گوناگون

علم خلاف، سیل و تحلیل‌های آبکی

علم خلاف، سیل و تحلیل‌های آبکی

پارسینه: با همهٔ این احوال، با دیدن وفور حیرت‌ناک موضع‌گیری‌ها و اظهار نظر‌هایی که از هر بهانه‌ای برای بند کردن (یا گیر دادن) به حکومت و سیاست و حتی تحقیر نیرو‌های فنی و مدیران انتخابی استفاده می‌کنند، این به ذهنم خطور می‌کند که اگر زمانی حکومت خوب شد یا جایش را به حکومتی خوب سپرد، این همه نبوغ و قدرت تحلیل در این قبیل دوستان چه خواهد شد؟

علم خلاف، سیل و تحلیل‌های آبکی
مرتضی مردیها، نویسنده، مترجم و استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده، با انتقاد از کسانی که در هر مسئله‌ای به دنبال مقصر نشان دادن دولت و حکومت هستند، آن‌ها را به «عالمان خلاف» دوران قدیم تشبیه کرده است. مردیها نوشت:

قدیم‌ها چیزی وجود داشت به نام علم خلاف. منظور معنای رایج امروزی کلمۀ «خلاف» نیست، که لابد در آن صورت معنای آن چیزی می‌شد شبیه علم حقوق کیفری؛ یا هم علم خلافکاری، یعنی آشنایی به زیروبم ارتکاب خلاف به شکلی که مرتکب گیر نیفتد؛ که البته این معنا هم دور از علم حقوق در روال عرفیِ بسیاری از وکلا نیست.

از مطلب دور نشویم. علم خلاف در قدیم عبارت بود از آگاهی تفصیلی از اختلافات دو صاحب‌نظر بزرگ رقیب؛ در چیز‌هایی که آن زمان علم محسوب می‌شد، مثلاً در نحو یا فقه یا فلان. صاحب چنین علمی تمام عمر و استعداد خود را مصروف این می‌کرد که اختلاف نظر این دو تن در جزء‌جزء موارد چیست. در مورد یکی از مشاهیر این علم، مثلاً ابوالفلان، که تخصصش گویا اختلاف نظرات امام شافعی و احمد‌بن‌حنبل بود، به طنزی که خالی از حقیقت هم نبود، گفته بودند اگر این دو (یعنی حنبل و شافعی) با هم آشتی کنند، تمامی علم ابوالفلان یک‌مرتبه دود می‌شود و به هوا می‌رود؛ و از فردای آن به‌کلی بیکار می‌شود.

الغرض، منظورم از آوردن این مقدمۀ نیمه‌طنزآمیز این بود که بگویم من هم متوجه هستم که کردار سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان و مدیران یک کشور می‌تواند تأثیرات مهمی بر میزان خسارات و تلفات سوانح طبیعی داشته باشد؛ متوجه هستم که به‌ویژه در کشور ما، انواع سیاست‌ها و بی‌سیاستی‌ها (اعم از ایدئولوژیک یا صرفاً بی‌کش و پیمانی) خاصه در زمینۀ محیط‌زیست، چه فجایعی به‌بار آورده و هنوز هم کلی در آستینش ذخیره دارد (از شما چه پنهان چندباری از بابت تأسف از این موضوع گریه هم کرده‌ام). با همهٔ این احوال، با دیدن وفور حیرت‌ناک موضع‌گیری‌ها و اظهار نظر‌هایی که از هر بهانه‌ای برای بند کردن (یا گیر دادن) به حکومت و سیاست و حتی تحقیر نیرو‌های فنی و مدیران انتخابی استفاده می‌کنند، این به ذهنم خطور می‌کند که اگر زمانی حکومت خوب شد یا جایش را به حکومتی خوب سپرد، این همه نبوغ و قدرت تحلیل در این قبیل دوستان چه خواهد شد، و از آن پس از صبح تا شب چکار خواهند کرد. فکر نمی‌کنید ذهنیت و دغدغه‌های‌شان به قدر عالِم علمِ خلاف بودن در تهدید نابودی یا کم‌خاصیتی است؟

البته ممکن است بگویند بگذار این اتفاق بیفتد، آن‌قدر فرخنده است که اصلاً جا ندارد به بعدش فکر کنیم. بعدش سربه‌سر شادی است و خشنودی. من نمی‌دانم «تا چه حد» این‌گونه خواهد شد، ولی فرض کنیم که چنین باشد، به گمان من باز هم برای کسانی که عمری را از صبح تا شب، فقط به علم خلاف و خلاف‌ورزی و انگشت در خلل‌گذاشتن گذرانده‌اند، چندان‌که اصل موج‌های متناوبِ گرما و سرما و بارش و خشکی و زلزله و ... را هم از حکومت، و فقط از حکومت، می‌دانند و تبلیغ لحظه‌به‌لحظه آن را وظیفۀ اخلاقی و سیاسی خود، در چنان فرضی به بیکاری وحشتناکی دچار می‌شوند.

شاید هم هیچ حکومتی در نظر آن‌ها خوب نباشد و شغل منتقد بودن آن‌ها مادام‌العمر تضمین شده است، و انگشت پطرس‌وار آنان بالاخره سوراخی در دیوار مدیریت پیدا خواهد کرد. شاید هم بخشی از آن دکان است؛ برای اظهار لحیه و جلب شهرت به ارزان‌ترین قیمت و آسان‌ترین روش و بی‌خاصیت‌ترین شکل؛ که در این‌صورت بعداً به راحتی موضوع و موضع دیگری برخواهند گزید. شاید هم سرگرمی است؛ کار دیگری بلد نیستند و این راحت‌ترین و درضمن مقبول‌ترین (لایک‌خورترین) سرگرمی است.

هرچه باشد، توصیه‌ام این است که، به جهت احتیاط و ایمنی، کمی هم کار‌های دیگر بکنند و حرف‌های دیگر بزنند، و به فکر دوران بیکاری و بازنشستگی از این حرف‌ها باشند. این‌هم مثل مسیل دروازه‌قرآن است؛ این‌که سی سال سیل نیامد معنی‌اش این نیست که هیچ‌وقت نمی‌آید. بالاخره اوضاع عوض می‌شود؛ این پان‌انتقادیسم یعنی مسیل فکر غیرتخریبی را پرکردن و روی آن خانه ساختن. سیل تحول اگر بیاید برای کسانی که جز گفتن این‌که مدیران دزد و بی‌کفایت و فلان و فلان‌اند، هیچ کار دیگر بلد نیستند، راهی برای هضم و جذب تحول باقی نخواهد ماند. لیک حتی اگر تحولی هم نباشد بازهم خلاصه‌شدن همه هنر کسی در بدزبانی به مسئولان و مدیرانِ بد، مثل علم خلاف ابولفلان موجب مضحکه است. در پان‌انتقادیسم خطرِ غرقاب هست، حتی پیش از سیل. توصیه‌های ایمنی را جدی بگیریم.

ارسال نظر

  • الف

    اقای مردیها /کسان را برحذر داشته ای از زیاده روی در علم خلاف/ من شما را برحذر میدارم از علم ماستمالی کردن خلاف.
    دکتر جان وقتی دلار 4000 تومانی فروردین 97 با جهشی شبیه رکورد زدن پرندگان پرش با نیزه دنیا در فروردین 98 میشود 14000 تومان ایا دنبال مفصز گشتنش میشود علم خلاف؟
    یا پرداختن به عمل شهردار وقت شیراز در پرکردن مسیل و کانال هدایت باران در دروازه قران و به جایش ساختن خانه و خیابان میشود علم خلاف؟
    آقای دکتر یکبار دیگر نوشته تان را مرور کنید تا ببینید دعوت شما به سکوت در برابر این همه کاستی های علمی و اجرایی دعوت به پرهیز از علم خلاف است یا تشویق به کاربرد علم ماستمالیزاسیون ؟!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار