گوناگون

قانون گرایی با تأکید بر سیره امام خمینی(ره)

قانون گرایی با تأکید بر سیره امام خمینی(ره)

پارسینه: امام خمینی رحمه الله ، قانون را زمینه ساز تربیت درست می دانست و می فرمود: اسلام به قانون نظر آلی دارد؛ یعنی آن را آلت و وسیله تحقق عدالت در جامعه می داند، وسیله اصلاح اعتقادی...

پارسینه-گروه اندیشه: امام خمینی رحمه الله ، قانون را زمینه ساز تربیت درست می دانست و می فرمود: اسلام به قانون نظر آلی دارد؛ یعنی آن را آلت و وسیله تحقق عدالت در جامعه می داند، وسیله اصلاح اعتقادی و اخلاقی و تهذیب انسان می داند.




نقش قانون در هدایت انسان ها

در قرآن کریم آمده است که موجودات جهان، همگی بر پایه حساب و اندازه آفریده شده و با پیروی از قانون الهی در حرکتند و فراتر از توان و اجازه خود، کاری نمی کنند.

افزون بر قانون تکوینی حاکم بر کاینات، خداوند به منظور هدایت بشر و رفع ابهام و اختلاف از زندگی او، کامل ترین کتاب قانون و فرمان الهی را برای آدمیان نازل کرده است، چنان که در آیه 213 از سوره بقره در قرآن کریم می خوانیم:

مردم (در آغاز) یک دسته بیشتر نبودند (و تضادی میان آنها نبود). سپس میان آنها اختلافات (و تضادهایی) به وجود آمد. پس خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت دهند و بر حذربدارند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت می کرد، بر آنها نازل کرد تا میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، حکومت کند.

(افراد با ایمان در آن اختلاف نکردند) فقط (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت کرده بودند و نشانه های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستم گری، در آن اختلاف کردند. خداوند به فرمان خود، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، رهبری کرد و خداوند هر که را بخواهد، به راه راست هدایت می کند.

جایگاه یکسان رهبری و مردم در برابر قانون

در طول تاریخ، حکومت های غیر الهی بسیاری، گرفتار استبداد فردی و مصلحت گروهی خاص شده و حاکمانشان، خویشتن را برتر از قانون شمرده اند.

در این میان، حضرت امام خمینی رحمه الله در عمل ثابت کرد که چگونه می تواند مردی الهی در رأس حکومت قرار گیرد و در عین حال، از هر نوع عنوان و تشریفات دور شود؛ خود را خادم مردم بداند، بالاترین افتخار را اجرای حکم الهی و خدمت به ملت به شمار آورد و کوچک ترین استفاده ناحق و نامناسب از امکانات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را برای خود و منسوبانش روا ندارد و در یک کلام، مطیع صرف قانون خدا شود.

از دیدگاه امام خمینی رحمه الله :

حکومت اسلام، حکومت قانون است. اگر شخص اول مملکت ما در حکومت اسلامی یک خلاف بکند، اسلام او را عزلش کرده است. یک ظلم بکند، یک سیلی به یک کسی بزند، ظلم است؛ اسلام او را عزلش کرده و او دیگر قابلیت از برای حکومت ندارد؛ زیرا این کار او دیکتاتوری است.

حاکم؛ یعنی شخص اول مملکت، اگر یک کسی یک چیزی داشته باشد از او، پیش قاضی می رود و او را حاضرش می کند و او هم حاضر می شود، این وظیفه است. حضرت امیر این کار را کرد. یک همچنین حکومتی می خواهیم؛ حکومت قانون. قانون؛ یعنی آن قانون، آن هم قانون مترقی اسلام.


تأثیر قانون بر تکامل انسان ها

امام خمینی رحمه الله ، قانون را زمینه ساز تربیت درست می دانست و می فرمود:
اسلام به قانون نظر آلی دارد؛ یعنی آن را آلت و وسیله تحقق عدالت در جامعه می داند، وسیله اصلاح اعتقادی و اخلاقی و تهذیب انسان می داند. قانون برای اجرا و برقرار شدن نظم اجتماعی عادلانه و به منظور پرورش انسان مهذب است.

برای بسیاری از سیاست مداران درست کار و مردم گرا، اجرای قانون و برقراری نظم و عدالت، هدف است، ولی برای امام رحمه الله که به ماوراء الطبیعه و ساختن انسان الهی نظر داشت، ایجاد نظم و عدل، مقدمه پرورش انسان مهذب بود.

البته از نظر امام خمینی رحمه الله ، قانون به تنهایی برای تربیت انسان ها کافی نیست و نمی تواند سعادت کامل بشر را فراهم کند، بلکه قانون باید اجرا نیز شود.

امام خمینی رحمه الله در این باره می فرماید:

اصولاً قانون و نظامات اجتماعی، مجری لازم دارد؛ در همه کشورهای عالم و همیشه این طور است که قانون گذاری، به تنهایی فایده ندارد و قانون گذاری، به تنهایی سعادت بشر را تأمین نمی کند.

پس از تشریع قانون، بایستی قوه مجریه ای به وجودآید. قوه مجریه است که قوانین و احکام دادگاه ها را اجرا می کند و ثمره قوانین و احکام عادلانه دادگاه ها را عاید مردم می سازد. به همین جهت، اسلام همان طور که قانون گذاری کرده، قوه مجریه هم قرار داده است.



قانون الهی؛ قانونی بی عیب و نقص

حضرت امام خمینی رحمه الله در کشف الاسرار تأکید می کند که تنها قانونی که خدای آگاه از جهان و انسان و مصالح و سعادت آدمی وضع کرده است، شایستگی پیروی دارد. این بزرگوار می فرماید:

بدانید که قانون گذار باید کسی باشد که از نفع بردن و شهوت رانی و هواهای نفسانی و ستم کاری برکنار باشد و درباره او احتمال این گونه چیزها ندهیم و آن، غیر خدای عادل نیست.

ما خدایی را مدبّر این جهان پهناور می دانیم که میلیون میلیون منظومه های شمسی را تحت تربیت خود اداره می کند و از ذره ذره جهان های پهناور پیدا و پنهان که علم بشری تا آخر هم به قطره ای از آن دریای بی پایان نخواهد رسید، غافل نبوده و نخواهد بود و جمیع احتیاجات هر موجودی، پیش او آشکار و روشن است و به دفع آنها قادر و تواناست.

قانون خداوند، بی عیب و نقص است، چون خداوند به همه ذره های پیدا و پنهان جهان هستی آگاه است. اما قانون وضع شده به دست انسان ها به دلیل آگاهی ناچیز و ناقص آنها، کامل نمی باشد، و همواره نیز نیاز به اصلاح دارد.


ضرورت رعایت مقررات و قانون

پای بندی حضرت امام به قوانین و مقررات تا آن جا بوده است که به صرف مشروعیت نداشتن نظام یا حکومتی، بی نظمی یا شکستن قانون و مقررات درون آن را جایز نمی شمرد.

به همین جهت، حضرت امام رحمه الله به مقلدین خود که پرچم مبارزه را در دوران طاغوت به دوش می کشیدند، اجازه تصرف خارج از ضوابط و مقرارت درباره اموال و دارایی های دولت در رژیم طاغوتی شاه را نمی داد.

ایشان به عناصر انقلابی خارج از کشور هم که استدلال می کردند اروپایی ها و امریکایی ها با غارت و استعمار ملت ما این همه امکانات فراهم کرده اند، اجازه تقلب در پرداخت هزینه های تلفن عمومی و نپرداختن بلیط وسایل نقلیه را نمی داد.

در پاریس وقتی ملاحظه فرمود، گوسفندی را برخلاف قوانین و مقررات شهرداری ذبح کرده اند، از گوشت آن گوسفند استفاده نکرد».



حکومت قانونمند

امام امت، نه تنها خود به قانون مقید بود، بلکه حکومت خود را بر اساس قانون پایه گذاری کرد.

تاریخ انقلاب های جهان نشان می دهد به محض رخ دادن انقلاب، تعدادی محدود بر اریکه قدرت تکیه می زنند و به نام مردم و به بهانه نبود امنیت، سال ها حکومت می کنند و هر کاری را به دل خواه خود انجام می دهند. حال آنکه انقلاب ما این گونه نبود.

با اینکه مردم، رهبر انقلاب را قبول داشتند و سال ها در راهش جان فداکرده بودند و هر چه می گفت، با گوش جان پذیرا بودند، امام هرگز چنین نکرد.

ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت موقت را تعیین کرد و وظایف محدودی به عهده آن گذاشت تا امور کشور، به صورت قانونی و منطقی حل و فصل شود. مقام معظم رهبری درباره قانون مندی عملکرد امام راحل چنین می فرماید:

اصل تشخیص اینکه چه نظامی در کشور بر سر کار بیاید، این را امام به عهده رفراندوم و آرای عمومی گذاشتند. این هم در دنیا سابقه نداشت.

در هیچ انقلابی در دنیا، ما نشنیدیم و ندیدیم که انتخاب نوع نظام را ـ آن هم در همان اوایل انقلاب ـ به عهده مردم بگذارند. هنوز از پیروزی انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام، همه پرسی درباره نظام اسلامی را اعلان کردند که مردم به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند.

چند ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که امام گفتند: «باید قانون اساسی نوشته شود»؛ آن کار هم نه به وسیله جمعی که خود امام معین کنند، بلکه باز به وسیله منتخبان مردم صورت گرفت. مردم، اعضای مجلس خبرگان را انتخاب کردند تا قانون اساسی تدوین شود. باز مجددا همان قانون را به رأی مردم گذاشتند.

هنوز یک سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند. بعد از مدت کوتاهی هم مجلس شورای اسلامی به راه افتاد. بنا براین، از اول، مبنای کار انقلاب بر نظم و قانون بود.


قانون و مصالح عمومی


امام خمینی رحمه الله به قانون شکنی تن نمی داد. موارد کمی از خلاف قانون که در حکومت ایشان رخ داد،به خاطر جنگ و مصلحت هایی بود که در آن زمان پیش آمده بود. بدین ترتیب، آن حضرت به محض سپری شدن جنگ، اعلام کرد که هرگز اجازه نمی دهد کارهای غیرقانونی صورت پذیرد.



حضرت آیت اللّه خامنه ای، جانشین امام امت در کلامی فرموده است:

امام بزرگوار ما در اواخر عمر شریفشان، نامه ای نوشتند که جزو اسناد باقی مانده از آن بزرگوار است و در ذهن بسیاری از افراد هست و در همه جا هم پخش شد.


امام حتی در ارگان های غیرقانونی که به دستور خودشان و به خاطرمصالح زمان تشکیل شده بود، تردید کردند و گفتند: «آنها متعلق به زمان جنگ بود و ما مجبور بودیم، یک اقدام غیر قانونی بکنیم.» امام مقید به قانون بودند. یکی از خصوصیات آن بزرگوار، تقید به قانون بود که کاری برخلاف آن صورت نگیرد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار