روایت دختر دانشمند هسته ای از لحظات بعد از ترور پدرش

دو غریبه وقتی مطمئن شدند موشک درست به واحد آنها خورده، لبخند رضایتی زدند و رفتند. لبخندی که میگفت:«مأموریت با موفقیت انجام شد!».
به گزارش پارسینه فارس در گزارشی به نقل از دختر شهید منصور عسگری از شهدای هستهای که در نخستین روز حمله اسرائیل به شهرک چمران به شهادت رسید نوشت: همسایهها میگفتند چند دقیقه بعد از انفجار، دو غریبه آمده بودند و سراغ بابا را میگرفتند: « آقای عسکری خانه بود؟!» وقتی خیالشان راحت شد که بابا هم زیر آوار مانده و دیشب در خانه بوده، وقتی مطمئن شدند موشک درست به واحد آنها خورده، لبخند رضایتی زدند و رفتند. لبخندی که میگفت:«مأموریت با موفقیت انجام شد!».
ارسال نظر