گوناگون

چرا نباید اعتراضات اقلیم کردستان را با دیگر مناطق عراق یکسان دانست؟

چرا نباید اعتراضات اقلیم کردستان را با دیگر مناطق عراق یکسان دانست؟

پارسینه: اقلیم کردستان عراق بار دیگر به صحنه اعتراضات مردمی بدل شده است. اگرچه اعتراضات کُردها شباهت هایی با اعتراضات ماه های گذشته عرب های مرکز و جنوب عراق دارد، اما نباید تفاوت این اعتراضات را که ناشی از زیست سیاسی متفاوت آنهاست نادیده گرفت.

چرا نباید اعتراضات اقلیم کردستان را با دیگر مناطق عراق یکی دانست؟

پارسینه- عرفان پژوهنده* : این روزها خیابان‌های شهرهای اقلیم کردستان عراق شاهد اعتراضات کم‌سابقه‌ای است. این ناآرامی‌ها که در اعتراض به وضع معیشتی صورت می‌گیرد، با فاصله تقریبی یک سال پس از شروع ناآرامی‌ها در مناطق مرکزی و جنوبی عراق (مناطق غالبا شیعه‌نشین)، در حال بروز است. اعتراضات در مناطق کردی و شیعی عراق علی‌رغم مشابهت‌ها، تفاوت‌هایی بایکدیگر دارند که نگاه به آنها می‌تواند درک بهتری از اوضاع عراق به دست دهد.

یکم؛ بستر اعتراضات در هر دو مورد، مشکلات معیشتی، فساد، ناکارآمدی حکومت و ناتوانی دولت در ارائه خدمات عمومی حداقلی است؛ با این حال، تفاوت‌های میان معترضان اقلیم با دیگر معترضان عراقی وجود دارد. در اقلیم کردستان عراق اگرچه اعتراض به کلیات پیشتر ذکر شده وجود دارد اما معترضان خواسته‌های مشخص‌تر و ملموس‌تری دارند؛ پرداخت حقوق‌های عقب افتاده خود. این در حالی است که معترضان عراقی بر خواسته‌هایی کلی تاکید می‌کنند که با توجه به شرایط عراق و منطقه، راه حلی فوری برای آن متصور نیست و حتی بعضی از این خواسته‌ها از مشکلات مزمن کشور‌های در حال توسعه است.

دوم؛ یکی از مشخصه‌های بارز اعتراضات عراق، نفی برخی از احزاب و افراد سیاسی است تا جایی که معترضان عراقی در به زیر کشیدن دولت مستقر و ارائه فرد جایگزین، نقش فعالی ایفا کردند و برخی از لیدرهای اعتراضات، هم اکنون از مشاوران الکاظمی هستند. اما در میان معترضین کرد، حتی اگر خواهان ساقط کردن دولت هم باشند، تا کنون صحبتی از جانشین رئیس دولت و تعیین مشخصات و معیار برای آن نکرده‌اند.

سوم؛ سومین مورد مربوط به نقش قدرت‌های خارجی در اعتراضات است. برخی از لیدرهای تظاهرات در عراق، که از افراد مشهور تلوزیونی تا افراد پر مخاطب شبکه های اجتماعی را در بر می‌گیرد، با سفارتخانه‌های کشورهای مختلف در ارتباط پیدا و پنهان هستند که اسناد آن بارها در شبکه‌های اجتماعی عراقی و رسانه‌های مختلف منتشر شده است. به علاوه، ما بارها شاهد موضع‌گیری‌های مداخله جویانه کشورهای مختلف در مورد اعتراضات عراق بوده‌ایم در حالی که چنین مواردی در مورد اعتراضات اقلیم، تا کنون رخ نداده است. البته حزب دموکرات کردستان عراق که دولت این منطقه خودمختار را در دست دارد، رقیب دیرینه خود، یعنی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) را متهم به دخالت در این اعتراضات و تهییج مردم کرده است اما تا کنون سندی در این مورد منتشر نشده است.

چرا نباید اعتراضات اقلیم کردستان را با دیگر مناطق عراق یکی دانست؟

چهارم؛ اعتراضات در عراق و اقلیم کردستان عراق از منظر بی‌سر بودن، عدم سازماندهی توسط حزب یا تشکیلاتی خاص و متنوع بودن (تا جایی که در تظاهرات عراق و اقلیم، ما شاهد حضور افراد مذهبی و غیر مذهبی با گرایش های سیاسی مختلف هستیم)، به یکدیگر شباهت دارند. با این حال، یک تفاوت مهم میان عراق و اقلیم وجود دارد؛ در عراق چیزی به نام حزب یا تشکل اپوزیسیون معنا ندارد و تقریبا تمامی احزاب مطرح، بسته به میزان رای خود، در مناصب و قدرت موجود سهیم هستند و حتی زمانی که برخی از احزاب خود را حزب اپوزیسیون دولت مطرح می‌کنند، باز هم در ساخت موجود سهیم هستند، مانند طیار الحکمه در زمان دولت عادل عبدالمهدی. به واقع، هیچکدام از این احزاب، معارض دولت وقت و نمایندگی کننده خواسته‌های نادیده گرفته شده مردم نبودند بلکه یا بنابر اهداف سیاسی یا به قصد سهم‌خواهی، خود را به صورت اعلامی، اپوزیسیون می‌نامند اما در واقع، این جریانات و احزاب در کنار یکدیگر، کلی واحد را تشکیل می دهند که اعتراضات نسبت به آن شکل گرفته است. اما اوضاع در اقلیم کردستان عراق متفاوت است. اقلیم کردستان عراق تجربه «جنبش تغییر» در دور پیشین پارلمان این منطقه خودمختار را دارد که به نام حزب اپوزیسیون وارد پارلمان شد. در واقع، جامعه اقلیم بر خلاف جامعه عراق، با مفهوم حزب اپوزیسیون و تلاش برای تغییر در این قالب، بیگانه نیست اما اینکه چرا اکنون بدین شکل عمل می‌کند، دلایل دیگری دارد که باید در مقالی دیگر به آن پرداخت.

سال‌ها تبعیض خونین حکومت صدام حسین، سال‌ها دولت مرکزی ضعیف، اختلافات مذهبی-قومی و در نهایت تروریسمی که بخشی از خاک عراق را ویران کرد، سبب شده تا هر کدام از بخش‌های قومی-مذهبی عراق تجربه زیستی متفاوتی داشته باشند. این موضوع در کنار عوامل خارجی‌ای که بر هر بخش‌ عراق، فشار متفاوتی اعمال می کند سبب شده تا برای فهم تحولات عراق، حتی در موارد مشابه، تحولات هر بخش را مجزا اما در کنار دیگر بخش‌ها بررسی کنیم، چرا که در نظر گرفتن تحولات جامعه عراق به عنوان یک کل یکپارچه، منجر به خطای تحلیل خواهد شد. به عنوان مثال، فشاری که آمریکا بر جامعه شیعه عراق وارد می کند با فشاری که بر جامعه اهل سنت یا کردها وارد می‌کند متفاوت است و نیات متفاوتی هم از آن دارد؛ یا اینکه مشکلات مناطق سنی‌نشین با کردها و شیعیان تا حد قابل توجهی متفاوت است؛ بازگشت آواره‌ها و تعیین تکلیف بازداشت شدگان به جرم تروریسم از مسائل جامعه سنی است که در شیعیان یا کردها وجود ندارد.

در نهایت با نگاه به وقایع عراق و اقلیم کردستان می‌توان به این نکته مهم اشاره کرد که مشکلات اقتصادی، فساد و ناکارآمدی، در کنار ناتوانی احزاب و جریانات مختلف درون حکومتی برای گفتگو با جامعه و اقناع آن و ارائه خود به عنوان نیرویی که توان حل مشکلات را دارد، چنان معجون سیاه قدرتمندی است که حتی جامعه‌ای که خلاء قدرت و شکل‌گیری داعش را در سال‌های نه چندان دور تجربه کرده است، بار دیگر به سمت هرج و مرج و بازی با آتش، آن هم در منطقه‌ای مانند منطقه غرب آسیا، سوق می‌دهد؛ نکته‌ای که هر سیاستمداری باید به شدت نسبت به آن حساس باشد.

*عرفان پژوهنده، کارشناس غرب آسیا

منبع: پارسینه

ارسال نظر

  • ناشناس

    دو خانواده بارزانی و طالبانی قدرت و ثروت مطلق رو در کردستان عراق دارن و این اعتراضات به جایی نمیرسه چون هیچ فرد یا خانواده دیگه ای نیست که توان و ثروت ایستادن مقابلشون و داشته باشه

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار