به گفتهٔ اندرو جی. کوه، مسئول اصلی این پژوهش، همین یافته میتواند نشان دهد که کوزههای مشابه (از جمله نمونههای بینظیر یافتشده در مقبرهٔ توتعنخآمون) نیز احتمالاً حاوی بقایای تریاک بودهاند.
او میگوید: «نتایج ما، همراه با پژوهشهای قبلی، نشان میدهد که مصرف تریاک در فرهنگ مصر باستان تصادفی یا محدود نبوده، بلکه بهنوعی بخشی از زندگی روزمرهٔ مردم در مصر و سرزمینهای پیرامون آن بوده است».
این کوزه ۲۲ سانتیمتری حدود ۱۲۰۰ میلیلیتر گنجایش دارد و نمونههای سالم مشابه آن در سراسر جهان کمتر از ۱۰ عدد هستند. قدمت این دسته ظروف عمدتاً به دوران داریوش، خشایارشا و اردشیر هخامنشی بازمیگردد. کوزه ییل نیز از سالهای آغازین تشکیل مجموعهٔ بابلی در ۱۹۱۱ در این موزه نگهداری میشود.
پژوهشگران بر این باورند که ظروف باستانی تنها آثار هنری نیستند؛ بلکه نشانههایی از خوراک، سبک زندگی، درمانهای پزشکی و حتی شیوههای سرگرمی مردم باستان را در خود حفظ کردهاند. بنابراین مطالعهٔ ردّ مواد آلی باقیمانده در این ظروف، میتواند زندگی هزاران سال پیش را روشنتر کند.
کشف تریاک در این کوزه یادآور یافتههای مشابهی در محوطهٔ سدمنت مصر است؛ جایی که در یک مقبرهٔ معمولی مربوط به عصر پادشاهی نوین، ردّ تریاک در چند کوزه آلاباستر و کوزههای کوچک قبرسی یافت شده بود. این شباهتها، که بیش از هزار سال فاصلهٔ زمانی را پوشش میدهد و هم طبقهٔ اشراف و هم مردم عادی را دربرمیگیرد، احتمال وجود تریاک در کوزههای یافتشده در مقبرهٔ توتعنخآمون را بسیار بالا میبرد.
کوه یادآور میشود که نشانههای مصرف تریاک در دوران باستان فقط کارکرد درمانی نداشته و در آیینهای مذهبی و معنوی نیز نقش داشته است. برای مثال، در دوران توتعنخآمون، مردم در جزیرهٔ کرت الههای به نام «الههٔ خشخاش» را میپرستیدند و این گیاه در متون باستانی مانند پاپیروس ابرز، نوشتههای بقراط، دیوسکوریدِس و جالینوس ذکر شده است.
زمانی که هاوارد کارتر در سال ۱۹۲۲ مقبرهٔ توتعنخآمون را کشف کرد، تعداد زیادی کوزه آلاباستر در کنار دیگر اشیای نفیس وجود داشت. در سال ۱۹۳۳، آلفرد لوکاس، شیمیدان عضو گروه کارتر، بقایای قهوهای و معطر داخل برخی ظروف را بررسی کرد و نتیجه گرفت که این مواد نه عطر هستند و نه روغنهای مرسوم.
با وجود اینکه در آن زمان شناسایی دقیق ممکن نبود، لوکاس متوجه شد که محتویات ظروف ناشناختهاند و با مواد معمول متفاوتند؛ موضوعی که اکنون با یافتههای جدید معنا پیدا میکند.
از آن پس هیچ بررسی آزمایشگاهی جدیدی روی این مواد انجام نشده و اکثر آنها هنوز در موزه بزرگ مصر نگهداری میشوند.
کارتر در یادداشتهای خود توضیح میدهد که در دوران باستان، برخی غارتگران بهطور خاص ظروف آلاباستر را هدف قرار داده بودند و اثر انگشتهای برجایمانده نشان میدهد که آنها تلاش داشتهاند محتویات ظرف را تا آخرین ذره بیرون بکشند. نکتهٔ مهم این است که این مواد قهوهایرنگ همانهایی هستند که لوکاس تشخیص داده بود عطر و روغن نیستند.
به گفتهٔ کوه، این موضوع نشان میدهد که محتویات این ظروف بسیار ارزشمند بودهاند؛ آنقدر که هم شایستهٔ همراهی با پادشاه در جهان پس از مرگ محسوب شوند و هم غارتگران برای برداشتنش جان خود را به خطر بیاندازند. او تأکید میکند که چنین ارزشی با مواد عادیِ آرایشی یا خوشبوکننده سازگار نیست.
کوه میگوید: «ما اکنون امضای شیمیایی تریاک را در ظروف آلاباستر مصری یافتهایم؛ ظرفهایی که هم در جامعهٔ اشرافی بینالنهرین حضور داشتهاند و هم در زندگی عادی مردم مصر. احتمال دارد این کوزهها در زمان باستان مانند نشانهای فرهنگی شناخته شده بوده باشند؛ درست مانند قلیانهای امروزی که نماد مصرف تنباکو هستند».
او معتقد است که بررسی دقیق کوزههای توتعنخآمون میتواند نقش تریاک را در مصر و جهان باستان روشنتر کند و شاید تصویری تازه از پزشکی، آیینها و عادات روزمرهٔ مردم آن دوران ارائه دهد.
ارسال نظر