پایان یک بحران در باشگاه استقلال
پارسینه: استقلال در روزهای بدون حاشیهاش نتایج خوبی میگیرد.
لیگ هجدهم برای استقلال خوب شروع نشد. این شروع نه چندان خوب علل مختلفی داشت که در نهایت به قیمت از دست رفتن نیم فصل اول و حذف از جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا به پایان رسید. در ادامه فصل، اما گویی مدیران استقلال که چندان از عملکرد وینفرد شفر رضایت نداشتند، تصمیم بر ایجاد کمیتهای گرفتند تا بر تصمیمات فنی اتخاذ شده از سوی کادرفنی نظارت کند. اتفاقی که معلوم نبود سرمربی باتجربه آلمانی آبیها آن را بپذیرد یا نه.
عملکرد این کمیته، اما چندان بر پایه کمک پیش نرفت و مصاحبههای مختلف اعضای آن از جمله پرویز مظلومی و بهتاش فریبا بیش از آنکه به عنوان کمک و یاری رسانی به تیم تعبیر شود، به تلاش برای کنار زدن شفر تعبیر شد. از فشار برای تعیین دستیار تا اولتیماتوم کسب امتیاز تا پایان نیم فصل همه و همه حاصل عملکرد کمیته فنی استقلال بود. کمیتهای که انتظار داشت شفر از آنها کمک بگیرد، ولی سرمربی استقلال هر قدر که نتایج بهتری با تیم گرفت، به این کمیته و نظراتش هم کم توجهی کرد. او طوری با کمیته فنی برخورد کرده که به نظر میرسد آنها را غریبه میداند. البته این رفتار عجیبی در فوتبال ایران نیست چراکه اصولا در ایران سرمربیان تیمها رابطه خوبی با کمیته فنی ندارند و با بودن کمیته فنی، احساس عدم امنیت میکنند.
با فرا رسیدن تعطیلات نیم فصل هم اوضاع چندان تغییری نکرد. اعضای کمیته که دیگر کمتر مصاحبه میکردند و نظرات خود را از تریبونهای مختلف به سمع و نظر عموم میرساندند، چندان در تصمیمات فنی تیم دخالت داده نشدند. آنها که انتظار داشتند شفر با مشورت آنها بازیکن جذب کند، وقتی دیدند چنین اتفاقی رخ نداده عملا دیگر موجودیت خود را از دست رفته میدیدند.
همین حساب نکردن شفر روی آنها کم کم باعث شد تا جلسات این کمیته برگزار نشود، زیرا انگار دیگر قرار نبود که این کمیته کارکرد خاصی داشته باشد. اتفاقی که صدای امید روانخواه را هم درآورد و باعث شد تا او هم از عملکرد شفر در به حساب نیاوردن کمیته فنی انتقاد کند.
با این حال شواهد نشان میدهد از روزی که نقش کمیته فنی در استقلال کمتر شد و مصاحبههای گاه و بیگاه اعضای این کمیته به حداقل رسید و در نهایت هم این کمیته منحل شد، استقلال عملکرد بسیار خوبی از لحاظ نتیجه گیری داشته. چه در هفتههای پایانی نیم فصل اول و چه در هفتههای آغازین نیم فصل دوم که استقلال با گلهای زیاد حریفان خود را شکست میدهد و یک بار دیگر به کورس قهرمانی رسیده است. دقیقا بعد یکی از همین بردها هم بود (۴-۰ مقابل پیکان) که وینفرد شفر در پستی اینستاگرامی تلویحا به اعزای این کمیته تاخت و گفت: «شما دردسرسازها، شما افراد موذی که در زمان بحران به پشت ما خنجر میزنید، دیگر برنگردید، تبریک نگویید و وانمود نکنید که بخشی از خانواده استقلال هستید. فوتبال ورزشی احساسی، پر از عشق، پر از استرس و تنش، پیروزی و شکست است، شما به جرات، شخصیت و شان نیاز دارید تا بر لحظات سخت چیره شوید و متاسفانه هر کسی اینها را ندارد. اگر نمیتوانید تحت فشار وفادار بمانید، ورزش اشتباهی را دنبال میکنید.»
کمیته فنی اصلا برای چه؟
در فوتبال ایران هر از چند گاهی چیزهای عجیبی مد میشود. یک روز امیر قلعه نویی میشود رییس سازمان فوتبال استقلال و علی پروین هم میشود مدیر راهبری پرسپولیس.
پستها و سمتهای نامفهومی که هیچ جایگاهی در فوتبال روز دنیا ندارند و اصلا معلوم نیست چه هدفی را دنبال میکنند. در این میان شاید منطقیترین سمت عجیبی که در فوتبال ایران ایجاد شد، پست مدیر فنی بود که البته علی پروین همان را هم کشک نامید.
حالا این روزها در فوتبال ایران کمیته فنی مد شده است. بدون اینکه اصلا هدف و غایت تشکیل چنین کمیتهای مشخص باشد. چند پیشکسوت سرشناس دور هم پشت یک میز جمع میشوند و دقیقا مشخص نیست که قرار است چه کار کنند. آیا قرار است به سرمربی مشاورههای فنی بدهند؟ در این صورت پس وظیفه دستیاران و آنالیزورهای تیم چیست؟
آیا قرار است در مورد خریدهای سرمربی اظهارنظر کنند یا بگویند تیم با چه متدی تمرین کند یا با چه سیستمی بازی کند؟ واقعا کدام مربی چه ایرانی و چه خارجی، چنین دخالتی را میپذیرد؟
در چنین فضایی مشخص است که هردوی این نهادها-کادرفنی و کمیته فنی- نمیتوانند دوشادوش هم و با خوشی کار کنند و در نهایت باهم دچار اصطکاک خواهند شد. اتفاقی که دقیقا در استقلال رخ داد و وینفرد شفر از این اختلاف داخلی سربلند بیرون آمد و توانست ضمن به بن بست رساندن این کمیته بی هدف و بی برنامه، تیمش را هم به سطح خوبی برساند و در آستانه آغاز رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا استقلالی قوی را بسازد.
عملکرد این کمیته، اما چندان بر پایه کمک پیش نرفت و مصاحبههای مختلف اعضای آن از جمله پرویز مظلومی و بهتاش فریبا بیش از آنکه به عنوان کمک و یاری رسانی به تیم تعبیر شود، به تلاش برای کنار زدن شفر تعبیر شد. از فشار برای تعیین دستیار تا اولتیماتوم کسب امتیاز تا پایان نیم فصل همه و همه حاصل عملکرد کمیته فنی استقلال بود. کمیتهای که انتظار داشت شفر از آنها کمک بگیرد، ولی سرمربی استقلال هر قدر که نتایج بهتری با تیم گرفت، به این کمیته و نظراتش هم کم توجهی کرد. او طوری با کمیته فنی برخورد کرده که به نظر میرسد آنها را غریبه میداند. البته این رفتار عجیبی در فوتبال ایران نیست چراکه اصولا در ایران سرمربیان تیمها رابطه خوبی با کمیته فنی ندارند و با بودن کمیته فنی، احساس عدم امنیت میکنند.
با فرا رسیدن تعطیلات نیم فصل هم اوضاع چندان تغییری نکرد. اعضای کمیته که دیگر کمتر مصاحبه میکردند و نظرات خود را از تریبونهای مختلف به سمع و نظر عموم میرساندند، چندان در تصمیمات فنی تیم دخالت داده نشدند. آنها که انتظار داشتند شفر با مشورت آنها بازیکن جذب کند، وقتی دیدند چنین اتفاقی رخ نداده عملا دیگر موجودیت خود را از دست رفته میدیدند.
همین حساب نکردن شفر روی آنها کم کم باعث شد تا جلسات این کمیته برگزار نشود، زیرا انگار دیگر قرار نبود که این کمیته کارکرد خاصی داشته باشد. اتفاقی که صدای امید روانخواه را هم درآورد و باعث شد تا او هم از عملکرد شفر در به حساب نیاوردن کمیته فنی انتقاد کند.
با این حال شواهد نشان میدهد از روزی که نقش کمیته فنی در استقلال کمتر شد و مصاحبههای گاه و بیگاه اعضای این کمیته به حداقل رسید و در نهایت هم این کمیته منحل شد، استقلال عملکرد بسیار خوبی از لحاظ نتیجه گیری داشته. چه در هفتههای پایانی نیم فصل اول و چه در هفتههای آغازین نیم فصل دوم که استقلال با گلهای زیاد حریفان خود را شکست میدهد و یک بار دیگر به کورس قهرمانی رسیده است. دقیقا بعد یکی از همین بردها هم بود (۴-۰ مقابل پیکان) که وینفرد شفر در پستی اینستاگرامی تلویحا به اعزای این کمیته تاخت و گفت: «شما دردسرسازها، شما افراد موذی که در زمان بحران به پشت ما خنجر میزنید، دیگر برنگردید، تبریک نگویید و وانمود نکنید که بخشی از خانواده استقلال هستید. فوتبال ورزشی احساسی، پر از عشق، پر از استرس و تنش، پیروزی و شکست است، شما به جرات، شخصیت و شان نیاز دارید تا بر لحظات سخت چیره شوید و متاسفانه هر کسی اینها را ندارد. اگر نمیتوانید تحت فشار وفادار بمانید، ورزش اشتباهی را دنبال میکنید.»
کمیته فنی اصلا برای چه؟
در فوتبال ایران هر از چند گاهی چیزهای عجیبی مد میشود. یک روز امیر قلعه نویی میشود رییس سازمان فوتبال استقلال و علی پروین هم میشود مدیر راهبری پرسپولیس.
پستها و سمتهای نامفهومی که هیچ جایگاهی در فوتبال روز دنیا ندارند و اصلا معلوم نیست چه هدفی را دنبال میکنند. در این میان شاید منطقیترین سمت عجیبی که در فوتبال ایران ایجاد شد، پست مدیر فنی بود که البته علی پروین همان را هم کشک نامید.
حالا این روزها در فوتبال ایران کمیته فنی مد شده است. بدون اینکه اصلا هدف و غایت تشکیل چنین کمیتهای مشخص باشد. چند پیشکسوت سرشناس دور هم پشت یک میز جمع میشوند و دقیقا مشخص نیست که قرار است چه کار کنند. آیا قرار است به سرمربی مشاورههای فنی بدهند؟ در این صورت پس وظیفه دستیاران و آنالیزورهای تیم چیست؟
آیا قرار است در مورد خریدهای سرمربی اظهارنظر کنند یا بگویند تیم با چه متدی تمرین کند یا با چه سیستمی بازی کند؟ واقعا کدام مربی چه ایرانی و چه خارجی، چنین دخالتی را میپذیرد؟
در چنین فضایی مشخص است که هردوی این نهادها-کادرفنی و کمیته فنی- نمیتوانند دوشادوش هم و با خوشی کار کنند و در نهایت باهم دچار اصطکاک خواهند شد. اتفاقی که دقیقا در استقلال رخ داد و وینفرد شفر از این اختلاف داخلی سربلند بیرون آمد و توانست ضمن به بن بست رساندن این کمیته بی هدف و بی برنامه، تیمش را هم به سطح خوبی برساند و در آستانه آغاز رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا استقلالی قوی را بسازد.
منبع:
خبرآنلاین
ارسال نظر