.svg)
گفتگوی ویژه سی‌ان‌ان با سه داعشی بازداشت شده +عکس
پارسینه: در یک اقدام بی سابقه، سی‌ان‌ان با تعدادی از اعضای داعش که در حمله به کرکوک حضور داشتند گفتگو کرده است. این سه نفر که هرکی نقشی متفاوت داشته اند، از چگونگی پیوستن به داعش و شرایط کنونیشان می گویند.
به گزارش «پارسینه» ، در حمله ای که ماه گذشته به شهر کرکوک صورت گرفت، 96 نفر، از جمله چند ایرانی که در نیروگاهی در نزدیکی کرکوک کار می کردند، کشته شدند. اکنون، سی‌ان‌ان توانسته است با سه نفر از افرادی که در این عملیات مشارکت داشتند گفتگو کنند. این افراد که در زندانی در کرکوک تحت بازداشت هستند، گفته اند که برای این گفتگو از سوی مقامات زندان تحت فشار نبوده اند.
مبارز
لیث احمد به عنوان یک نجار کار می کرد که داعش کنترل روستایش در نزدیکی شهر هویجه را در تابستان سال 2014 در اختیار گرفت. سه روز بعد، مردی به سراغ او آمد و وعده داد در صورتی که لیث به داعش پیوندد دستمزد خواهد گرفت. او که فقیر و بی سواد بود، بدون آن که از عواقب تصمیمش با خبر باشد، با این پیشنهاد موافقت کرد.
لیث 26 ساله از بسیاری جهات سربازی ایدئال برای داعش محسوب می شد: فرمانبر، بی سواد، و از بستر بنیادگرایی سنی.
او می گوید: قسم می خورم که ما را فریب دادند. من هیچ چیز نمی دانم. ما را با پای پیاده به کرکوک آوردند و کلاشنیکوف دادند. سپس ما را در مکان های خاصی جاگذاری کردند و رفتند.
مقامات کرد می گویند که او یک انغماسی (نوعی عامل انتحاری) است و یک گروه پنج نفره را برای حمله به کرکوک هدایت می کرده است. البته خودش می گوید از جایگاهش به عنوان یک انغماسی بی خبر است.
تصاویر دوربین های مدار بسته نشان می دهند که لیث احمد در یک درگیری مسلحانه حضور داشته و پس از آن که پایش مورد اصابت یک گلوله قرار می گیرد، خودش را به جای امنی می کشاند. او سپس توسط گروهی از افراد محلی دستگیر شده و بعدا به نیروهای امنیتی کرد تحویل داده می شود.
او می گوید: امیدوارم این وضعیت به زودی تمام شود. نمی دانم چه سرنوشتی خواهم داشت. البته به دادگاه خواهم رفت و امیدوارم روزی بتوانم دوباره با همسر و فرزندم باشم.
مامور شناسایی
اکرم احمد، بیست ساله، در مغازه تعمیرات گوشی تلفن کار می کرد تا این که یک نفر که از اعضای داعش، شغلی را به او پیشنهاد داد. اکرم که شیفته کشوری با حاکمیت قوانین اسلام بود، این پیشنهاد را پذیرفت.
او می گوید: خلیفه با استفاده از مذهب ما را ترغیب کرد. من یک دانشجوی حقوق شریعت بودم. خوب، این ایده ها برای من متقاعد کننده هستند.
از اکرم خواسته شده بود که قبل از حمله کرکوک، عملیات شناسایی و تجسس را انجام دهد. او با تلفن همراهش از ساختمان های دولتی و امنیتی فیلم گرفت و نقاط ضعفی را که شبه نظامیان داعش می توانستند برای ورود به شهر استفاده کنند پیدا کرد.
بسیاری از اماکنی که اکرم عکس گرفته بود در حمله ماه گذشته داعش به کرکوک هدف قرار گرفته شده بودند و مقامات کرد می گویند که چیزی به سقوط شهر نمانده بود.
اکرم احمد در حالی که لب هایش می لرزند می گوید: من مسئولیت هر چیزی را که اتفاق افتاد به عهده می گیرم. هرچیزی که رخ داد، تقصیر من است. همیشه درباره آن فکر می کنم. من در «نیروهای امنیتی عراق» دوستانی داشتم.
او می گوید که در آن زمان درک بسیار کمی از زندگی همراه با ترس در حکومت داعش داشت و نسبت به سر بریدن، برده گرفتن، و شکنجه کردن که در ویدیوهای تبلیغاتی داعش وجود داشت، احساس نزدیکی نمی کرد. اکنون می گوید نسبت به اعمالی که می داند تمام عمر رهایش نخواهند کرد، ابراز پشیمانی می کند.
اکرم می گوید: امیدوارم که همچنان جایی در میان جامعه برای من باشد. اگر الان در خیابان خودمان راه بروم مردم می گویند که من بچه هایشان را کشته ام. اگر به مسجد بروم می گویند او بچه من را کشته است. اگر بخواهم ازدواج کنم می گویند او بچه هایمان را کشته است.
حسابدار
برای عبدالرحمان العزی، کاری که باید انجام می داد بی رحمانه بود، اما توجیهش ساده بود. او به عنوان یک عضو داعش باید از دستورات امیر یا فرمانده اش پیروی می کرد. دستور این بود: با خون سردی به قتل یک مرد کمک کن.
العزی بر اساس برنامه ریزی راننده خودرویی بود که یکی از شبه نظامیان داعش را به خانه یکی از افراد «سرویس ضدتروریسم عراقی» ببرد.
العزی می گوید که در زمان انجام قتل احساس غرور می کرد، اما اکنون در حالی که دستبند به دست نشسته است، نسبت به کارهایش ابراز پشیمانی می کند و معتقد است که اشتباه بودند.
العزی یک سال پیش از طریق تلفن همراهش با ابوبکر البغدادی بیعت کرد. او که از شهروندان کرکوک است، به عنوان یک نیروی پنهانی عضو داعش شد و مسئول تقسیم پول میان شبه نظامیان و خانواده هایشان بود.
العزی می گوید که نزدیک به یک سال برای داعش کار می کرده تا این که بازداشت شده است. او می گوید تنها از روی اعتقاد به داعش پیوسته و همچنان خودش را مسلمانی راسخ می داند.
او اضافه می کند: من یک معتقد هستم. من به خلافت و دولت اسلامی معتقد هستم. آنها به من گفتند که بیعت با خلیفه از زمان پیامبر وجود دارد و کسانی که بیعت نکنند، مسلمان نیستند. من این گونه متقاعد شدم.
او اکنون می گوید که گمراه شده بود و دیگر با سازمانی که برایش آدم می کشت کاری ندارد.
العزی ادامه می دهد: من دیگر به خلافت معتقد نیستم. البته که من مسلمانم و عباداتم را انجام می دهم. چیزی در مورد عمل به اعتقاداتم عوض نشده است. اما در مورد داعش، دیگر نمی خواهم با آنها کار کنم.
داستان این سه مرد نشان می دهد که داعش همچنان به عنوان نیرویی فعال و دارای پشتیبانی اغلب پنهان، باقی خواهد ماند. همانطور که العزی می گوید: آنها در عراق زنده می مانند، چرا که افراد (پنهان) زیادی دارند. فقط یک نگاه به کرکوک بکنید. آنها افراد زیادی بودند. به نظر من حتی اگر موصل سقوط کند آنها در عراق وجود خواهند داشت.
ارسال نظر