متن نامه معروف به 90 امضایی در ارديبهشت 69 خطاب به هاشمی رفسنجانی
متن نامه بدین شرح است:
کد خبر: ۲۴۹۹۵۱
تاریخ: ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۱:۴۶
به نام خدا
جناب آقاي رئيس جمهور
به طوري كه همه ميدانند انقلابي كه در 22 بهمن 1357 در ايران روي داد، دنباله حوادث و مبارزاتي بود كه زنجيروار از يكصد سال پيش با قيام تنباكو آغاز گرديد. هدف اين مبارزات بريدن دست استعمار جهانخوار و رهايي ملت به خواب رفته ايران از بندهاي كهنسال استبداد و ناداني و ناتواني بود و براي رسيدن به آزادي و استقلال و عدالتخواهي. در اين رهگذر دو سلسله قاجاريه و پهلوي از قدرت بركنار شدند. اميد و انتظار ملت چنين بود كه با انقلاب اسلامي ايران سرانجام نور آزادي و عزت استقلال و عدالت الهي بر ظلمت جهل، اسارت استبداد، ذلت فقر و سلطه بيگانگان غلبه خواهد كرد. اما صد افسوس كه در دوازدهمين بهار انقلاب جاي آزادي و رضايت و رهايي خالي است و از نظر اقتصادي و سياسي بيش از هر زمان دست بسته و دست به سينه شدهايم.
متأسفانه تذكرات و هشدارهاي ناصحان و خيرخواهان ناديده گرفته شده است و اكنون كشور عزيز ما در بنبست و بحراني از سختي و ناخشنودي و نابساماني دست و پا ميزند. عليرغم وعدههاي به مستضعفين و شعارهاي پر طنين، طبقات محروم جامعه محرومتر و زيادتر شدهاند. در چنگال گراني و گرههاي زندگي گرفتارتر و از آينده خود مأيوستر، ملك و ملت به لبه پرتگاه وحشتناك ويراني و نابودي رسيده است.
*** به طور كلي و مختصر، پس از ده سال حكومت مطلقه انحصار و اختناق و انحراف، امروز در شرايطي زندگي ميكنيم كه:
1) از نظر اقتصادي و اجتماعي و زندگي
بر شما و احدي پوشيده نيست كه كشور ايران در اثر سالها جنگ خارجي، خروج از آرمانها و اهداف انقلاب و سوء مديريت مسئولين و متصديان، دست به گريبان بيسابقهترين بحران اقتصادي شده است كه توام با تورم، بيكاري، كاهش توليد و تاراج سرمايههاي خدادادي ميباشد. درآمد سرانه كشور به نرخ ثابت به كمتر از نصف سال 56 تنزل يافته است. گراني تصاعدي معيشت و غارت سرسامآور يك اقليت وابسته به حاكميت از يكطرف و محروميتها و تنگناهاي كمرشكن اكثريت از طرف ديگر، اختلافات طبقاتي و جدايي و كينهورزي را به حد اعلي رسانده است. همگي نگران از سرنوشت خويش و مملكتاند و جوانان و كاركنان به دامن اعتياد و ارتشاء يا فساد و فحشاء افتادهاند!
مردم ايران ميخواهند بدانند چه جريانها و چه كساني سرمايههاي عظيم ملي را كه يك رقم آن 170 ميليارد دلار درآمد نفت است به باد دادهاند؟ تا آنجا كه وزير دارايي در مجلس ميگويد كسري بودجه سال 67 معادل كل درآمدهاي ايران به اضافه 76 ميليارد تومان بوده است! مردم ايران ميخواهند بدانند چه اشتباهات و سوء سياستها باعث شده است كه حاكميت جمهوري اسلامي ايران پس از آن همه طعنه و تنديها به ابرقدرتهاي غرب و بتري جستن از سازمانهاي سياسي و اقتصادي جهان سرمايهداري، هم دست تمنا به صورت وام و مشاركت و به بهاي از دست دادن استقلال و حيثيت كشور، به سوي صنايع و سرمايهها و سردمداران فاسد آنها دراز كرده است و هم براي اجراي آتشبس و خروج از حالت نه جنگ و نه صلح، اميد و آبروي خود را به زير سايه رأفت و لطف شوراي امنيت و قدرتهاي بزرگ برده است!
2) از نظر آزادي و امنيت و از نظر معنوي و مديريت
از آزاديهاي عمومي و امنيتهاي سياسي و قضايي و اقتصادي و از حاكميت قانون و ملت، آن طور كه قانون اساسي مصوب آراء عمومي سال 58 تعيين و تضمين شده است، چيزي جز خاطرات و آرزو باقي نمانده است. بندهاي اختناق و انحصار سال به سال تنگتر و تيزتر شده است. نظام جمهوري با گامهاي بلند، خصوصاً بعد از بازنگري خود خواسته در قانون اساسي و اختيارات مافوق قانوني كه رهبري و حاكميت به خود دادهاند، سير قهقرايي به ضد انقلاب مطلقه و به سلطنت موروثي روحانيت نموده است.
در زماني چنين سير قهقرايي به خود كامگي و اختناق در كشور ما روي ميدهد كه رهبران ستمگري و اسارت كمونيسم و فاشيسم با واقعنگري و جوانمردي از انحصارطلبي استعفا داده و به آزادي ملتها و كثرتگرايي بازگشت نمودهاند و در اروپاي شرقي و در قارههاي عقب افتاده، امانت آزادي و حقوق انساني را به صاحبانشان برميگردانند. از شيلي تا روماني همه جا پرچم آزادي و حاكميت مردمي به اهتزاز درآمده است و در حالي كه در كوهستانهاي دورافتاده هيمالايا مردم نپال تدارك جشن پيروزي بر استبداد را ميبينند حاكميت ما با خونسردي و تظاهر به استواري نظارهگري مينمايد و به شعاردادن و ترويج شخصپرستي ادامه ميدهد.
پا به پاي زوال آزادي و امنيت، دو مصيبت دلخراشتر نيز دامنگير ملت شده است. يكي انحطاط معنويت در زمينههاي دينداري و اخلاق و وطنپرستي و ديگر آشفتگي و از هم گسيختگي مديريت يا حكومت كشور.
به گونه آشكار و عليرغم وظايف و برنامهها و فشارهايي كه از ناحيه رهبري و متوليان در راستاي اجرا و اشاعه اسلام در ايران و در اقطار جهان پيش گرفته شده است. علاقه و اعتقاد به آئين و احكام اسلامي در اكثريت وسيعي از مردم ايران خصوصاً در جوانان، تنزل فاحش يافته است. دوستي و درستي و راستي كه از لوازم عشق به زندگي و بقا و ترقي است به حد ترديد و تزلزل گرديده است. احساس تعهد و خدمت و فداكاري در قبال ميهن و همميهنان كه قبل از انقلاب رشد مطلوب پيدا كرده بود، جاي خود را به سرخوردگي و بيتفاوتي و احياناً به بدبيني و بدخواهي داده است.
اما از حاكميت قانون و حكومت مردم بر مردم و از تخصص و مديريت، چه بهتر كه سخن نگوئيم. چيزي كه مقامات و مسئولان نامش را هميشه به زبان آوردهاند ولي تيشه به ريشهاش زدهاند و از اعتبار و اثر انداختهاند قانون است و حاكميت قانون و ملت در جمهوري اسلامي ايران. ضمن آنكه براي تخصص و صلاحيت مديران و سازمان صحيح دستگاهها، در زبان و عمل، ضرورت و ارجي قايل نبودهاند. تعدد مراكز تصميمگيري و تضاد نهادها، ملوك الطوايفي و هرج و مرج اداري و به طور كلي بياعتنائي به مسئوليت و مديريت و نظارت، با پيامدهاي ويرانگر آنها، از ويژگيهاي بارز نظام حاكم ميباشد.
3) از نظر استقلال و بقا و بازنگري كشور
عليرغم كوس پيروزي نهايي جنگ و دفن ابدي استكبار و فتنه در جهان، هنوز بيش از 2500 كيلومتر مربع از خاك وطن ما در چنگ صدام جنايتكار بوده و معلوم نيست كه تا كي حالت خفقانآور «نه جنگ نه صلح»، سرگرداني اسيران دو طرف، نگراني از يورش نابهنگام مدعيان خارجي و داخلي و گردشهاي نابهنجار روزگار، بايد ادامه داشته باشد؟ بدون آنكه آبادي و رفاه و بازسازي موعود و بازگشت ايران به حركت و حيات صورت جدي و اميدبخش به خود گرفته باشد.
4) از نظر روابط جهاني و سياست خارجي
اتخاذ هدفهاي احساساتي افراطي، خارج از خواستههاي نخستين انقلاب و اسلام، سياستهاي نابخردانه و بالاخره ناتواني مسئولين و نادرستي روشهاي پيروي شده در سياست خارجي، كشور پرافتخار ايران را به بدترين انزواي سياسي انداخته است، بدنامي و بياعتباري بينالمللي را نصيبمان كرده است و ما را در معرض دائمي توطئههاي تلافيگرانه قرار داده است. علاوه بر اينها از ارتباط و احترام و استفاده از جريانهاي بينالمللي محروم گشتهايم. آن هم در دنياي بهم پيوسته وحشتناكي كه ملتهاي غالب و مغلوب جهان و پيشرفته و عقبمانده، در عين رقابت و ترس از يكديگر، چاره و راهي براي كاميابي بر مسايل پيچيده و مصائب به هم آميخته و براي بهبود و بقاء منافع ملي خود، جز تقاهم و تبادل افكار و همگامي و همكاري نيافتهاند. *** جناب آقاي رئيس جمهور
با توجه به مراتب فوق از جنابعالي كه مسئوليت اجرايي و اداره مملكت را به عهده داريد ميخواهيم كه با صداقت و سرعت اقدامات ذيل را سرلوحه انديشه و اعمال خود و حاكميت قرار دهيد:
1ـ جلوگيري از خلافها و خرابيها و از انعقاد قراردادهاي اسارتآور با بيگانگان، بدون نظارت ملي. 2ـ بازگرداندن حقوق قانوني مردم كه در فصول سوم و پنجم قانون اساسي تصريح گرديده است به مردم و جلوگيري از سياستهاي سركوبگرانه بعضي از نهادها.
3ـ آزادگذاردن و تأمين فعاليت احزاب و جمعيتهاي سياسي و مطبوعات كه فعاليت قانوني و علني دارند، فرصت دادن خالي از دغدغه و آزار براي بحث و گفتگو و برخورد آراء و عقايد به منظور حل مشكلات و معضلات مملكتي و همكاري صميمانه مردم و بالاخره امكان و استقرار حاكميت قانوني ملت.
*** امضا كنندگان اين بيانيه كه در گذشته همواره با حكومتهاي خودكامه و انحصارطلب در ستيز بودهاند و بسياري از آنها به زندان و تبعيد محكوم گشتهاند، با اينكه به تجربه ميدانند كه ممكن است پس از انتشار آن از گزند بدخواهان در امان نباشند، معالوصف برپايه رضاي حق و احساس وظيفه و به خاطر سعادت ملت ايران، اين نامه را به مقام رياست جمهوري ارسال داشته، از ايشان ميخواهند كه با دستور نشر آن در مطبوعات و رسانههاي گروهي قدم اول را در اجراي خواستههاي مردم و لغو سانسور بردارند و با عنايت و اجراي بندهاي سهگانه بالا پاسخ سريع به انتظارات به حق ملت ايران بدهند.
تهران ارديبهشت ماه 69 حاج سيد ابوالفضل موسوي زنجاني ـ دكتر مصطفي اخلاقي ـ علي اردكاني ـ امير توكل ـ اميرابراهيمي ـ حاج محمد تقي انوري ـ دكتر غلامعلي اخروي ـ مهندس مهدي بازرگان ـ مهندس مرتضي بديعي ـ عبدالله برهانمهر ـ محمد بستهنگار ـ مهندس عبدالعلي بازرگان ـ مهندس سيد صالح بنافتي ـ دكتر محمد حسين بني اسدي ـ محمد علي بهنيا ـ دكتر فرهاد بهبهاني ـ دكتر منوچهر بيات ـ مهندس رضا پويان ـ دكتر نورعلي تابنده ـ مهندس عباس تاج ـ مهندس محمد توسلي حجتي ـ دكتر غلامعباس توسلي ـ محمد توسلي ـ مهدي چهل تني ـ مهندس حسين حريري ـ ابوالفضل حكيمي ـ عزتالله خليلي ـ حاج محمد خليل نيا ـ دكتر علي خواجوي ـ مهندس هوشنگ خيرانديش ـ دكتر حبيب داوران ـ جمال درودي ـ عبدالله رادنيا ـ مهندس محمد رسوليان ـ بهمن رضاخاني ـ دكتر شهريار روحاني ـ يدالله روشن اردلان ـ زينالعابدين زاخري ـ اكبر زرينه باف ـ مهندس كورش زعيم ـ دكتر يدالله سحابي ـ صادق سرفراز ـ عباس سميعي ـ مهندس عزتالله سحابي ـ حسين شاه حسيني ـ ابوالفضل ميرشمس شهشهاني ـ مهندس هاشم صباغيان ـ احمد صدر حاج سيد جوادي ـ دكتر رضا صدر ـ حسن طالبي ـ مهندس اكبر طاهري ـ دكتر رحيم عابدي ـ محمود عمراني ـ ابراهيم عينكچي ـ دكتر اصغر غروي ـ حاج سعيد غفارزاده ـ جلال غني زاده ـ مهندس مرتضي فاضلي ـ سرلشگر ناصر فربد ـ دكتر غفار فرزدي ـ دكتر حسن فريد اعلم ـ سرلشگر مرتضي فكور ـ مهندس عباس قائم الصباحي ـ مهندس مصطفي كتيرايي ـ محمد علي گرجستاني ـ حاج محمود مانيان ـ دكتر اسدالله مبشري ـ سيد جواد مادرشاهي ـ علي مومني ـ سرتيپ ناصر مجللي ـ دكتر عليقلي محمودي بختياري ـ حاج محمد محمدي ارهالي ـ دكتر سيد رحمت الله ميرحقاني ـ سيد مصطفي مصطفوي ـ مهندس علي اكبر معينفر ـ مهندس تقي مكي نژاد ـ هرمز مميزي ـ خسرو منصوريان ـ مهندس نظامالدين موحد ـ مهندس رضا مسموعي ـ سيد نورالله ميراحمدي ـ مصطفي مسكين ـ حسن نامي ـ سرهنگ غلامرضا نجاتي ـ صادق نوبري ـ حسين نايب حسيني ـ علي وكيل ـ دكتر محمد هادي هادي زاده ـ مهندس عليرضا هندي ـ دكتر ابراهيم يزدي ـ مهندس حبيب يكتا.