وقتی «مذاکره» مصادره میشود؛ روایت یک مفهوم پرفراز و نشیب
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی در یادداشتی با نگاهی به مفهوم مذاکره و نسبت آن با عقلانیت انقلابی به بررسی تجربههای تاریخی مذاکره با آمریکا میپردازد.
به گزارش پارسینه، مسئلهی مذاکره با آمریکا از جمله موضوعات مورد بحث صاحبان بیان و قلم در دهههای اخیر بوده و حرفهای گوناگونی در این باب زده شده است، «بعضی موافق، بعضی مخالف؛ بعضی با استدلال، بعضی بیاستدلال». رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی اخیر با اشاره به ضررهای بزرگ مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی تأکید کردند: «حرف من این است که در حال حاضر با وضعیّتی که وجود دارد ــ حالا ممکن است بیست سال دیگر، سی سال دیگر وضعیّت دیگری وجود داشته باشد؛ با آن کاری نداریم ــ در وضع کنونی، مذاکرهی با دولت آمریکا، اوّلاً هیچ کمکی به منافع ملّی ما نمیکند، هیچ سودی برای ما ندارد، هیچ ضرری را هم از ما دفع نخواهد کرد؛ یعنی کاری است بدون سود، بدون اینکه برای کشور فایدهای داشته باشد، بدون اینکه ضرری را دفع کند؛ مطلقاً چنین تأثیری ندارد.» ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
در سوی دیگر رئیسجمهور آمریکا در اظهارات روزهای اخیر خود را طرفدار معامله با ایران خوانده است، اظهاراتی که هدف اصلی ایالات متحده در مذاکره یعنی «تحمیل، زورگویی و رؤیای تسلیم ایران» دروغ بودن آن را آشکار میکند.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار روز گذشته مدالآوران ورزشی و علمی با اشاره به همین ادعاهای دروغ رئیسجمهور آمریکا درباره معامله و مذاکره با ایران، فرمودند: «میگوید «من اهل معاملهام، میخواهم معامله کنم، با ایران معامله کنیم»! معاملهای که با زورگویی نتیجهی آن از پیش معلوم باشد، معامله نیست، تحمیل است؛ و ملّت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت؛ ملّت ایران زیر بار تحمیل نمیرود. اسم این معامله نیست. «بنشینیم صحبت کنیم و نتیجه این بشود»! مشخّص میکند؛ این زورگویی است. ایران را نمیشود مثل بعضی از کشورهای دیگر با این زورگوییها تحت تأثیر قرار داد.» ۱۴۰۴/۰۷/۲۸
رسانه KHAMENEI.IR برهمین اساس در یادداشت زیر با نگاهی به مفهوم مذاکره و نسبت آن با عقلانیت انقلابی به بررسی تجربههای تاریخی مذاکره با آمریکا میپردازد.
* مقدمه
مذاکره، به خصوص مذاکره با دولت ایالات متحده، در دهههای گذشته از جمله پرمناقشهترین موضوعات سیاسی بوده است و هر از چندگاهی به بهانههای مختلفی محل مباحثه و طرح نظرات مختلف شده است و میشود. در این میان، برخی مذاکره با آمریکا را تنها راه حل برون رفت از مشکلات دانسته و آن را در باغ بهشت سیاست توصیف کردهاند و در توهمی رومانتیک به مذاکرهای رویایی با طرف آمریکایی میاندیشند. این جریان فکری در تحجری سیاسی، تنها راه حل کشور و یا حدأقل اصلیترین راه حل کشور در برابر مشکلات را در منظری انحصارگرایانه، به مذاکرات با آمریکا پیوند میدهند. در مقابل این توهم رومانتیک، توهمی شبه انقلابی را شاهد هستیم که در منظری شعاری و ستیزهجویانه، هرگونه مذاکراه را گشودن بابی از آتش دوزخ بر پیکرهی سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران متصورند و این ستیزهی احساسی خویش را به رهبر انقلاب اسلامی نسبت میدهند. متن پیشرو تلاش دارد در منظری متعادل برداشت و فهمی از مذاکره در عقلانیت انقلابی ارائه دهد و معتقد است رهبران انقلاب اسلامی نه مذاکره دوستند و نه مذاکره ستیز، بلکه مذاکره را ابزاری اقتضائی میدانند که در صورت تأمین منافع به کاربسته میشود و در صورت ناکارآمدی، اصرار بر آن را ناصواب و خطایی بزرگ توصیف کردهاند.
* ۱. مصادرهی مفاهیم
از جمله آفتها در فهم مفاهیم مبنایی در ساحت اندیشهی سیاسی، تحریف آن مفهوم و رواج تعریف غلط و در نهایت تثبیت آن در میان افکار عام و خاص است. «مذاکره» از جملهی مفاهیم پر بسامد است که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون در کشاکش تحولات سیاسی، جلوههای بسیار یافته و تجربههایی را رقم زده است. لیک از اوایل دههی نود و با نقشآفرینی جریان سیاسی پیروز، این مفهوم در صدر مفاهیم سیاسی کشور قرار گرفت و از سویی دیگر در روایتی یکسویه از جانب کنشگران فکری و اجرایی حاکم، تعریفی خاص یافت و به نوعی مصادره شد! هرگاه صحبت از مذاکره میشد، آن چه به ذهن مخاطب متبادر میگشت، تیم و فرد مذاکره کننده مشخص، موضوع مذاکره مشخص و حتی طرف مذاکره هم متعین و ثابت است!
رفتهرفته این مصادره مفهومی، مذاکره را معنایی غریب و بیگانه با ارزشهای انقلابی جلوه داد و دوگانهای کاذب تولید شد، دوگانهای میان انقلابیگری و مذاکرهخواهی. اما آیا به حقیقت انقلابگری در برابر مذاکره است؟! آیا نمیتوان مذاکرهکرد و انقلابی بود؟! آیا دولت انقلابی مذاکره نمیکند؟! و... . مذاکره در برابر انقلابیگری و مقاومت نیست، مذاکره ابزاری در اختیار کنشگر سیاسی است و میتواند ابزاری در اختیار مقاومت و انقلاب باشد.
ارسال نظر