قتل همسر صیغه‌ای به خاطر طلب میلیونی
پارسینه: عصبانیت مرد وقتی نتوانست ثابت کند از همسر صیغه‌ای خود طلب میلیونی دارد باعث شد تا او را با ضربات چاقو از پای در بیاورد.
۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۵
۰
کد خبر: ۹۸۸۹۱
پس از ثبت اظهارات پسر زینب دستگیری محمدصادق همسر او دومین قدمی بود که ماموران اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ برداشتند. با شناسایی محل زندگی ورفت و آمدهای او تنها چند روز پس از کشته شدن زینب محمدصادق دستگیر و برای بازجویی به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد. محمد صادق ۶۵ ساله در همان مراحل اولیه بازجویی به ارتکاب قتل اعتراف کرد و گفت: «۷ سال پیش با زینب آشنا شدم. با اینکه خودم زن و بچه داشتم با او به طور موقت ازدواج کردم. تا اینکه کم کم روابطمان بد شد. تا حدی که او دائما مرا تهدید می‌کرد که موضوع ازدواجمان را به زن و بچه‌ام می‌گوید و از این طریق در چند مرحله توانسته بود از من پول بگیرد. تا اینکه در روز حادثه برایش مقداری میوه خریده و به خانه‌اش رفتم. آن روز برای گفتن اینکه به خاطر مشکلات مالی نمی‌توانم دیگر پولی به او بدهم رفته بودم اما او به محض شنیدن این حرف مرا به خیانت متهم کرد و باعث شد تا با هم درگیر شویم. در یک لحظه متوجه نشدم که چگونه با وسیله چوبی که روی میز بود، ضربه‌ای را به پشت سرش وارد کردم. پس از زمین افتادن زینب، بلافاصله به داخل آشپزخانه آمده و بعد از برداشتن چاقو، چندین ضربه به او زده و چاقو را نیز در داخل آشپزخانه رها کردم.»
پس از اعترافات محمدصادق بازپرس دادسرای جنایی تهران برای او به اتهام مباشرت در قتل زینب قرار مجرمیت صادر کرد که با تایید قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. از آنجایی که خانواده زینب رضایت خود را قبل از تشکیل جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده اعلام کرده بودند محمدصادق، متهم این پرونده تنها از لحاظ رسیدگی به جنبه عمومی جرم صبح دیروز در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت. او زمانی که در جایگاه حاضر شد گفت: «من نقاش بودم و برای رنگ زدن خانه زینب به آنجا رفته بودم. پس از گذشت مدتی به هم علاقه‌مند شدیم. او از تنهایی گله می‌کرد به همین خاطر به پیشنهاد خود او ازدواج موقت کردیم. پس از گذشت مدتی او به عناوین مختلف از من پول می‌گرفت. یک بار به خاطر عمل قبلش از من ۱۰ میلیون تومان پول گرفت. دفعه دوم گفت ۱۰ میلیون تومان به من پول بده تا این خانه را که با پسرم شریکم را از او بخرم و خانه را به نام خودم کنم. آخرین بار هم به بهانه عمل کلیه عروسش از من ۵ میلیون تومان پول گرفت.
زمانی که به مشکل مالی برخوردم پیش او رفتم و خواستم که طلبش را پرداخت کند اما او زد زیر همه چیز و گفت که من به او پولی نداده‌ام و نمی‌توانم ثابت کنم که از او طلب دارم. دعوایمان شد او هم گفت هر کاری می‌خواهی بکن. سر همین گلاویز شدیم. او قصد داشت با ساطور به من حمله کند من دستش را گرفتم و دیدم که یک چاقو چند قدم آن طرف‌تر افتاده است. چاقو را برداشتم با آن چند ضربه به زینب زدم و بعد از آنجا فرار کردم. دلم نمی‌خواست او را بکشم اما کار به جایی کشید که نفمیدم دارم چکار می‌کنم.» قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات او برای صدور حکم وارد شور شدند.
منبع: قانون
