گوناگون

معلولیت اجتماعی؛ ثمره باور‌های نابجای جامعه

معلولیت اجتماعی؛ ثمره باور‌های نابجای جامعه

پارسینه: به اعتقاد یک پژوهشگر و تحلیلگر اجتماعی، معلولیت اجتماعی ثمره باور‌های نابجای جامعه است.

معلولیت اجتماعی؛ ثمره باور‌های نابجای جامعه

به گزارش پارسینه ، مهدیه ملک شیخی پژوهشگر و تحلیلگر اجتماعی به بهانه ۸ مهر، روز جهانی ناشنوایان یادداشتی با عنوان « معلولیت اجتماعی؛ ثمره باور‌های نابجای جامعه» به شرح ذیل نوشته است:

هرچه نام پدر زبان اشاره ایران جبار عسگرزاده (باغچه بان) را شنیده ایم، اسامی افرادی، چون ذبیح بهروز و دکتر محمد خزائلی که نقش موثر و مهمی در پرورش کودکان با آسیب شنوایی داشته اند، کمتر به گوشمان آشناست.

افراد معلول بزرگ‌ترین اقلیت اجتماعی جهان محسوب می‌شوند و بیشتر، ناشنوایان در این اقلیت هستند.

تاریخ ناشنوایان را نگاهی که بیاندازیم، همواره با فراز و نشیب‌های جدی در زمینه دیدگاه افراد شنوا نسبت به آنان مواجه بوده اند.

چنانچه اسناد بین المللی را مروری کنیم؛ در می‌یابیم مسائلی که در طول تاریخ، معلولان با آن درگیر بوده اند بسیار دردناک است. آن‌ها در بهترین موقعیت، شهروندان درجه پست اجتماعی بوده اند.

آمار رسمی کشور را که ورق بزنیم، نه تنها به تعداد دقیق معلولان در کشور دست پیدا نمی‌کنیم، بلکه از آمار ناشنوایان هم عدد موثقی دستمان را نمی‌گیرد.

ناشنوایان در طول تاریخ با دو دیدگاه و تفکر متفاوت روبرو بوده اند؛ دیدگاه پزشکی که ناشنوا را عقب مانده و دارای نقص حواس می‌دانست و دیدگاه جامعه شناسی که ناشنوا را موجودی اجتماعی می‌پنداشت که مانند هر قوم و ملتی زبان و فرهنگ خاص خود را دارد.

دیدگاه اول منجر به حرکت گفتاری/ شفاهی و روش‌های تلفیقی شد و در مقابل، نگاه دوم سبب پدیدآمدن حرکت زبان اشاره/دستی گردید.

پیامد نظر اول انزوا و گوشه گیری ناشنوایان و نابودی تعداد زیادی زبان اشاره در دنیا شد و ثمره بینش جامعه شناسی در این حوزه تحقیق و پژوهش زبانی و بروز توانمندی‌های ناشنوایان گشت که به پیشرفت جامعه جهانی انجامید.

ناشنوایی نه تنها ضعف نیست، بلکه به عنوان یک سبک زندگی باید آن را پذیرفت. مطالعه درباره ناشنوایان در زمره کودکان استثنایی، کنکاش پیرامون تفاوت هاست.

به طور قطع ناشنوایی نوعی تفاوت فرهنگی محسوب می‌شود و باید به ناشنوایان احترام گذاشته شود و با آن‌ها مانند هر اقلیت کوچک دیگر رفتار شود. چنین رویکردی نسبت به دنیای ناشنوایان، به جای ترحم و صرف وقت صرفا جهت همسان سازی فیزیکی آنان با افراد شنوا منجر به بهره برداری بهینه از توانمندی‌های این قشر خواهد شد.

ناشنوایی و کم شنوایی غالبا بیش از سایر معلولیت‌ها به علت چالش برقراری ارتباط میان شنوا و ناشنوا موجب انزوا و در خود فرورفتگی شده و از سوی دیگر به دلیل اینکه ظاهر افراد ناشنوا و کم شنوا هیچ تفاوتی با دیگر انسان‌ها ندارد، مسائل و مشکلات آن‌ها نیز جدی گرفته نمی‌شود.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند؛ ناشنوایان قابلیت‌های ذهنی طبیعی دارند، گرچه ممکن است کمبود‌هایی در عملکرد آن‌ها ظاهر شود که معمولا این مسئله ناشی از مشکلات ارتباطی می‌باشد.

افراد ناشنوا به دلیل نوع معلولیتشان و از آن جهت که گفتگو با آن‌ها از کانال زبان اشاره صورت می‌گیرد و اغلب مردم با چنین زبانی آشنایی ندارند، بیش از سایر گروه‌ها مورد تمسخر و نادیده گرفته شدن قرار می‌گیرند؛ چرا که بیشتر مردم به علت عدم توانایی در برقراری ارتباط با ناشنوایان گمان می‌کنند آن‌ها درکی از محیط پیرامون خود ندارند؛ در حالی که چنین نیست و برخی از این افراد در صورت آموزش و پرورش صحیح می‌توانند تبدیل به نوابغ شوند.

زبان اشاره در ایران ساختار مشخصی ندارد. برخی معتقدند با آن سلیقه‌ای برخورد می‌شود. مترجم‌های مخصوص ناشنوایان نیز که گاه در صفحه تلویزیون ظاهر می‌شوند، تنها همان زبان فارسی را اشاره می‌کنند، در حالی که این زبان برای ناشنوایان قواعد و ساختار خودش را دارد.

به رغم تبعیض عمومی، بزرگترین خطر برای یک گروه اقلیت (ناشنوایان) سازش و شبیه سازی است، در صورتیکه وجود نوعی تفاوت می‌تواند به ثبات این گروه کمک کند؛ لذا همبستگی و هویتشان از بین نرود. در حال حاضر جامعه ناشنوایان با چنین چالشی مواجه است.

هدف مهم کنوانسیون حفظ حقوق افراد دارای معلولیت این است که افراد معلول مانند مردمان عادی بتوانند در جامعه به عنوان شهروند زندگی کنند. مدافعان حقوق ناشنوایان بهره گیری از زبان اشاره را به رسمیت می‌شناسند و ترویج می‌دهند.

خلاصه کلام اینکه زبان اشاره با زبان‌های گفتاری دیگر برابر است و کشور‌ها ملزم به تسهیل یادگیری چنین زبانی هستند تا از این طریق هویت زبانی ناشنوایان را ارتقا دهند.

نکته اصلی در رابطه با زیست اجتماعی ناشنوایان اینست که متاسفانه این گروه در جامعه پذیرش نمی‌شوند. ناشنوا به ترحم نیازی ندارد. بدیهی است معلولان کسانی نیستند که باید از جلوی چشم ردشان کرد، بلکه انسان‌هایی هستند که در متن اجتماع حضور دارند و در توسعه زندگی خود و جامعه شان نقش موثرتری خواهند داشت.

یادمان نرود که ناشنوا به عنوان یک شهروند شایسته نیست در دنیای تنهایی مطلق زندگی کند؛ در چنبره دشوار زندگی به سر برد و از حداقل استاندارد‌های زندگی محروم باشد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار