حکایت بعضی ها که عاشق نصیحت و ارشاد دیگران هستند!
پارسینه: محمّدصالح کمیلی خراسانی معروف به شیخ عارف آیت اللّه کمیلی، عارف، حکیم و فقیه معاصر و از شاگردان برجسته عرفانی سید هاشم حداد است و به تدریس، تألیف و تربیت عرفانی سالکان الی اللّه مشغول میباشد.
پارسینه: استاد محمدصالح کمیلی در شرح مطالب السلوکیه ؛ قسمت هفتم کسانی را توصیف می کند که عاشق نصیحت و ارشاد دیگران هستند ولی از خود غافل هستند.
در این مطلب آمده است:
کسانی هستند که از خودشان غافل میشوند و دلسوزی در حق دیگران میکنند. یعنی اگر انسان مقایسه کند میبینید این دلسوزی که برای خودش باید بکند با آن دلسوزی که در حق دیگران میکند، بسیار کم است.
مدام دوست دارد دیگری را نصیحت کند، راهنمایی کند و ارشاد کند، دیگری را امر به معروف کند، مدام میرود سراغ اجتماع که فاسد شده، مثل مبلغین حرفهای مدام میخواهد تبلیغ کند، منبر برود، کتاب بنویسد و مردم را روبهراه کند.
وقتی تمام فکر و حواسش میرود به مردم، دیگر کی میخواهد به خودش برسد؟ کی میخواهد درباره خودش تدبیر کند؟
میبینیم که محرم و صفر و رمضان میآید، ایام فاطمیه میآید، همهاش در فکر این هستیم که کجا جلسه تبلیغی تشکیل بدهیم و برویم مردم را تبلیغ کنیم؟ نميخواهم بگویم اینها خوب نیست، همه اینها لازم و واجب است؛ ولی قبل از اینها آیا به جای این همه وعظ و ارشاد درباره دیگران، خودمان را ساختهایم؟ چه قدر برای خودمان تبلیغ کردهایم؟
لذا در این دلسوزیها انسان باید قدری فکر کند چه قدر دربارهی دیگران دلمان میسوزد که برای خودمان نمیسوزد. لااقل یک معادلهای را انجام دهیم ببینیم به همین مقداری که دلمان برای جامعه و دیگران میسوزد همان مقدار برای خودمان هم دلمان میسوزد؟
کجای راه هستیم؟ چه قدر پیشرفت داشتهایم؟ لذا این جهت خیلی واجب است که در درجه اول حق نفس را انسان ادا کند.
در این مطلب آمده است:
کسانی هستند که از خودشان غافل میشوند و دلسوزی در حق دیگران میکنند. یعنی اگر انسان مقایسه کند میبینید این دلسوزی که برای خودش باید بکند با آن دلسوزی که در حق دیگران میکند، بسیار کم است.
مدام دوست دارد دیگری را نصیحت کند، راهنمایی کند و ارشاد کند، دیگری را امر به معروف کند، مدام میرود سراغ اجتماع که فاسد شده، مثل مبلغین حرفهای مدام میخواهد تبلیغ کند، منبر برود، کتاب بنویسد و مردم را روبهراه کند.
وقتی تمام فکر و حواسش میرود به مردم، دیگر کی میخواهد به خودش برسد؟ کی میخواهد درباره خودش تدبیر کند؟
میبینیم که محرم و صفر و رمضان میآید، ایام فاطمیه میآید، همهاش در فکر این هستیم که کجا جلسه تبلیغی تشکیل بدهیم و برویم مردم را تبلیغ کنیم؟ نميخواهم بگویم اینها خوب نیست، همه اینها لازم و واجب است؛ ولی قبل از اینها آیا به جای این همه وعظ و ارشاد درباره دیگران، خودمان را ساختهایم؟ چه قدر برای خودمان تبلیغ کردهایم؟
لذا در این دلسوزیها انسان باید قدری فکر کند چه قدر دربارهی دیگران دلمان میسوزد که برای خودمان نمیسوزد. لااقل یک معادلهای را انجام دهیم ببینیم به همین مقداری که دلمان برای جامعه و دیگران میسوزد همان مقدار برای خودمان هم دلمان میسوزد؟
کجای راه هستیم؟ چه قدر پیشرفت داشتهایم؟ لذا این جهت خیلی واجب است که در درجه اول حق نفس را انسان ادا کند.
دیگران باید هدایت بشوند اما ما مهم نیستیم ما جهندم هم رفتیم رفتیم ولی هرگز اجازه نمی دهیم دیگران بروند ما عملا آب تو آسیاب دشمن میریزیم بریزیم اما دیگران حق ندارند
سیاستهای تقابلی آمریکا علیه ایران اسلامی شکست خورده بنابراین آنان پروژه نفوذ را از راه تعامل کلید زدهاند.
سلام
لطفاً بنویسید از صفحه استاد در فیس بوک کپی کردید .