ترامپ و سیاست خارجی آمریکا؛ واکاوی ۲ نقطه ضعف بزرگ

ترامپ و سیاست خارجی آمریکا؛ واکاوی 2 نقطه ضعف بزرگ

«به تازگی خبری جنجالی منتشر شده که تاکید می کند ترامپ بر آن است تا ده ها کارمند و چهره برجسته را از شورای امنیت ملی آمریکا اخراج کند. تردیدی نیست که این اخراج ها، صرفا یک هدف دارند: جایگزین کردن چاپلوسانِ ترامپ با افرادی که بعضا از سابقه و تخصص بالایی در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا برخوردارند.»

به گزارش پارسینه؛ "دنیس راس" دیپلمات شناخته شده سابق آمریکا در حوزه سیاست خارجی این کشور، به تازگی در مقاله ای برای وبگاه تحلیلی "نشنال اینترست"، به صراخت اذعان می کند که دونالد ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا، یک دولتمرد عادی و متعارف نیست.

او به طور خاص به سیاست خارجی دولت وی اشاره می کند و  تاکید دارد که سیل جنجالی هایی که ترامپ آنها را در چهار ماه نخست حضورش در قدرت ایجاد کرده، گواهی روشن بر این ادعا است. البته که حتی اگر این صحبت دنیس راس را نیز کنار بگذاریم، رویکردهای ترامپ در مورد مسائل مختلف بین المللی نظیر تلاش‌هایش برای تصرف سرزمین‌های دیگر(نظیر گرینلند، پاناما و کانادا)، و یا ناکامی وعده‌هایش در تحقق آتش‌بس در قالب جنگ های غزه و اوکراین، و همچنین عقب نشینی های قابل توجه او در جنگ تعرفه ای و تجاری علیه چین و طیف متنوعی از دیگر کشورهای دنیا و البته رویکردهای غیرواقع بینانه ترامپ در مواجهه با پرونده هسته ای ایران و مذاکرات با این کشور، گواهی روشن بر این مدعا است.

بیراه نیست اگر بگوییم ترامپ علیرغم تمامی وعده های ابتدایی خود، هنوز به دستاورد ملموسی در حوزه سیاست خارجی آمریکا دسیت نیافته است. موضوعی که خود سطح فشارها و انتقادات علیه وی را افزایش داده است. با این همه، اگر موارد مختلف ناکامی ترامپ در حوزه سیاست خارجی آمریکا را کنار بگذاریم، باید اذعان کنیم که او از منظر گفتمانی و روشی، در عرصه مذکور دچار بحران شده و گذشت زمان نیز چالش های وی را در قالب مناسبات خارجی آمریکا تشدید خواهند کرد.

ترامپ و بحران "هدف شناسی" در سیاست خارجی آمریکا

یکی از نقدهای جدی که به دولت جدید ترامپ و سیاست خارجی آن به ویژه از ناحیه رسانه های آمریکایی و غربی وارد می شود، این مساله است که گویی هم ترامپ و هم کارگزاران سیاست خارجی دولت او، هیچ درک روشنی از اهدافی که به دنبال محقق کردن آن هستند، ندارند.

به عنوان مثال در پرونده مذاکرات با ایران، بارها طرف ایرانی در 5 دور مذاکره با طرف آمریکایی گلایه کرده که مشخص نیست آمریکایی ها دقیقا چه موضعی دارند. گویی ترامپ و ترامپیست های متحد وی، در یک بی‌نظمی بزرگ ذهنی به سر می برند و صرفا در هر پرونده ای که وارد آن می شوند سعی دارند به صورت حداکثری منافع خود را تامین کنند.

گزاره ای که تحقق آن چندان واقع بینانه نیست و اگر سفر اخیر ترامپ به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و قراردادهای چند صد میلیارد دلاری وی با آنها را کنار بگذاریم(رویدادی که در دولت نخست ترامپ هم شاهد آن بودیم)، بیراه نیست اگر بگوییم او تاکنون هیچ دستاوردی در حوزه سیاست خارجی کشورش نداشته است.

ترامپ در ماجرای جنگ تجاری علیه چین نیز صحبت از افزایش تعرفه ها علیه این کشور تا بیش از 400 درصد کرد اما خیلی زود از حرف خود عقب نشینی نمود و قرار است تعرفه های چین به زیرِ 80 درصد کاهش یابند. در همین چهار ماه نخست حضور ترامپ در قدرت به کرات شاهد بوده ایم که ترامپ حرفی را به صورت علنی زده اما در عمل فرسنگ ها از آن عقب نشینی کرده است. این یعنی در دولت ترامپ نه درک درستی از اهداف در سیاست خارجی آمریکا وجود دارد و نه اساسا ابزارهای رسیدن به اهداف، به خوبی درک شده‌اند.

تلاش عجیب ترامپ برای تغییر ساختاری دستگاه دیپلماسی آمریکا

از همان نخستین ساعات پس از حضور ترامپ در کاخ سفید، بسیاری ا از نزدیکان وی تاکید داشتند که در دولت جدید او، معیار اصلی گزینش افراد برای تصدی پُست های مختلف نه صرفا کارآمدی و کفایت، بلکه وفاداری به شخصِ ترامپ است. این یعنی ترامپ در حوزه ای نظیر سیاست خارجی آمریکا صرفا بله‌قربان‌گوهایی را می خواهد که حرف های وی را عملیاتی کنند. در عین حال، به تازگی خبرگزاری رویترز گزارش داده که ترامپ قصد دارد شمار قابل توجهی از کارکنان شورای امنیت ملی آمریکا را اخراج کند.

موضوعی که رسانه های آمریکایی از آن به مثابه خونریزی در این نهاد مهم آمریکایی یاد کرده اند. تردیدی نیست که قرار است چاپلوسانِ ترامپ جای افراد اصلح را بگیرند. این موضوع نیز یرای سیاست خارجی آمریکا تبعات منفی جدی دارد و مولفه شایسته سالاری را در آن کمرنگ می کند. موضوعی که بروندادی جز تعریف اهداف غیرواقع‌بینانه در عرصه سیاست خارجی آمریکا و البته رقم خوردن ناکامی های گوناگون در این حوزه برای آمریکا را به همراه نخواهد داشت.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار