هک کردن مغز انسان، افسانه یا حقیقت؟

هک کردن به چه معناست؟

اگر از شما بخواهد هک کردن را معنا کنید؛ شاید اولین کلماتی که به ذهنتان می رسد نفوذی بودن یا خرابکاری باشد، اما باید توجه کرد هک کردن معانی و مفاهیم زیادی را به همراه دارد. همانطور که دامنه فناوری و اطلاعات روز به روز گسترده تر می شود، مفهوم هک کردن نیز پیشرفت می کند و با این موج همراه است.

در هر صورت هک کردن را می توان به انجام دادن کارهای هوشمندانه که موجب تغییر ساز و کار سیستم ختم می شود ترجمه کرد، حال این تغییر می تواند مثبت باشد یا منفی، بنابراین هک کردن همواره به معنای خرابکاری نیست و گاهی با هدف بهبود و پیشرفت یک سامانه صورت می گیرد. باید اشاره کرد؛ هکرها توانایی هایی را دارند که به وسیله آنها می توانند اعمالی خارج از مهارت دیگران انجام دهند.

روش های هک کردن مغز انسان

هک کردن مغز انسان به چه معناست؟

در این فرایند هوشمندانه با استفاده از روش هایی شروع به تغییر ساز و کار مغز انسان که نوعی سامانه پیشرفته است یا یک رفتار می کنند. این فرایند نیز می تواند جنبه مثبت و منفی داشته باشد. وقتی از هک کردن مغز صحبت می شود هدف اصلی دستیابی به مغز یا فرایندهای انسانی است، تا از این طریق امکان داشته باشیم بیماری ها را درمان کنیم یا توانایی ها را بهبود ببخشیم.

روش های هک کردن مغز انسان:

سعی نکنید ایده های خوب داشته باشید

سعی داشته باشید ایده داشته باشید ولی مهم نیست که چقدر این ایده خوب است، اهمیت این موضوع زمانی نمایان می شود که شما ایده های بیشتری را داشته باشید تا بتوانید آنها را با هم مقایسه کنید. یک کارآفرین در مورد این موضوع مثالی می زند و می گوید؛ روزی به کارمندانم گفتم یک ایده خوب برای مشتری پیشنهاد دهید و هنگامی که در موعد مقرر برگشتم دیدم هیچ ایده ای ایجاد نشده، بنابراین گفتم بیست ایده ارائه دهید. با کمال تعجب در ساعت مقرر از هر کارمند بیست ایده پیشنهادی دریافت کردم که بعضی خوب و بعضی قابل قبول نبودند، اما همه توانسته بودند همه ایده ها را طراحی کنند.

استفاده از دست برای نوشتن

هنگامی که در جلسه مطبوعاتی یا کنفرانس حضور داشته باشید، تایپ کردن راه خیلی بهتری برای یادداشت برداری است و مسلما نوشتن با دست کار را سخت تر می کند، که همین موضوع علت اهمیت نوشتن با دست را مشخص می کند.

در صورتی که شما از دست برای نوشتن مطالب استفاده کنید مغز خود را به کار می اندازید زیرا باید به ماهیت آنچه گفته شده فکر کنید، حافظه کاری شما و قسمت هایی از مغز که به صحبت کردن و فکر کردن مربوط است با این کار فعال می شوند؛ در نتیجه سایر بخش های مغز نیز تحریک شده و ارتباط قوی بین آنچه می نویسید و مغز ایجاد می شود، در نهایت بعد از اتمام جلسه مطالب بیشتری را می توانید به خاطر بیاورید.

مشکلات خود را بیان کنید

بازگو کردن مشکلات به یک فرد حقیقی یا حتی خیالی می تواند کمک شایانی برای حل مشکل شما باشد. هنگامی که شما مشکل خود را با صدای بلند بیان می کنید، ذهن شما محبور می شود از لحاظ اطلاعاتی خود را با آن مسئله هماهنگ کند و اطلاعات را سازماندهی کند. هنگامی که شما با صدای بلند درباره مشکلتان صحبت می کنید مثلا برای یک فرد واقعی؛ عدم اطلاع او از جزئیات مشکل شما؛ سبب تفکر بیشتر شما درباره ماهیت مشکل می شود، در نتیجه مغز شما بیشتر با این ماجرا درگیر می شود.

هک کردن مغز برای در میان گذاشتن مشکلات

برنامه ریزی قبل از وقوع اتفاق بد

اگر آماده شدن برخی شرکت ها را برای پروژه‌ها با آماده شدن والدین برای یک سفر مقایسه کنیم، از برنامه ریزی والدین نکات مفید بیشتری دریافت می کنیم. در ایجاد کسب و کار همه انرژی مثبت می دهند تا بهترین اتفاقات بیوفتد اما در سفر؛ والدین همیشه نگران بدترین اتفاقات هستند مثلا می گویند؛ اگر باران ببارد چه می شود؟ اگر بچه آسیب ببیند؟

بنابراین لازم است همانطور که به موفقیت یک پروژه‌ فکر می کنید درباره جنبه های شکست آن هم فکر کنید، در این صورت می توانید اشتباهات احتمالی را پیش بینی کنید و در صورتی که اتفاق افتادند از قبل آمادگی کافی را دارید و می دانید باید چه عکس العملی نشان دهید و گاهی نیز قادر هستید از ایجاد این شکست ها با برنامه ریزی قبلی پیشگیری کنید.

اضطراب اجرا را به انرژی اجرا تغییر دهید

گاهی ممکن است شما برای انجام کارتان نیاز داشته باشید انرژی اجرایی را افزایش داده و بر آن تمرکز کنید اما استرس اجرایی مانع این کار می شود، در این حالت غدد فوق کلیه نمی توانند بین انرژی که شما در محل کار نیاز دارید و استرسی که آخر شب به آن دچار می شوید تفکیک داشته باشند.

استرس اجرایی نیز یک نوع انرژی اجرایی است اما زیادتر از مقدار مناسب طول می کشد. بنابراین لازم نیست انرژی اجرایی خود را مجبور کنید تا برای شما کاری انجام دهد، فقط کافی است زمان بیشتری را برای برنامه‌ریزی و انجام کار فراهم کنید. مثلا اگر یک جلسه مهم در پیش دارید درباره چگونگی برگزاری آن فکر نکنید و استرس نداشته باشید، بلکه لازم است متن خود را بنویسید و آن را بارها تمرین کنید.

آزمایشات مربوط به هک کردن مغز

هک کردن مغز به عنوان یک جسم

در این قسمت به ارائه نمونه هایی می پردازیم که موفق به هک مغز به عنوان یک جسم شده اند که به این کار هک فیزیولوژیکی گفته می شود:

کنترل بازوی فرد با مغز فرد دیگری

آقای گریگ گیج یک دانشمند اعصاب است و در همایش جهانی TED از یک آزمایش رونمایی کرد. موضوع این آزمایش؛ چگونه بازوی کسی را با مغزمان کنترل کنیم بود. در این آزمایش الکترودهایی به بازوی دو نفر متصل شد و از نفر اول درخواست شد بازوی خود را جمع کند، بعد از این کار بازوی فرد دوم تحریک شد و بی اراده آن را جمع کرد. در واقع فرمان را مغز نفر اول صادر کرده است اما دست نفر دوم آن را دریافت کرده و منقبض شده است، پس مغز نفر دوم در این آزمایش فرمانی صادر نکرده.

شست‌ وشوی مغزی

این فرآیند شامل مجموعه اعمالی است که منجر به تغییر اهداف، افکار و باورهای فرد می شود. شست و شوی مغزی بیشتر با اهداف جنگی صورت می گیرند برای مثال در جنگ جهانی دوم حکومت کمونیستی کره شمالی و انقلاب فرهنگی چین این کار را بر روی تعدادی از افراد انجام دادند. باید توجه کرد که این عمل یکی از نمونه های منفی لایف هک به شمار می رود.

تکرار مداوم یک آهنگ در ذهن از نمونه های هک کردن مغز است

تکرام مدام آهنگ یا یک جمله در مغز

گاهی ممکن است تکه ای از آهنگ یا یک جمله مدام در مغزمان تکرار شود و حتی تا چند روز نتوانید آن را کنار بگذارید و فراموشش نکنید. در این حالت نمی توانیم مانع تکرار این موضوع در مغزمان شویم، که همین موقعیت یکی از نمونه های هک ذهنی است که ناخواسته اتفاق می افتد و نمی توان آن را کنترل کرد.

پرواززدگی یا JET LAG

این نوع هک مغزی ممکن است در انسان اتفاق بیوفتد و کاملا ناخواسته است. ساعت بیداری شدن یا خوابیدن با استفاده از ساعت های بیولوژیکی در بدن تنظیم می شود. در سفرهای طولانی مدت به سبب اختلاف ساعتی که ایجاد می شود، ساعت و تنطیم خواب نامتعادل می شود و ریتم شبانه روزی بدن دگرگون می شود.