جنبههای این کشف است. عصر آهن دانمارک به شکل سنتی چندین قرن پس از ساخت این نیزهها آغاز میشود. بنابراین کشف این نیزهها نشان میدهد آهن نه بهعنوان یک صنعت بومی، بلکه بهعنوان مادهای کمیاب و ارزشمند از راه شبکههای مبادلهی دوربرد وارد این سرزمین شده، آن هم چند قرن پیش از آنکه تولید محلی آهن به شکل گسترده رایج شود.
نمونههای قابلمقایسه از سلاحهای آهنی اولیه در یونان و بخشهایی از اروپای مرکزی وجود دارند، اما هیچیک دارای تزئینات طلایی نیستند. بنابراین نیزههای بوسلونده لحظهای غیرمنتظره از آمیختگی فناوری و اجتماعی را نشان میدهند: یک جامعه ممتاز در عصر برنز دانمارک که اشیایی را در اختیار داشتند که آهن وارداتی را با هنر محلی تزئین طلایی ترکیب میکرد.
این موضوع پرسشهای جذابی را مطرح میکند دربارهی مردمانی که اینجا زیستهاند. کلادی-هانسن معتقد است چشمانداز پیرامون که پیشتر هم بهدلیل کشف شش کاسهی نادر طلا و مجموعههای فشردهای از اشیاء گرانبها شناخته شده بود، احتمالاً قلمروی یک دودمان بانفوذ بوده که در شبکههای دوربرد تجارت و مبادلهی آیینی مشارکت داشته است. ثروت آنان تنها انباشته نمیشد؛ بلکه به شکل دورهای به چشمه سپرده میشد و داراییهای شخصی را به پیشکشهای مقدس تبدیل میکرد.
سپردن آگاهانهی این اشیاء به چشمه نشان میدهد آیینها چگونه رابطه میان انسان، فلز و چشمانداز را شکل میدادهاند. آب بهویژه بار معنایی ژرفی داشته است. چشمهی عصر برنزِ تازه شناساییشده در بوسلونده، این محوطه را از یک زمین کشاورزی با یافتههای غیرعادی به یک مجموعهی آیینی منسجم تبدیل میکند؛ جایی که پختوپز، گردهمایی و تقدیم هدایا طی نسلها در هم تنیده شدهاند.
ارسال نظر