نامزدها؛ لطفا زیر یک سقف نروید
پارسینه: امروزه به دلیل شرایط کاری دختر و پسر، زندگی کردن نامزدها زیر یک سقف قبل از ازدواج تان بسیار رواج پیدا کرده است. در این مقاله قصد داریم ضررهای این مدل نامزدی را برای شما بگوییم.
جذابیتهای زندگی در یک خانه و زیر یک سقف، تلاش دختر و پسر را برای برگزاری مراسم ازدواج زود صد چندان میکند، اما گاهی نامزدیهای طولانی بدون مرز محدودیت موجب میشود زوجین به ویژه مردان تعهد اولیه خود مبنی بر ازدواج و تشکیل خانواده را به روزهایی که از راه نمیرسند موکول کنند.
ماجرای نامزدی و نوع ارتباطهای بین دختر و پسر داستان طولانی است که هنوز انتهای آن نوشته نشده است. آهن ربای کشش و علاقه بین دختر و پسر در اولین روزهای بعد از خواستگاری، فکر اینکه او همسر آینده من است، دقیق شدن در رفتار و حرکات و خلقیاتش همه و همه دوره نامزدی را بیش از هر دورهای دیگر تجسسی و حساس میکند.
سبک زندگی و آداب و رسوم در مناطق مختلف کشور و حتی در یک شهر بین خانواده ها، اعتقادات و نگاههای گوناگونی را به تشریفات و دورههای قبل از ازدواج بوجود میآورد. از طرف دیگر سبک ازدواجهای دانشجویی، همکاری و آشنا شدن افراد توسط دیگران در شهرهای مختلف موجب شده تا پیوند و وصلهای بین شهری افزایش یابد. از این رو نامزدها در شهرهای متفاوت دشواری بیشتری نسبت به کسانی که در یک شهر ساکن هستند را تجربه میکنند.
دوره نامزدی افراد را میتوان به چند دسته تقسیم کرد
۱ - نامزدهایی که با خانواده خود در یک شهر ساکن هستند.
۲ - نامزدهایی که یکی از آنها (در اکثر موارد پسر) به دلایل شغلی یا تحصیلی بدون حضور خانواده اش در شهری که نامزد او زندگی میکند، ساکن است.
۳ - نامزدهایی که به دلایل شغلی یا تحصیلی در یک شهر واحد بدون حضور خانواده ساکن هستند. (اکثرا دانشجو در خوابگاه هستند و یا به علت وضعیت شغلی یک خانه اجاره کرده اند)
زوجین تازه بهم رسیده که حرارت عشقی بین آنها نقطه جوش را هم گذرانده است، نوع ارتباط و با هم بودنشان را فرهنگ و اعتقاداتی که دارند تعیین میکند. بر این اساس، چه هر دو در یک شهر باشند یا نباشند و یا هر دو در شهری بدون خانواده در خوابگاهی یا خانه اجارهای زندگی میکنند میزان رفت و آمد و حدود ارتباط شان بسته به نوع افکار و اعتقادات خود و خانواده شان است.
آنچه در این مطلب قصد داریم به آن بپردازیم اینکه، اگر پسری بر اساس شغل یا تحصیل اش در شهر نامزد خود خانهای اجارهای داشت، بالاخره دختر در روزهایی از هفته یا ماه دوست دارد که در خانه نامزدش آشپزی کند، آنجا را برای حضور نامزدی که قرار است شوهرش شود مهیا سازد و آراسته منتظر برگشتن او از دانشگاه یا محل کار باشد و یا اگر هر دو در شهری به دور از خانواده در خوابگاه یا در خانه اجارهای زندگی میکردند، پس از نامزدی با این هدف که اینک زن و شوهر محسوب میشوند و قرار است سالیان سال کنار هم زندگی کنند، این خوابگاه و خانه را به یک سقف مشترک تبدیل و تا قبل از برگزاری مراسم ازدواج کنار هم برای شناخت بیشتر زندگی میکنند، نگاه به زندگی پس از ازدواج برای آنها چگونه است؟ آیا میزان انگیزه برای تشکیل خانواده در زوجهای دور از هم به همان نسبت زوجهایی است که روز بعد از نامزدی زندگی مشترک را آغاز میکنند؟
انتخاب یک راه دو طرفه
نامزدی شروع یک آشنایی برای زندگی طولانی است. راهی که در میانه به دو بخش تقسیم میشود. یک جاده سمت زندگی دائمی میرود و زمانی است که دو فرد بر اساس اصول و معیارهای ازدواج و تطابق با یکدیگر آن را انتخاب میکنند. مسیر دیگر بازگشت به سوی شروعی دوباره برای زندگی است. مسیری که اگر دو طرف بعد از فهم یکدیگر به این نتیجه رسیدند که متناسب با اصول و معیارهای همسر آیندهای که در ذهن متصور بودند نیست، به سادگی قابل بازگشت است.
در حالتی که دو فرد به این سطح از درک رسیده باشند که نامزدی تنها برای شناخت بیشتر و نه دلبستگی و زندگیهایی فراتر از حد نامزدی است، چرا که اگر دو فرد نامزدی را بیش از حدی که دارد جدی بگیرند و در مقابل در انتهای بازه زمانی این دوره متوجه شوند به درد هم نمیخورند، ولی علاقه بین شان مانع از قطع این ارتباط شود، هر دو در شانه خاکی زندگی قدم برداشته اند که بعد از مدتی گرد و غبار روی زندگی شان را میگیرد و زمانی دیرتر به این اشتباه خود پی میبرند که کمی دیر شده است.
در دوره نامزدی دختر و پس هر کدام انگیزههای قوی برای تشکیل زودتر زندگی شان را دارند. ممکن است بین آنها بارها این مکالمه صورت بگیرد که زندگی مشترک شان را چگونه آغاز کنند، از رفتارهای بعد از ازدواج خود حرف بزنند، شوق انتظار و دیدن هم در خانه خودشان را داشته باشند و در یک عبارت مرد خانه و خانم خانه بودن را تجربه کنند، هر کدام به تنهایی یک انگیزه قوی برای برگزاری مراسم ازدواج و مستقل شدن است. در این شکل از نامزدیهای دو فرد بی صبرانه تلاش میکنند تا مقدمات برگزای مراسم ازدواج خود را سریعتر فراهم کنند تا زودتر طعم شیرین زندگی مشترک را بچشند.
حال زوجینی که انگیزه باهم بودن زیر یک سقف مشترک را پیش از مراسم ازدواج تجربه کرده اند و خود را از شوق آن بعد از مراسم محروم ساخته اند، تلاش شان برای ساخت یک خانه واقعی کم میشود. بویژه این مسئله برای مردان بیش از زنان است و در مقابل وابستگی که برای دختران حاصل میشود بیش از پسران.
نامزدهایی که در این دوره نیز مانند یک زن و شوهر واقعی در یک خانه زندگی کرده اند و هر رفتار و عملی که متناسب با فرهنگ کشورمان برای بعد از مراسم ازدواج دختر و پسر بوده است را تجربه کرده اند، دیگر آن تلاش لازم برای یک زندگی واقعی را ندارند، گاهی اگر پسر از نظر اخلاقی فرد مناسبی نباشد بعد از مدتی بدون آنکه تعهدی در قبال نامزد خود داشته باشد رابطه را به پایان میرساند. این همان دوراهی اول نامزدی است؛ تابلوی سمت راست یا چپ؟ وقتی بعد از یک دوره زندگی مشترک در یک خانه و وابستگی عاطفی تازه به این نتیجه برسند که به درد همدیگر نمیخورند، حتی بازگشت به اول راه هم نه امیدی برای یک زندگی جدید که راهی برای نابودی تمام احساسات و علاقهای است که تا کنون داشته اند و این امر به خصوص برای دختران امری دشوارتر است.
منبع: سیمرغ
ارسال نظر