گوناگون

اخلاق را باختیم، بد هم باختیم!

اخلاق را باختیم، بد هم باختیم!

پارسینه: تیم ملی ایران عصر دوشنبه مقابل ژاپن با حساب سه بر صفر شکست خورد و نتوانست به فینال این رقابت ها صعود کند اما فراتر از آن ، رفتار زشت بازیکنان تیم ملی مقابل حریف بود که سوژه رسانه های دنیا شد.

به گزارش پارسینه ؛ وقتی در مورد هجوم پنج بازیکن تیم ملی به سمت داور صحبت می‌کنیم، طوری وانمود نکنیم که شوکه شده‌ایم یا اینکه اولین بار است چنین چیزی را می‌بینیم. در لیگ ایران در هر مسابقه بارها و بارها شاهد هجوم دسته‌جمعی بازیکنان به سمت داور هستیم و این چیز عجیبی نیست. غلط است اما پذیرفته شده؛ به‌عنوان یک خرده‌فرهنگ غلط در فوتبال ایران جا افتاده و دیدید که به تیم ملی هم سرایت کرده است.

همیشه برای من سوال بود که چرا در فوتبال ایران کلاس‌های توجیهی گذاشته نمی‌شود تا هم داوران با این پدیده بیشتر برخورد کنند و هم اینکه بازیکنان کمتر مرتکب آن شوند. به اعتقاد من، حالا فرصت مناسبی است تا در لیگ بیشتر و بیشتر به این موضوع توجه کنیم. اما نکته دوم در مورد رفتاری است که کارلوس کی‌روش در تیمش داشت. همیشه حاشیه‌سازی می‌کرد و همیشه برای دعوا کردن با داوران یا مربیان حریف یا منتقدانش آماده بود و به نظرم این روحیه را به تیمش منتقل کرد. جنگیدن برای بردن یک بازی یک چیز است و دعوا کردن با زمین و زمان چیز دیگری. به اعتقاد من، در تیم ملی اعتراض‌ها نهادینه شده و به محض اینکه چیزی خارج از قاعده ذهنی بازیکن یا مربی رخ می‌دهد، اعتراض‌ها آغاز می‌شود.

به اعتقاد من، جنجال‌هایی که کی‌روش در طول این جام ایجاد کرد، در بازی آخر به ضرر تیمش تمام شد. نکته دیگری که باید در موردش حرف بزنیم، ابعاد شکست بود. ببینید فنی را باختیم؛ بحثی نیست. صحنه‌های پایان بازی هم نشان داد که ما از نظر اخلاقی هم بازی را باختیم؛ بازیکنی که به حریف لگد می‌زند یا گردنش را می‌گیرد یا سیلی می‌زند، اعتبار تیمش را به خطر می‌اندازد. ما بازی را از نظر اخلاقی هم باختیم.

اما سومین عرصه‌ای که در آن شکست خوردیم، عرصه فرهنگ فوتبالی بود که برمی‌گردد به همان صحنه معروف یورش به سمت داور. بازیکن ژاپنی که رویش خطا کرده‌ایم و زمین خورده، بازی را ادامه می‌دهد، اما بازیکن ایرانی که خطا کرده و ایستاده توپ را رها می‌کند تا سمت داور بدود و بقیه هم از او تبعیت می‌کنند. چرا؟ اینجا بحث فرهنگ وسط می‌آید. وقتی پنج بازیکن تیم ملی بازی و توپ را رها می‌کنند تا به داور اعتراض کنند، با پدیده فقر فرهنگی در فوتبال مواجه می‌شویم. شاید ما مربی خارجی گرانقیمت جذب کنیم یا اردوی خارج از کشور داشته باشیم، اما فقر فرهنگی زمین‌مان می‌زند. دفعه قبل فقر فرهنگی زودتر حذف‌مان کرد؛ این بار یک مرحله دیرتر. شاید چهار سال بعد به فینال برسیم، ولی فقر فرهنگی‌مان را درمان نکرده باشیم. فوتبال ایران این فقر فرهنگی را دارد و تا زمانی که برطرفش نکنیم، امیدی به موفقیت نیست.

* کیوان ملانوری

ارسال نظر

  • ناشناس

    اگر ز باغ رعیت خورد ملک سیبی
    برارند غلامان او درخت از بیخ!
    اینها دقیقا نماد رفتار خشن نظام با جوانان و روزنامه نگاران و وکلا و نویسندگان و در کل مردم ایرانه
    میگن تو زندان اوین به یکی گفتند فلان کتاب را داری؟
    گفت نه . ولی نویسنده اش را داریم!

  • سروش

    16:32 احسنت و ممنون و متشکر. دقیقا در ذهن من بود و نمیدانستم چطور بیان کنم که شما با لحن شیوایی بیان کردید. دقیقا این مسئله بسیار عمیقی هست و با تنبیه یک بازیکن ( که البته باید انجام بگیرد در ضمن اینکه به تیم ژاپن و فدراسیون بین المللی باید گزارش شود) درمان نمیشود. باید از رده های بالای مملکت شروع کرد. وقتی نماینده ارومیه میاد اون حرفهای رکیک رو میزنه و به نماینده قزوین توهین جنسی میکنه و افتخار هم میکنه کسی هم بهش کاری نداره و این یک مشت نمونه خروار هست...

  • ناشناس

    ما ملت احساسی وشعاری هستیم و در عمل در تمام زمینه ها لنگ می زنیم.

  • ناشناس

    تقريبا درسته. اين نتيجه 40 سال برخورد حاكميت با جوانان و مردم و انسانهاي منتقد است......

  • ناشناس

    وقتی به یه قول دوقل بازها رو بدهید همین می شود اینها باید همان گردو بازیشون را بکنند چه به فوتبال حرفه ای

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار