گوناگون

اصطلاحات زبان یزدی!

اُشتُرگُلو :
شُریگاه :
اُشتُر گُلو عمومأ به جائی گفته میشد که آب از یک جوب یانهر به راه آب باریکی ( نو = گُم )وارد میشد.محدوده قبل از راه آب باریک را اُشتُر گُلو میگفتند. راه آب باریک به اندازه گلوی شتر بود و به همین دلیل آنرا اُشتُر گلو نام گرفته.

***

واژه "کُل" در چه موردهایی بکار مره؟
کُل ناخن
کُل بستن زخم

کُلِ هندونه - کُلِ پسته- کُلِ تخمه => در اینجا کش به معنی پوست است

کل چراغ ماشین. کل راهنما => به شیشه ی اطلاق مشه

***

پیک گرفتن= نیشگون گرفتن

جل جل زدن=تکان خوردن زیاد

***

یتیمُک یا یتیمچه = بستگی داره به چی بگی یتمک یا یتیمچه. معمولا غذاهای بدون گوشت را مگفتن یتمچه. یعنی پدر مادر نداره. منظور همون گوشت بوده.

***

۱.آتیش:
آتش.
۱2.آتیش به جون شدن:
احساس گرمای شدید کردن.
۱3.آتیش به جون گرفته:
فحش و نا سزایی که معمولا مادران به بچه های کوچک می دهند.
۱4.آتیش خونه:
کوره، آتش خانه.
۱5.آتش کش شدن:
کنایه از سوختن دل است
مانند:
دلم می سوزد، دلم پاره پاره شد، دلم آتش گرفت، مى گویند:
«برای از بین رفتن فلان چیز دلم آتیش کش شد».
۱6.آتیش گیره:
خرده چوب، بوته های بیابانی، کاغذ و غیره،
که برای برافروختن آتش به کار برده میشود.
۱7.آتیشی شدن:
بر آشفتن، تهییج شدن، بر افروختن، عصبانی شدن.
۱8.آجر تخت:
نوعی از آجر که پهنای آن یک و سه چهارم و طول آن دو برابر و ضخامتش یک و یک دوم
آجر معمولی است.

***

آباجی
خواهر،آبجي.
۲.آبدس
آبدست،ازلباسهاي قديم و به شكل كتي بدون يقه و بلند.
۳.آبدون
آبدان،طحال.
۴.آبدون {كسی} پاره شدن
كنايه از بيش از اندازه نوشيدن.
۵.آبدی
زمينی كه كشتِ آن برداشته شده است.
۶.آبرو كردن
آبرود كردن؛ مرغ، پرندگان و يا كلۀ گوسفند را در آب جوش نهادن برای پركندن و يا پاك كردن پوست آن.

***

بغوره کشیدن = صدایی نا هنجار و نزدیک زوزه که اصولا کودکان و افرادی با صدای نازک از خود سر می دهند . گوش خراش است .

دولاخ : گرد و خاک

دیه: دیگه

دوره:خمره

دوری: بشقاب

دده:خواهر

دله: دبه

راچینه: پله

زنغدان:چونه.نک

شوت گاز:تند

سر پایی: دمپایی

سار:خنک و بیمزه

سفیلت نموکنم: معطلت نمیکنم

لُنج = لب
پوز = لب وچانه
لِنگ = پا
مُل = گردن
چَش = چشم
پَس ِ کَله = پشت سر
پاشنه گـَردِ بینی = پره های دماغ
سیه = جگر
گـُرده = پشت(به قلوه گوسفند هم گفته میشود)
حَسَنُک = طهال(در مورد انسان بندرت استفاده میشود)
بَغَل = آغوش
پچول=کثيف

ارسال نظر

  • علی جی جی

    قشنگ بود

  • sahel

    شوت گاز:تند
    :DDDDDDDDDDDDDDDDD

  • سجاد

    دوستایم همش کپرک میگویند ولی معنی اش را نمی دانم

  • ناشناس

    خیلی واژههای جالبی هست که ننوشته اید

  • فرهاد

    گُرده يعني كليه . دقت كنيد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار