گوناگون

جلوه‌نمایی و زندگی مخفی در فضای مجازی

جلوه‌نمایی و زندگی مخفی در فضای مجازی

پارسینه: در باور او انتشار عکس‌های شخصی و خاص در فیس بوک، اینتستگرام و ... یک جور فحشای ذهنی است.


پارسینه/الهام رشیدی: کار امیر و نسترن بالا گرفته است، کار به جاهای باریک کشیده و در چنین شرایطی حتی پا در میانی بابای امیر هم که نسترن خیلی به او احترام می‌گذارد، نخواهد توانست گره زندگی امیر و نسترن را باز کند.

ماجرا از زمانی شروع شد که نسترن به خانه یکی از دوستانش رفت و در آنجا بود که متوجه شد، همسرش امیر در فیس بوک عضو است و اتفاقا همین دوستش هم در فهرست دوستان مجازی او قرار دارد.

تا پیش از آن روز ،نسترن اصلا به فکرش هم خطور نمی‌‌کرد که همسرش در فضای مجازی و در فیس بوک عضو باشد.نسترن آدم بسته و به اصطلاح دُگمی نیست.خودش تا همین الان هم احساس نیاز نمی‌کند که در فیس بوک یا دیگر فضا‌های مجازی عضو باشد.نگاه نسترن به این دنیا‌ها نگاه متفاوتی است.

او به این معتقد است که حضور در دنیای مجازی آدم‌ها را در دنیای حقیقی از هم دور می‌کند.او می‌گوید: اگر احساس نیاز می‌کنم که به دوستم یا خواهرم یا هر کس دیگر صحبت کنم بهتر است به دیدن‌اش بروم و یا گوشی تلفن را بردارم و به او زنگ بزنم تا حداقل صدای یکدیگر را بشنویم.

اما نسترن اکنون که فهمیده همسرش در فیس بوک، اینستگرام و... عضو است بسیار آشفته شده چون امیر این قضیه را از او مخفی کرده و نسترن نمی‌تواند زندگی پنهانی امیر را قبول کند.او معتقد است، همسرش زندگی مخفی دارد!

وقتی امیر به او می‌گوید: نسترن این دنیای مجازی هست، واقعی نیست، پس پنهان کاری هم در آن وجود ندارد! نسترن بیشتر آشفته می‌شود و می‌گوید: چه فرقی می‌کند دنیای مجازی یا دنیای حقیقی؟ تو با فکر و نوع اندیشه‌ات در فیس بوک آدم‌هایی را برای دوستی انتخاب کرده‌ای و با آنها زندگی می‌کنی با آنها حرف می‌زنی و حرف‌ها و عکس‌های آنها را لایک می‌کنی، یعنی آنها را می‌پسندی.

نسترن آشفته است و تصمیم دارد برای همیشه از امیر جدا شود اکنون هم در خانه پدری مستقر شده است.او وقتی نسبت به امیر بدگمان و بی اعتماد شد که دوستان زن او را در فیس بوک دید، زنانی که کاملا با آن‌چه امیر در دنیای حقیقی نسبت به آنها ابراز تمایل می‌کند،‌فرق دارند.زنانی با آرایش‌های غلیظ و لباس‌ها نیمه برهنه و ... زنانی که هر چند ساعت و یا هر روز عکسی جدید در فرم و پُز جدید از خود در فیس بوک منتشر می‌کنند.

نسترن با آنها کاملا فرق دارد و امیر با چشم باز او را انتخاب کرده است و تا کنون با رفتارش نشان داده که از سادگی و بی‌پیرایگی و وقار الهام خوشش می‌آمده.امیر می‌گوید: زیادی جدی گرفته‌ای! فیس بوک دنیای مجازی است، تفنن است! چرا فکر می‌کنی من به آن نوع زنها علاقه دارم؟ چرا تفنن را با دنیای واقعی قاطی کرده‌ای؟

این حرف هم از آن حرف‌هایی است که فاصله نسترن را از امیر بیشتر می‌کند.نسترن نمی‌تواند با این دو‌گانگی امیر در رفتار و اندیشه کنار بیاید.

نسترن بر این باور است که دنیای مجازی و فیس بوک برای عرضه اندیشه مناسب است.خوب است صاحبان تفکر و دغدغه، فکرها و نگاه خود را به مسائل مختلف در این دنیا منتشر کنند و برای تفکرات و زاویه نگاه خود همراه پیدا کنند اما او نمی‌تواند با این ماجرا کنار بیاید که زنان و مردان برای جلوه‌نمایی و خودنمایی از این فضا استفاده کنند.

در باور او انتشار عکس‌های شخصی و خاص در فیس بوک، اینتستگرام و ... یک جور فحشای ذهنی است.او نمی‌تواند قبول کند که زنی که هر روز عکس‌های آن‌چنانی از خودش منتشر می‌کند، ذهن و قلب سالمی داشته باشد. او نیاز دارد خودنمایی کند، دیگران او را ببینند،‌ به او ابراز علاقه کنند، جملات آنچنانی برایش بنویسند و حس خودنمایی او را ارضا کنند.

برای نسترن این گروه از آدم‌ها هم ردیف با زنانی هستند که با ظاهر‌‌ی خاص به کوچه و خیابان می‌آیند و خود را عرضه می‌کنند.

برای نسترن مردانی هم که با این گروه از زنان دوست می‌شوند، همان مردانی هستند که با ماشین خود در خیابان به راه می‌افتند و زنان را سوار می‌کنند و ...

حالا زندگی نسترن و امیر به مرحله بدی رسیده است.نسترن دیگر امیر را باور ندارد.نسترن بر این باور است که تجارت و رواج فحشا در دنیای مجازی یک حرفه است که گروهی در آن فعالیت می‌کنند اما او خودش و شوهرش را جدای این ماجرا می‌داند اما اکنون امیر در دنیای مجازی دوستانی دارد که نسترن نمی‌تواند آن را بپذیرد

نسترن به پدر امیر می‌گوید: اتومبیل یک وسیله وارداتی به ایران است، هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها که از ورود اتومبیل به ایران گذشته، بسیاری از مردم با فرهنگ شتر سواری از اتومبیل استفاده می‌کنند به همین دلیل است که وضعیت رانندگی و ترافیک در کشور ما سامان نمی‌گیرد، هنوز مردم نمی‌دانند که نباید در زمان استفاده از ماشین به حقوق دیگران لطمه بزنند.

دنیای مجازی هم ابزاری وارداتی است که بیشتر مردم ایران نمی‌دانند چگونه از آن استفاده کنند.بیشتر آنان در ابتدای امر فکر می‌کنند در این دنیا می‌توانند انواع خلاف‌های اخلاقی و رفتاری را انجام دهند.چون دنیای مجازی است و واقعی نیست.

در صورتی که دنیای مجازی حساس‌تر از دنیای واقعی است چون دنیای مجازی مستقیم با اندیشه آدم‌ها سر و کار دارد و به مرور می‌تواند ذهن آدمی را تخریب یا ارتقا بدهد.ذهن وقتی تخریب شود رفتار آدمی چه زن چه مرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

نسترن دیگر نمی‌تواند با امیر زندگی کند، همانطور که خیلی از مرد‌ها بعد از مطلع شدن از نوع حضور همسرشان در دنیای مجازی دیگر نمی‌توانند با آنها زندگی مشترک را ادامه بدهند.

به قول نسترن حضور در دنیای مجازی بد نیست به شرط این‌که زن‌ها و مردها از همان ابتدا بدانند از حضور در این دنیا چه هدفی دارند و نکته مهم‌‌تر این‌که زندگی مخفی در دنیای مجازی همان‌قدر زندگی زناشویی را تهدید می‌کند که داشتن زندگی مخفی در دنیای واقعی.

ارسال نظر

  • ناشناس

    تمام اين گرفتاريها و پريشان حالي ها همش ريشه اش برميگرده به مشكلات اقتصادي.
    مردم همه گرفتارند.

  • یک ایرانی

    چه عرض کنم والله؟! مقاله در مجموع تحلیلش نادرست نیست... فیس بوک یا اینستاگرام فضای گسترده است با اقسام خارج از شماری از انسانهایی که با تفکرات و گرایشات و علایق و... فراوان و متنوع در آنها وارد شده اند و هر فرد یا گروهی داشته هایشان در عرصه های گوناگون سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و علمی و ... به مخاطبانشان ارائه می دهند خوب شاید هم کثیری از این مخاطبان مسائل جنسی و روابطی از این دست در اولویت نخستشان باشد... چون در هر حال فقط کافی است تمایلی پیدا شود ارتباطات هم بسیار آسان و سریع است....

  • نسترن م

    من يه نسترن ديگهام كه حدود ده سال به خاطر كار همسرم به يك شهر دور مهاجرت كرديم و در تمام اين مدت تنها و از دوستان و حتي بسياري از فاميل بي خبر بودم ولي الان به مدد همين فيس بووك با همه در ارتباطم و روحيه اي رو كه نداشتم دوباره به دست اوردم من از كم فهمي ان يكي نسترن خيلي ناراحت شدم و اين تحليل ابكي را هم زاييده يك فكر سطحي و متحجر و كوته بين ميبينم وگرنه بسياري از زن و شوهرها منجمله خودم و بيشتر فاميل يك صفحه داريم و با هم به ان سر ميزنيم واقعا كه شما در پنجاه سال پيش متوقف شدين و فكر كنم اگه دست شما بود زنها هنوز هم در اندروني و با نقاب زندگي مي كردن

  • لامکان

    هي رفيق . . .
    زخم هايت را پنهان کن!!
    دراین دنیای مجازی مردم، زيادي با نمک هستند.

  • حسین

    در یک تحقیق در انگلیس (احتمالا مربوط به سال 2009) معلوم شد که در 20% دادخواست های طلاق فیس بوک در طلاق نقش داشته.
    سوال اینجاست که انگلیس ها هم مثل ما مشکلات اقتصادی دارند؟

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار